English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
performing U وابسته به هنرهای نمایشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
performing arts U هنرهای نمایشی
polytechnics U وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnic U وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnical U وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
imitative arts U هنرهای تقلیدی
beaux arts U هنرهای مستظرفه
minor arts U هنرهای فرعی
visual arts U هنرهای دیدنی
Ecole des Beaux-Arts U هنرهای مستظرفه
visual arts U هنرهای بصری
fine arts U هنرهای زیبا
beaux arts U هنرهای زیبا
graphic arts U هنرهای زیبا
conservatories U هنرستان هنرهای زیبا
conservatory U هنرستان هنرهای زیبا
greenhouse U هنرستان هنرهای زیبا
arts and crafts U هنرهای تجسمی و دستی
conservatoire U اموزشگاه هنرهای زیبا
manual training U دوره اموزش هنرهای دستی
craftshop U کارگاه هنرهای دستی تفریحی
the nine U نه تن الهه شعر و هنرهای زیبا
aestheticism U زیبایی پرستی علاقمندی به هنرهای زیبا
femme-fleur U [طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
macdraw U معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
epideictic U نمایشی
dramatic U نمایشی
dramatically U نمایشی
flashy U نمایشی
flashiest U نمایشی
flashier U نمایشی
showdown U نمایشی
exhibitive U نمایشی
scenic U نمایشی
showdowns U نمایشی
expository U نمایشی
expositive U نمایشی نمایشگاهی
stagy U نمایشی صحنهای
demo U نمونه نمایشی
false arch U قوس نمایشی
figure skating U یخ بازی نمایشی
hot dogging U عملیات نمایشی
representative arts U فنون نمایشی
display architecture U معماری نمایشی
demonstration effect U اثر نمایشی
ideogramic U نمایشی تجسمی
ideogrammic U نمایشی تجسمی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
amphibious demonstration U عملیات نمایشی اب خاکی
mock up U نمونه نمایشی کالا
traversing U حرکت نمایشی اسب
academic assault شمشیر بازی نمایشی
traverses U حرکت نمایشی اسب
the drama U تصنیف داستانهای نمایشی
traversed U حرکت نمایشی اسب
traverse U حرکت نمایشی اسب
demonstrability U نمایشی نمایش دادنی
amphibious demonstration U عملیات اب خاکی نمایشی
display menu U فهرست انتخاب نمایشی
showboat U نمایشی بازی کردن
international demonstration effect U اثر نمایشی بین المللی
exhibition game U بازی نمایشی به نفع خیریه
to put over a play U موافق بدادن نمایشی شدن
problem plav U نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
monopolylogue U نمایشی که در ان یک تن عهده دارچند بخش است
indiental music U ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
dramaturge U نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
variety U نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
varieties U نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
colours U صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colour U صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
tragi comedy U نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
thin window display U نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
mosaic U حرف نمایشی در سیستمهای ویدیویی که از نقاط کوچک تشکیل شده است
colours U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colour U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
It was an enjoyable performance, if less than ideal. U این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
dramatic monologue U نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
multiviewports U صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد
trick ski U اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
flat U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flattest U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
presentation graphics U گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
monitor U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitored U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
analogue U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogues U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
thereof=of that U وابسته به ان
cephalic U وابسته به سر
tuitionary U وابسته به
dependent U وابسته
belonging U وابسته ها
interdependent U وابسته
aquatic U وابسته به اب
federate U وابسته
elfin U وابسته به جن
riverrine U وابسته به
pertaining U وابسته
attached U وابسته
congenerous U وابسته
attendant U وابسته
attendants U وابسته
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
levitical U وابسته به
appurtenant U وابسته
adjective U وابسته
pertinent U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
pyretic U وابسته به تب
attache U وابسته
of kin U وابسته
thereof U وابسته به ان
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
monitorial U وابسته به
attributable U وابسته به
related U وابسته
adjectives U وابسته
israelitish U وابسته به
akin U وابسته
carpal U وابسته به مچ
affiliating U وابسته
cantabrigian U وابسته به
germane U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
subordinate U وابسته
febile U وابسته به تب
contingent U وابسته
contingents U وابسته
messianic U وابسته به
dependant U وابسته
relevant U وابسته
dependants U وابسته
relative U وابسته
diphtheric U وابسته به
elysian U وابسته به
subordinated U وابسته
hanger on U وابسته
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
wedded U وابسته
pertianing U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
sexual organs U وابسته به
correspondents U وابسته
correspondent U وابسته
syncop U وابسته به غش
uranological U وابسته به اسمانشناسی
mantic U وابسته به پیشگویی
undersurface U وابسته بزیرسطح
machine dependent U وابسته ماشین
malic U وابسته به سیب
far eastern U وابسته بخاوردور
scolopendrine U وابسته به هزارپاها
generic U وابسته به تیره
faunistic U وابسته به جانوران
malarial U وابسته به مالاریا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com