English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
calorie U واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
calories U واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pieze U واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
galico U واحد شتابهای بسیارکم در سیستم غیرمتریک
maxwell U واحد شار مغناطیسی درسیستم غیرمتریک
phot U واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
grain U واحد وزن در سیستم غیرمتریک معادل 8460/0گرم
inch U واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inched U واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inches U واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inching U واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
sthene U واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
bit U واحد اطلاعات در همه سیستمهای دیجیتال
bits U واحد اطلاعات در همه سیستمهای دیجیتال
british thermal unit U واحد بریتانیایی گرما
calories U واحد سنجس گرما
calorie U واحد سنجس گرما
calory U واحد سنجس گرما
therms U واحد گرما حمام
b.t.u. U واحد بریتانیایی گرما
therm U واحد گرما حمام
thermostats U :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostat U :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
reaumur temperature scale U اشل دمایی در سیستم غیرمتریک
powering U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot U نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
cpu U واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme U واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
functional unit U واحد در حال کار واحد تابعی
homebrew U سیستمهای ریزکامپیوتراولیه
framing systems U سیستمهای قابدار
bifurcated systems U سیستمهای دو چنگاله
embedded systems U سیستمهای تعبیه شده
FTAM U بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
association in information systems U انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
aisp U انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
X/OPEN U ول ایجاد سیستمهای باز هستند
data general corporation U سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
vax U سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
digital equipment corporation U سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
knowledge U طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
petri nets U مدل نمایش سیستمهای همزمان یا موازی
Dec U یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
touch tone telephone U تلفن دکمهای در سیستمهای پردازش از راه دور
electrometallurgy U صنعت ذوب فلزات با سیستمهای پیشرفته الکتریکی
programmable function keyboard U صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
ibm personal system/ U IBخانوادهای از سیستمهای ریزکامپیوتر تولید شده توسط شرکت
heats U گرما
radiation of heat U گرما
isotherm U خط هم گرما
cauma U گرما
heat U گرما
portable U برنامهای که روی سیستمهای کامپیوتری مختلف قابل اجرا است
transborder U ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
smis U for Society Systems انجمن سیستمهای مدیریت اطلاعات Information anagement
blowout disc U دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
authors U CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
mosaic U حرف نمایشی در سیستمهای ویدیویی که از نقاط کوچک تشکیل شده است
IFF U استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
convection U انتقال گرما
heats U گرما حرارت
heat flux U شار گرما
calorification U پیدایش گرما
thermal flux U شار گرما
heat loss U تلف گرما
btu U واحدبریتانیایی گرما
heat transmission U انتقال گرما
heat transfer U انتقال گرما
cold is merely privative U گرما نیست
thermal U مربوط به گرما
thermometer U گرما سنج
radiators U گرما افکن
radiators U گرما تاب
thermometers U گرما سنج
radiator U گرما افکن
adiabatic U عایق گرما
radiator U گرما تاب
heat absorbing U جذب گرما
heat U گرما حرارت
heat flow U جریان گرما
heat exchange U تبادل گرما
melted U از گرما سوختن
heat radiation U تابش گرما
hot cabinet U قفسه گرما
pyro electricity U گرما برق
pyromagnetic U گرما- مغناطیس
thermoelasticity U گرما کشسانی
thermo electricity U گرما برق
thermomagnetic U گرما مغناطیس
non conducting U عایق گرما
thermal unit U واحدسنجش گرما
thermosphere U گرما سپهر
I am absolutely baked. U از گرما پختم
intensity of heat U شدت گرما
thermal agitation voltage U اثر گرما
incalescent U گرما گرای
thermoelectric U گرما برقی
temperature U درجه گرما
temperatures U درجه گرما
thermosphere U گرما کره
thermal reservoir U منبع گرما
thermal effect U اثر گرما
incalescence U گرما جویی
thermochemistry U گرما شیمی
predicate U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
routing identifier U نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
morphing U جلوههای ویژه در بازی ها و سیستمهای چندرسانهای که یک تصویر به تدریج به دیگری تبدیل میشود
predicating U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
GOSIP U استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی
monochrome U استاندارد آداپتور ویدیو در سیستمهای PC قدیمی که متن را در خط هایی از ستون ها نمایش میدهد
predicates U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicated U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
thermotaxis U تحرک در اثر گرما
thermonuclear reaction U واکنش گرما- هستهای
temperature independent paranagnetism U پارامغناطیس گرما مستقل
thermolytic U وابسته به تحلیل گرما
thermoforming U شکل دادن با گرما
swelter U از گرما بیحال شدن
chinical t. U گرما سنج طبی
thermotropic U علاقمند به گرما دماگرای
thermotropism U حساسیت نسبت به گرما
therms U حمام عمومی گرما
sweltered U از گرما بیحال شدن
swelters U از گرما بیحال شدن
baking enamel U لعاب دادن با گرما
radiator U بیرون دهنده گرما
radiators U بیرون دهنده گرما
heat stroke U گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat-stroke U گرماگرفتگی غش در اثر گرما
to evolve heat U گرما بیرون دادن
therm U حمام عمومی گرما
cooling water thermometer U گرما سنج اب سرد
to resist heat U تاب گرما اوردن
fehrenheit thermometer U گرما سنج فارنهایت
mechanical equivalent of heat U هم ارز مکانیکی گرما
hot shorteness U شکنندگی حاصل از گرما
diathermacy U خاصیت هدایت گرما
heat fast paint U رنگ مقاوم گرما
heat flux density U چگالی شار گرما
resistant to heat U مقاوم در برابر گرما
heat transfer coefficient U ضریب انتقال گرما
she cannot bear heat U تاب گرما رانمیاورد
thermoelectric effect U اثر گرما- برق
she cannot bear heat U طاقت گرما را ندارد
warmth U تعادل گرما ملایمت
cadam U فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
platelet U صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
codasyl U مشاوره در مورد زبانهای سیستمهای اطلاعات Language DataSystems On Conferenceکنفرانس سیستم زبان داده ها
convectors U جسم انتقال دهنده گرما
convector U جسم انتقال دهنده گرما
heaters U بخاری دستگاه تولید گرما
heater U بخاری دستگاه تولید گرما
heat radiates from the stove U گرما ازبخاری متشعشع میشود
stew U خیس عرق شدن [در گرما]
conductibility of heat U قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
electricity U مین نور یا گرما یا نیرو
thermolytic U وابسته به تجزیه در اثر گرما
thermographic U وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
warm spot U اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست
MDA U استاندارد آداپتور ویدیو که در سیستمهای PC ابتدایی به کار می رفت و متن را خط وطی از ستون ها نمایش میدهد
sdlc U معماری شبکه سیستمهای IBM استفاده میشود و میزان ارسال داده سنکرون را مشخص میکند
separates U استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
gpss U زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
separated U استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separate U استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
registers U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
variations of temperature U اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
register U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
styli U وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
scripsit U بسته نرم افزاری که برای پردازش کلمه روی سیستمهای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio بکار می رود
styluses U وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
stylus U وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
chromometer U ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
thermostats U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
epicritic U تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
In the heat of the moment <idiom> [در گرما گرم کار] [بحث ومجادله لفظی]
thermostat U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
aliens U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
alien U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
DCA U قالب متن معرفی شده توسط IBM که اجازه در و بدل شدن متون بین سیستمهای کامپیوتری میدهد
rat's nest U یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
personal U محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
advection U جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
material theory of heat U پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
portability U گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
oxygen convertor U مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
dot U روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dotting U روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
glass wool U تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
backward read U یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
stirling cycle U سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com