English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ingestion U وارد شدن مواد خارجی ازقبیل پرنده یخ اب برف گرد وغبار به داخل موتور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ratline U عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
external combustion engine U موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
variable geometry engine U موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
unadulterated U بدون مواد خارجی
dross U کف روی سطح فلزات مذاب مواد خارجی
igneous magma U مواد مذاب و گازی داخل زمین که در اثر تبلور و سخت شدن
to swear in U با سوگند دادن وارد کارکردن بامراسم تحلیف داخل کردن
feed stock U مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود
dust laden U تجمع گرد وغبار
cam ring U رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
wobble pump U پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
diesel ramjet U موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
introduced U وارد کردن نشان دادن داخل کردن
introduces U وارد کردن نشان دادن داخل کردن
introducing U وارد کردن نشان دادن داخل کردن
introduce U وارد کردن نشان دادن داخل کردن
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
cadre U واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
cadres U واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
cabbalah U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabbala U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabala U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
motoring U گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
transudate U مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material U مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
engine U موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
intercommand U داخل قسمت داخل یکان
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
engine mounting U نصب موتور قرارگاه موتور
controlled environment U محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
wake up U کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
firing order U ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
slip ring induction motor U موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
i had scarely arrived U تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
flat twin engine U موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
double squirrel cage motor U موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
mortise dead lock U قفل داخل کار قفل داخل درب
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
ornithology U پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
single phase induction motor U موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
wildlife U پرنده
birds U پرنده
volant U پرنده
long jumper U پرنده
bird پرنده
jumper U پرنده
volitant U پرنده
fowl U پرنده
jumpers U پرنده
cocks U پرنده نر
cocking U پرنده نر
cock پرنده نر
fowls U پرنده
pole vaulter U پرنده با نیزه
ornithomancy U تفال با پرنده
pied U پرنده رنگارنگ
ornithologist U پرنده شناس
UFOs U بشقاب پرنده.
UFO U بشقاب پرنده.
ornithoid U پرنده وار
flopper U پرنده فاسبوری
hydrofoils U قایق پرنده
hydrofoil U قایق پرنده
vaulter U پرنده با نیزه
roosting U نشیمنگاه پرنده
roost U نشیمنگاه پرنده
flying saucer U بشقاب پرنده
the bird kind U جنس پرنده
birdman U پرنده باز
flying saucers U بشقاب پرنده
roosts U نشیمنگاه پرنده
birdcall U صدای پرنده
fowling U شکار پرنده
dicky U پرنده کوچک
altair U کرکس پرنده
hen bird U پرنده ماده
Frisbees U بشقاب پرنده
Frisbee U بشقاب پرنده
ornithology U پرنده شناسی
water fowl U پرنده ابی
volantis U ماهی پرنده
stick U گروه پرنده
migrator U پرنده مهاجر
dickey U پرنده کوچک
volans U ماهی پرنده
roosted U نشیمنگاه پرنده
chickens U پرنده کوچک بچه
fowl U پرنده راشکار کردن
fowls U پرنده راشکار کردن
ornithology U مبحث پرنده شناسی
singin bird U پرنده اواز خوان
bird's foots U شبیه پای پرنده
oology U تخم پرنده شناسی
high jumper U پرنده پرش ارتفاع
tinamou U پرنده خانوادهء tinamidae
night migrant U شب کوچنده [پرنده شناسی]
quill U پر بلند بال پرنده
fricassee U راگوی گوشت پرنده
fricassees U راگوی گوشت پرنده
game bird U پرنده موردنظر درشکار
quills U پر بلند بال پرنده
chicken U پرنده کوچک بچه
UFO U اشیا پرنده ناشناس
perch U نشیمن گاه پرنده
varmint U حیوان یا پرنده شکارکننده
perching U نشیمن گاه پرنده
perches U نشیمن گاه پرنده
vaulter U پرنده از روی خرک
birdcall U تقلید صدای پرنده
bird's foot U شبیه پای پرنده
UFOs U اشیا پرنده ناشناس
perched U نشیمن گاه پرنده
pinions U پر وبال پرنده را کندن
pinioning U پر وبال پرنده را کندن
pinion U پر وبال پرنده را کندن
what kind of a bird is that ? U چه قسم پرنده ایست
ornithological U وابسته به پرنده شناسی
ornithologic U وابسته به پرنده شناسی
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
flying fish U صورت فلکی ماهی پرنده
flying fishes U صورت فلکی ماهی پرنده
flush U پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
flushing U پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
oologist U خبره در تخم پرنده شناسی
flushes U پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
wingshooting U تیراندازی به پرنده در حال پرواز
extra-group U ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
partial migrant U کوچگر پاره ای [پرنده شناسی]
ostrich شتر مرغ [پرنده شناسی]
bisk U ابگوشت یا اشی که ازگوشت پرنده ومیگو
grackle U نوعی پرنده ازتیره سار و دم جنبانک
gallinule U نوعی پرنده ابزی از خانواه ابچلیک ها
aerie U لانهء پرنده بر روی صخرهء مرتفع
broiler U بهم زننده جوجه یا پرنده کبابی
soft bill U پرنده منقار نازک حشره خوار
ornithicknite U جا پای پرنده که سنگ شده باشد
bird motif U نقش پرنده در قالی حیوان دار
bird's nest U حرکت اشیانه پرنده روی دارحلقه
wing covert U پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
flippers U پرنده پرش طول با پشتک به جلو در هوا
nut cracker U یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
flipper U پرنده پرش طول با پشتک به جلو در هوا
fowling piece U تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
jacana U پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
beak-head U [آذینی از مجموعه سر حیوان، پرنده یا انسان یا منقاری رو به پایین]
stock U رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
floo floo U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
flu flu U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
stocked U رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
mocking bird U یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
interiorly U از داخل
within <prep.> U در داخل
inside U داخل
interiors U داخل
aboard U داخل
intra U داخل
insides U داخل
withindoors U در داخل
inside <adv.> <prep.> U در داخل
lineball U داخل
within U در داخل
interior U داخل
anie U داخل
phoenix U مرغ آتشین [سیمرغ] [نقش این پرنده افسانه ای در فرش های ترکی، چینی و ایرانی استفاده می شود.]
ingressive U داخل شونده
enters U داخل کردن
inhaul U به داخل کشیدن
enter U داخل کردن
inhaul U به داخل کشنده
to step in U داخل شدن
imbark U داخل کردن
implosion U انفجار از داخل
in and out U داخل وخارج
entered U داخل شدن
inboard U به طرف داخل
phase in U داخل کردن
on berth U در داخل بندر
entered U داخل کردن
enters U داخل شدن
inboard U داخل کشتی
ingoing U داخل شونده
intromit U داخل کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com