English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
succussatory U وابسته به تکان حرکت کننده باصعوبت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
move U حرکت کردن تکان خوردن
moved U حرکت کردن تکان خوردن
moves U حرکت کردن تکان خوردن
Keep stI'll. Stay put . Dont move. U تکان نخورید (حرکت نکنید )
mover U پیشنهاد کننده تکان دهنده
hair trigger U باسانی حرکت کننده
wagging U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wags U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagged U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wag U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
prosaic U کسل کننده وابسته به نثر
barriers U تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
elevation stop U متوقف کننده حرکت ارتفاع
barrier U تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
running gear U قسمت حرکت کننده ماشین
cankerous U وابسته به اکله یا ماشرا فاسد کننده
course recorder U دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
dash pot U دستگاه کند کننده حرکت میراگر
shambling U حرکت کننده با قدم های کج ونامنظم
syncopative U کوتاه کننده کلمه وابسته به همبرش یاسنکوپ
transhumant U حرکت کننده بسوی کوهستان برای چرا
shog U تکان خوردن تکان دادن
shakable U تکان دادنی تکان خوردنی
shakeable U تکان دادنی تکان خوردنی
crossing target U هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
hydro kinetic U وابسته به حرکت مایعات ونیروی محرکه مایعات
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
shimmy U تکان تکان خوردن
joggled U تکان تکان خوردن
joggle U تکان تکان خوردن
joggles U تکان تکان خوردن
joggling U تکان تکان خوردن
jumbled U تکان تکان خوردن
shimmey U تکان تکان خوردن
jumble U تکان تکان خوردن
jumbles U تکان تکان خوردن
jumbling U تکان تکان خوردن
mechanical mouse U mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
closure minefield U میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
movement U تکان
shakes U تکان
motions U تکان
motioned U تکان
shocks U تکان
motion U تکان
shake U تکان
shaking U تکان
jerks U تکان
jerking U تکان
smooths U بی تکان
smoothest U بی تکان
shock U تکان
smoothed U بی تکان
heart quake U تکان دل
motioning U تکان
smooth U بی تکان
shocked U تکان
jerk U تکان
jerked U تکان
jolting U تکان
stroke U تکان
rocking U تکان
wagging U تکان
nodded U تکان سر
jolt U تکان
jolts U تکان
jarring U تکان
wagged U تکان
nod U تکان سر
wag U تکان
nods U تکان سر
stroking U تکان
concussion U تکان
strokes U تکان
jostle U تکان
rock U تکان
jostled U تکان
rocked U تکان
wags U تکان
stroked U تکان
rocks U تکان
jostles U تکان
nodding U تکان سر
jostling U تکان
jolted U تکان
raps U تکان دادن
twiddling U تکان دادن
twiddles U تکان دادن
rap U تکان دادن
convulsion U تکان اشوب
convulsions U تکان اشوب
wag U تکان دادن
moved U جنبش تکان
jiggle U تکان اهسته
moved U تکان دادن
wags U تکان خوردن
wags U تکان دادن
beck U تکان سریادست
wagging U تکان خوردن
wagging U تکان دادن
wagged U تکان دادن
move U جنبش تکان
wag U تکان خوردن
move U تکان دادن
jiggled U تکان اهسته
twiddled U تکان دادن
twiddle U تکان دادن
vibrate U تکان خوردن
budged U تکان دادن
budging U تکان دادن
jars U تکان دادن
jars U تکان جنبش
jarred U تکان دادن
budges U تکان دادن
yanks U تکان تنددادن
budge U تکان دادن
jarred U تکان جنبش
jar U تکان دادن
jar U تکان جنبش
jiggly U تکان خورده
jolter U تکان دهنده
jounce U تکان دادن
wagger U تکان دهنده
convulses U تکان دادن
Yankee U تکان تنددادن
Yankees U تکان تنددادن
convulsed U تکان دادن
convulse U تکان دادن
jarring U تکان دهنده
vibrating U تکان خوردن
vibrates U تکان خوردن
stirring U تکان دهنده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com