English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
passerine U وابسته به گنجشک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gutter bird U گنجشک
greenfinch U گنجشک تکزاسی
hen sparrow U گنجشک ماده
it is the size of a sparrow U باندازه یک گنجشک است
aspic U درخت زبان گنجشک
ash U درخت زبان گنجشک
hand to mouth U محتاج گنجشک روزی
hand-to-mouth U محتاج گنجشک روزی
wagtails U دم تکان دادن نوعی گنجشک
wagtail U دم تکان دادن نوعی گنجشک
ashen U شبیه خاکستر مربوط به چوب درخت زبان گنجشک
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attendants U وابسته
adjectives U وابسته
akin U وابسته
federate U وابسته
pertinent U وابسته
federating U وابسته
related U وابسته
affiliate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
dependant U وابسته
thereof U وابسته به ان
adjective U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
interdependent U وابسته
dependants U وابسته
of kin U وابسته
attendant U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
cantabrigian U وابسته به
pyrexic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
pertianing U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
carpal U وابسته به مچ
cephalic U وابسته به سر
febile U وابسته به تب
elysian U وابسته به
hanger on U وابسته
diphtheric U وابسته به
congenerous U وابسته
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
syncop U وابسته به غش
attache U وابسته
attributable U وابسته به
riverrine U وابسته به
elfin U وابسته به جن
monitorial U وابسته به
pertaining U وابسته
aquatic U وابسته به اب
belonging U وابسته ها
affiliating U وابسته
attached U وابسته
israelitish U وابسته به
appurtenant U وابسته
dependent U وابسته
tuitionary U وابسته به
germane U وابسته
levitical U وابسته به
sexual organs U وابسته به
relative U وابسته
messianic U وابسته به
wedded U وابسته
subordinates U وابسته
contingent U وابسته
contingents U وابسته
subordinate U وابسته
correspondent U وابسته
subordinating U وابسته
correspondents U وابسته
subordinated U وابسته
relevant U وابسته
totemic U وابسته به توتم
air attache U وابسته هوایی
altitudinal U وابسته به اوج
aortal U وابسته بشاهرگ
toplogic U وابسته به مکانشناسی
obituaries U وابسته به وفات
antichristian U وابسته به دجال
anginal U وابسته به گلودرد
analphabetic U وابسته به بیسوادی
jesuitic U وابسته به یسوعیون
psychologic U وابسته به روانشناسی
kufic U وابسته به کوفه
totemistic U وابسته به توتم
aerological U وابسته بهواشناسی
trigonometric U وابسته به مثلثات
generic U وابسته به تیره
pediculate U وابسته به خفاش
mathematical U وابسته به ریاضیات
obituary U وابسته به وفات
landed U وابسته بزمین
provencal U وابسته بشهر
emotive U وابسته به احساسات
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
degenerative U وابسته به انحطاط
trachean U وابسته به نای
acoustical U وابسته به شنوایی
adipic U وابسته به چربی
lactic U وابسته به شیر
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
affiliated company U شرکت وابسته
paralytics U وابسته به فلج
aortic U وابسته بشاهرگ
isthmic U وابسته به باریکه
auditive U وابسته به شنوایی
auricular U وابسته بشنوایی
interrogatory U وابسته به سئوال
thermometric U وابسته به گرماسنجی
thermometric U وابسته به گرماسنج
avian U وابسته به مرغان
interoceptive U وابسته به احشاء
internuptial U وابسته به عروسی
bacchanal U وابسته به باکوس
pythian U وابسته به "اپولو"
bacterial U وابسته به باکتری
interferential U وابسته به دخالت
balsamic U وابسته به بلسان
appertains U وابسته بودن
theosophical U وابسته به عرفان
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pygmean U وابسته به پیگمی ها
directive <adj.> U وابسته به سرپرستی
curatorial <adj.> U وابسته به سرپرستی
puberal U وابسته به بلوغ
time dependent U وابسته به زمان
isthmian U وابسته به باریکه
pubertal U وابسته به بلوغ
tibial U وابسته بدرشت نی
archimedean U وابسته به ارشمیدس
irrigational U وابسته به ابیاری
army attache U وابسته نظامی
army attache U وابسته زمینی
iraqi U وابسته به عراق
associated company U شرکت وابسته
iranian U وابسته به ایران
astronautical U وابسته به فضانوردان
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
therof U وابسته بان
attache U وابسته نظامی
petrologic U وابسته به سنگ
intercollegiate U وابسته بکالج ها
masticatory U وابسته به جویدن
scientific U وابسته بعلم
machine dependent U وابسته به ماشین
machine dependent U وابسته ماشین
presbyterial U وابسته به کشیش ها
macaronic U وابسته به ماکارونی
municipal U وابسته بشهرداری
lukan U وابسته به لوقا
seminal U وابسته به منی
lucan U وابسته به لوقا
undersurface U وابسته بزیرسطح
ethnic U وابسته به نژادشناسی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
logarithmic U وابسته به لگاریتم
ambassadorial U وابسته به سفارت
human U وابسته بانسان
humans U وابسته بانسان
limnic U وابسته به اب شیرین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com