English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pedagogic U وابسته به اموزش وپرورش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coeducation U اموزش وپرورش مختلط
pedagogy U فن اموزش وپرورش کودک للگی
pedagogical U وابسته بعلم اموزش
armory training U اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training U اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
culturist U فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
advanced unit training U اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
basic unit training U اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
computer assisted instruction U اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lore U اموزش
training U اموزش
instructions U اموزش
tutorials U اموزش
tutorial U اموزش
education U اموزش
instruction U اموزش
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
trained U اموزش دادن
higher education U اموزش عالی
compulsory education U اموزش اجباری
concurrent training U اموزش همزمان
programmed instruction U اموزش برنامهای
program of instruction U برنامه اموزش
training circular U نشریه اموزش
trains U اموزش دادن
reeducation U باز اموزش
religious instruction U اموزش دینی
computerized instruction U اموزش کامپیوتری
coeducation U اموزش مختلط
bowel training U اموزش دفع
training center U مرکز اموزش
school center U مرکز اموزش
teaching machine U ماشین اموزش
technical education U اموزش فنی
technical teaching U اموزش فنی
reward training U اموزش با پاداش
secondary education U اموزش متوسطه
remedial instruction U اموزش ترمیمی
basic training U اموزش مقدماتی
education U اموزش و پرورش
professional education U اموزش تخصصی
integrated training U اموزش توام
moral education U اموزش اخلاقی
curriculum U اموزش برنامه
curriculums U اموزش برنامه
general education U اموزش عمومی
voluntary training U اموزش داوطلبانه
vocational education U اموزش حرفهای
annual training U اموزش سالیانه
training U اموزش دادن
formal education U اموزش رسمی
informal education U اموزش غیررسمی
job training U اموزش شغلی
individualized instruction U اموزش انفرادی
learning curve U منحنی اموزش
life long education U اموزش مداوم
hypnopedia U اموزش با هیپنوتیسم
mass education U اموزش همگانی
mass education U اموزش جمعی
military training U اموزش نظامی
personnel training U اموزش کارکنان
sex education U اموزش جنسی
elementary education U اموزش ابتدایی
unit training U اموزش یکان
train U اموزش دادن
unit training U اموزش یکانی
tutoring U اموزش تک شاگردی
transfer of training U انتقال اموزش
educability U اموزش پذیری
primary education U اموزش ابتدایی
educable U اموزش پذیر
training program U برنامه اموزش
training cycle U مرحله اموزش
education center U مرکز اموزش
educationalists U کارشناس اموزش و پرورش
discovery teaching method U روش اموزش اکتشافی
project method U روش اموزش طرحی
in serving training U اموزش ضمن خدمت
educationalist U کارشناس اموزش و پرورش
audio visual U اموزش سمعی وبصری
audio-visual U اموزش سمعی وبصری
on the job training U اموزش ضمن کار
refresher courses U دوره اموزش یک ماهه
educationist U کارشناس اموزش و پرورش
code training set U دستگاه اموزش مرس
educational U مربوط به اموزش و پرورش
nonformal education U اموزش غیر رسمی
comparative education U اموزش و پرورش تطبیقی
formal discipline U اموزش صورت گرا
pedagogical teaching U اموزش مطابق فن تعلیم
refresher course U دوره اموزش یک ماهه
educationist U متخصص اموزش و پرورش
pedagogically U مطابق علم اموزش
combat development U پیشرفت اموزش رزمی
reserve center U مرکز اموزش احتیاط
graduate education U اموزش بعد از لیسانس
educationists U متخصص اموزش و پرورش
educationists U کارشناس اموزش و پرورش
special education U اموزش و پرورش استثنایی
pamphlets U نشریه اموزش و فنی
schools U مرکز اموزش نظامی
cbt U اموزش بر پایه کامپیوتر
school U مرکز اموزش نظامی
active duty for training U اموزش زیر پرچم
advanced individual training U اموزش تکمیلی انفرادی
army training program U برنامه اموزش نظامی
pamphlet U نشریه اموزش و فنی
basic combat training U اموزش رزم مقدماتی
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
computer augmented learning U بسط اموزش به کمک کامپیوتر
courses U مسیر مسابقه دوره اموزش
coursed U مسیر مسابقه دوره اموزش
course U مسیر مسابقه دوره اموزش
assault courses U میدان اموزش عملیات هجومی
assault course U میدان اموزش عملیات هجومی
beatification U اموزش عمل تبرک کردن
branch material curriculum U برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
toilet training U اموزش اداب توالت رفتن
disciplinary training center U مرکز اموزش زندانیان نظامی
upbringing U روش اموزش و پرورش بچه
manual training U دوره اموزش هنرهای دستی
army training program U برنامه اموزش نیروی زمینی
educable mentally retarded U عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
world conference of computer in educatio U کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
cai U Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
rehabilitation training center U مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
instruction U راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instructions U راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
planit U زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
army training and evaluation program U برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
catechetics U فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
in house training U برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
authors U CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
probation U کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
hands on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
hands-on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
general grant U کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
reeducate U دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unbundled U اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
combat developer U وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
grenade court U میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
glm U روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
attack teacher U وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
instruct U دستور دادن اموزش دادن
instructing U دستور دادن اموزش دادن
instructs U دستور دادن اموزش دادن
instructed U دستور دادن اموزش دادن
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
commander's manual U ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
education U پرورش اموزش و پرورش
elysian U وابسته به
febile U وابسته به تب
pertaining U وابسته
levitical U وابسته به
tuitionary U وابسته به
pertianing U وابسته
israelitish U وابسته به
elfin U وابسته به جن
wedded U وابسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com