English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electromagnetic U وابسته به نیروی مغناطیسی برق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
magnetic force U نیروی مغناطیسی
magnetic lines of force U خطوط نیروی مغناطیسی
field of force U میدان نیروی مغناطیسی
magnetomotive force U نیروی محرکه مغناطیسی
magnetic U دارای نیروی مغناطیسی
magneto e.m.f. U نیروی محرکه مغناطیسی
magnetizing force U نیروی مغناطیسی کننده
isodynamic U دارای نیروی مغناطیسی مساوی
isomagnetic U دارای نیروی مغناطیسی متساوی
electromagnetic U ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
naval attache U وابسته نیروی دریایی
tractive U وابسته به نیروی کشش
naval U وابسته به نیروی دریایی
compass compensation U تنظیم قطب نما از نظر اثر نیروی مغناطیسی فلزات مجاور
hydraulic U وابسته به نیروی محرکه اب هیدرولیک
dynamic U وابسته به نیروی محرکه جنباننده
dynamically U وابسته به نیروی محرکه جنباننده
army national guard U گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
gyromagnetic U وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
hydroelectric U وابسته به تولید نیروی برق بوسیله اب یا بخار
geostrophic U وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
coulomb's law U نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
magnetic induction U چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material U هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
reenforceŠetc U نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school U انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
magneto electricity U نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
record U گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
torque U نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f U force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernauts U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
expeditionary U نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
magnetic blowout U خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
magnetic reluctance U مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic deflector U یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic ritation U گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flow U فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
threat force U نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy U نیروی بالابر نیروی شناوری
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower U نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
magnetic flux U فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
dispersion U پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
eagle flight U نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
grid magnatic angle U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
magnetic tape recording U ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
attached strength U استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
magnetized U مغناطیسی
magnetic bridge U پل مغناطیسی
magnetical U مغناطیسی
antimagnetic U ضد مغناطیسی
magnetic tick U تق مغناطیسی
magnetic head U هد مغناطیسی
magnetic U مغناطیسی
jets U نیروی جت
jet U نیروی جت
total force U نیروی کل
jet propulsion U نیروی جت
jetting U نیروی جت
jetted U نیروی جت
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
magnetic core U هسته مغناطیسی
magnetism U خاصیت مغناطیسی
magnetic system U سیستم مغناطیسی
magnetic variations U انحراف مغناطیسی
magnetic clutch U کلاج مغناطیسی
magnetic susceptibility U پذیرش مغناطیسی
magnetic compass U قطبنمای مغناطیسی
magnetic sweeping U روبیدن مغناطیسی
magnetic vector U بردار مغناطیسی
solenoid switch U کلید مغناطیسی
magnetic switch U کلید مغناطیسی
magnetizes U مغناطیسی کردن
shunt winding U مغناطیسی انحرافی
magnetic tape drive U نوارچرخان مغناطیسی
magnetic tape drive U نوارخوان مغناطیسی
magneto conductivity U رسانایی مغناطیسی
magnetic conductivity U رسانندگی مغناطیسی
magnetic constant U ثابت مغناطیسی
single magnetic ion trap U یونربای تک مغناطیسی
iron clad U زره مغناطیسی
dips U شیب مغناطیسی
solenoid valve U سوپاپ مغناطیسی
strength of magnetism U شدت مغناطیسی
magnetic unit U واحد مغناطیسی
magnetic tape code U کد نوار مغناطیسی
magnetic component U قطعه مغناطیسی
magnetize U مغناطیسی کردن
magnetic conductance U رسانایی مغناطیسی
magnetising U مغناطیسی کردن
magnetises U مغناطیسی کردن
magnetised U مغناطیسی کردن
magnetic core U چنبره مغناطیسی
magnetic variation U اختلاف مغناطیسی
reluctance U مقاومت مغناطیسی
dip U شیب مغناطیسی
magnetic attraction U جاذبه مغناطیسی
magnetic tape U نوار مغناطیسی
non magnetic U غیر مغناطیسی
magnetic loadspeaker U بلندگوی مغناطیسی
magnetic armature loudspeaker U بلندگوی مغناطیسی
magnet type loudspeaker U بلندگوی مغناطیسی
magnet steel U فولاد مغناطیسی
mesmerism U خواب مغناطیسی
magnet core U هسته مغناطیسی
magnetic brake U ترمز مغناطیسی
magnetized U مغناطیسی شده
magner armature U جوشن مغناطیسی
magnetic bubbles U حبابهای مغناطیسی
magnatic displacement U تغییر مغناطیسی
magnacard U کارت مغناطیسی
magnet wire U سیم مغناطیسی
moment of a magnet U گشتاور مغناطیسی
magnetic anomaly U اختلال مغناطیسی
magnetic anisotropy U ناهمسانگردی مغناطیسی
magnetic amplifier U امپلیفایر مغناطیسی
magnetic axis U محور مغناطیسی
permeability U نفوذپذیری مغناطیسی
permeance U رسانایی مغناطیسی
magnetic alloy U الیاژ مغناطیسی
mzgnetic pull U کشش مغناطیسی
magnetic azimuth U گرای مغناطیسی
magnetic balance U تعادل مغناطیسی
magnetic bar U میله مغناطیسی
magnetic tapes U نوار مغناطیسی
mag tape U نوار مغناطیسی
magnetic buzzer U طنان مغناطیسی
reluctancy U مقاومت مغناطیسی
variable reluctance pickup U پیکاپ مغناطیسی
magnetic character U دخشه مغناطیسی
magnetic character U کاراکتر مغناطیسی
magneto diode U دیود مغناطیسی
magnetization U مغناطیسی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com