Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
boozier
U
وابسته به مشروب
booziest
U
وابسته به مشروب
boozy
U
وابسته به مشروب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
liquor
U
مشروب خوردن یاخوراندن مشروب
liquors
U
مشروب خوردن یاخوراندن مشروب
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
tippled
U
مشروب
tipples
U
مشروب
tipple
U
مشروب
tippling
U
مشروب
strunt
U
مشروب
drinks
U
مشروب
beverages
U
مشروب
pottle
U
مشروب
drink
U
مشروب
beverage
U
مشروب
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
boozing
U
مشروب الکلی
boozes
U
مشروب الکلی
boozed
U
مشروب الکلی
drinker
U
مشروب خور
booze
U
مشروب الکلی
boozer
U
مشروب خور
slumgulion
U
مشروب بی مزه
purl
U
مشروب مالت
hooch
U
مشروب تند
halazone
U
پودرضدعفونی اب مشروب
barkeeper
U
مشروب فروش
barkeep
U
مشروب فروش
A good stiff ( strong ) alchoholic drink .
U
مشروب پرمایه
birl
U
مشروب خوردن
snorting
U
جرعه مشروب
snorts
U
جرعه مشروب
purls
U
مشروب مالت
purling
U
مشروب مالت
purled
U
مشروب مالت
snorted
U
جرعه مشروب
snort
U
جرعه مشروب
drinkers
U
مشروب خور
shots
U
یک گیلاس مشروب
intoxicants
U
مشروب مسکر
intoxicant
U
مشروب مسکر
slugs
U
یک جرعه مشروب
rummer
U
لیوان مشروب
bootleg
U
مشروب قاچاق
liquors
U
مشروب الکلی
boozers
U
مشروب خور
shot
U
یک گیلاس مشروب
liquor
U
مشروب الکلی
slug
U
یک جرعه مشروب
slugged
U
یک جرعه مشروب
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
puff
U
مشروب گازدار پفک
dramshop
U
بار مشروب فروشی
dramshop
U
سالن مشروب فروشی
grogshop
U
دکان مشروب فروشی
supping
U
شام دادن مشروب
supped
U
شام دادن مشروب
swizzle
U
مشروب مست کننده
sups
U
شام دادن مشروب
sup
U
شام دادن مشروب
nightcaps
U
مشروب قبل ازخواب
It melts in the mouth.
U
مثل آب مشروب می خورد
nightcap
U
مشروب قبل ازخواب
strong drink
U
مشروب قوی و پر الکل
hooch
U
مشروب قاچاقی وپست
puffs
U
مشروب گازدار پفک
wish wash
U
مشروب ابکی اب زیپو
puffing
U
مشروب گازدار پفک
caroused
U
در مشروب افراط کردن
hard drink
U
مشروب قوی و پر الکل
stimulants
U
مشروب الکلی انگیزه
rum running
U
حمل مشروب قاچاق
john barleycorn
U
مشروب الکلی خانگی
hollands
U
جین یا مشروب هلندی
carouse
U
در مشروب افراط کردن
bottlegger
U
فروشنده مشروب قاچاق
carousing
U
در مشروب افراط کردن
carouses
U
در مشروب افراط کردن
bibber
U
ادم معتاد به مشروب
stimulant
U
مشروب الکلی انگیزه
bone dry
U
کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
slopping
U
مشروب رقیق وبی مزه
slopped
U
مشروب رقیق وبی مزه
slop
U
مشروب رقیق وبی مزه
slosh
U
غذای چسبناک مشروب لزج
sloshes
U
غذای چسبناک مشروب لزج
sloshing
U
غذای چسبناک مشروب لزج
skid row
U
محله مشروب فروشهای ارزان
bowler
U
مشروب خوارافراطی دائم الخمر
bowlers
U
مشروب خوارافراطی دائم الخمر
He drank himself to death.
U
آنقدر مشروب خورد تامرد
to take a cup too much
<idiom>
U
بیش از اندازه مشروب خوردن
schnapps
U
مشروب جین قوی هلندی
shebeen
U
مشروب فروش بدون پروانه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
root beer
U
مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
root beers
U
مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
swats
U
ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
punch
U
مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
punches
U
مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
punched
U
مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
refect
U
با مشروب یا خوراک تجدید قوا کردن
ratafee
U
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
mazer
U
جام مشروب خوری چوبی بزرگ
He gets keyed up with a few drinks .
U
با چند گیلاس مشروب میزان می شود
ratafia
U
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
To drink on an empty stomach.
U
روی شکم خالی مشروب خوردن
traumatizing
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatizes
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatized
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatises
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatize
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatised
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
daiquiri
U
مشروب مخلوط از شراب واب پرتقال و شکر
soda water
U
مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
traumatising
U
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
After a few drinks, everyone got a bit high.
پس از چند گیلاس مشروب کله ها همه گرم شد.
swizzle stick
U
چوب نازکی برای بهم زدن مشروب
to have a binge
U
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to be on the razzle
U
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
tom collins
U
نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
to have a spree
U
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
treating
U
جمع اوری اراء با رشوه یا غذا و مشروب دادن به رای دهندگان
chaser
U
آب میوه یا آبجو
[ یا نوشیدنی کم الکلی]
که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
boozer's nose
U
آدمی که دماغش قرمز است
[چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد]
[اصطلاح روزمره]
drinker’s nose
U
آدمی که دماغش قرمز است
[چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد]
[اصطلاح روزمره]
red-nose
U
آدمی که دماغش قرمز است
[چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد]
[اصطلاح روزمره]
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
bum
U
ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bummed
U
ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bums
U
ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bumming
U
ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
jointer
U
صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
grace cup
U
گیلاس مشروب پس از شام گیلاس خداحافظی
liquors
U
مایع زدن مشروب زدن به
liquor
U
مایع زدن مشروب زدن به
bistro
U
اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistros
U
اغذیه فروشی و مشروب فروشی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
thereof=of that
U
وابسته به ان
pertinent
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
aquatic
U
وابسته به اب
interdependent
U
وابسته
federate
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
cantabrigian
U
وابسته به
plantar
U
وابسته به کف پا
comprador
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
pertaining
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
federated
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
related
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
correspondent
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
akin
U
وابسته
attache
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
adjective
U
وابسته
federating
U
وابسته
federates
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
tuitionary
U
وابسته به
of kin
U
وابسته
pyrexial
U
وابسته به تب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com