English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
eligible U واجد شرایط برای انتخاب شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ineligibly U بدون داشتن شرایط لازم برای انتخاب
qualification U واجد شرایط
bona fide U واجد شرایط
qalified U واجد شرایط
qualify U واجد شرایط
qualifies U واجد شرایط
qualified U واجد شرایط
qulifications U واجد شرایط
eligible U واجد شرایط
eligible U واجد شرایط مطلوب
possessing the necessary qualifications U واجد شرایط لازم
quantifying U واجد شرایط شدن
quantify U واجد شرایط شدن
quantifies U واجد شرایط شدن
quantified U واجد شرایط شدن
qualify for U واجد شرایط بودن
entry group U گروه واجد شرایط
qualified U واجد شرایط لازمه
qualificatory U واجد شرایط کننده
qualify U صلاحیت داشتن واجد شرایط شدن
qualifies U صلاحیت داشتن واجد شرایط شدن
qualified person U شخص واجد شرایط کارشناس متخصص
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
keystroke U برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
climate for growth U شرایط لازم برای رشد
put someone in the picture <idiom> U شرایط را شرح دادن برای کسی
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
ineligible U نا شایسته برای انتخاب
ineligbility U ناشایستگی برای انتخاب
eligibility U شایستگی برای انتخاب
qualifier U انتخاب شده برای دوربرد
cap U انتخاب برای تیم ملی
capped U انتخاب برای تیم ملی
qualifiers U انتخاب شده برای دوربرد
realises U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing the palette U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realize U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
split ticket <idiom> U انتخاب افراد سیاسی برای رای
controlled thermonuclear reaction U جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
interrogations U ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
interrogation U ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
diction U عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
key کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
device U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
despatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
devices U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
heading select feature U عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
despatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
break U عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
chord keying U عمل انتخاب دو یا چند کلید همزمان برای انجام کاری
breaks U عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
mode U وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
filter U الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filters U الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
modes U وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
masks U بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
packet U گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
packets U گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
times U انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
timed U انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
mask U بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
carrier company U تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
time U انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
reserve factor U نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
synoptic situation U شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
pass U یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
passed U یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
passes U یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
beacon double U اسم رمز برای انتخاب روش تعقیب هدف با استفاده از دونوع موج رادار
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
jukebox U جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
tactile U صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا
jukeboxes U جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
click U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicked U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicks U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
decision U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
enumerated type U فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
decisions U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
masks U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
mask U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
switched network backup U انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
fetches U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetched U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
fetch U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
wild cord U تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
best fit U 1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
animalization U واجد صفات حیوانی
homozygote U واجد صفات پدرومادر
searchingly U 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searches U 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searched U 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search U 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
Apple Key U کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
scan U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
menu U لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
menus U لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
qui tam action U دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
rollover U استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
actions U حرف یکتایی که در رابط ه با یک منوی خاص برای افزایش سرعت عمل میکند و وقتی که کاربر این حرف را انتخاب میکند
action U حرف یکتایی که در رابط ه با یک منوی خاص برای افزایش سرعت عمل میکند و وقتی که کاربر این حرف را انتخاب میکند
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
humanize U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanises U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanized U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizes U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizing U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanised U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
the conditions U شرایط ان
terming U شرایط
termed U شرایط
term U شرایط
conditions U شرایط
terms U شرایط
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
boundary conditions U شرایط مرزی
requirements U شرایط لازم
Russian roulette <idiom> U شرایط پرخطر
boundary conditions U شرایط حدی
standard temperature and pressure U شرایط متعارفی
working conditions U شرایط کار
no bed of roses <idiom> U شرایط سختوبد
second order conditions U شرایط ثانوی
qualifications U شرایط لازم
conditions U شرایط اوضاع
tight spot <idiom> U شرایط سخت
payment terms U شرایط پرداخت
emergency conditions U شرایط اضطراری
fair play U شرایط برابر
plateau U شرایط پایا
standard temperature and pressure U شرایط استاندارد
initial condition U شرایط اولیه
conditions of use U شرایط کاربرد
actude conditions U شرایط حاد
ambient conditions U شرایط محیطی
final cinditions U شرایط پایانی
final cinditions U شرایط فینال
actude conditions U شرایط شدید
admission requirements U شرایط پذیرش
conditions of (the) competition U شرایط رقابت
competitive conditions U شرایط رقابت
existing circumstances U شرایط موجود
present conditions U شرایط فعلی
suitable conditions U شرایط مناسب
plateaus U شرایط پایا
plateaux U شرایط پایا
ballistic conditions U شرایط بالیستیکی
usual conditions U شرایط معمول
qualification U وضعیت شرایط
average conditions U شرایط متوسط
equilibrium conditions U شرایط تعادل
average conditions U شرایط عادی
competition conditions U شرایط رقابت
disadvantage U شرایط نامساعد
ball games U شرایط وضعیت
standard conditions U شرایط متعارفی
makings U شرایط لازم
settlement terms U شرایط تسویه
settlement terms U شرایط پرداخت
implied terms U شرایط ضمنی
implied terms U شرایط تلویحی
given conditions U شرایط معینه
given conditions U شرایط معلوم
liner terms U شرایط خط کشتیرانی
delivery terms U شرایط تحویل
sufficient conditions U شرایط کافی
condition of readiness U شرایط امادگی
conditions of contract U شرایط قرارداد
adverse factors U شرایط نامساعد
credit terms U شرایط اعتبار
ball game U شرایط وضعیت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com