English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
demotic U وابسته بحروف جدید هیروگلیفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
letterpress U وابسته بحروف چاپی
uncial U وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
neoanthropic U وابسته به انسان جدید
zelanian U Zeland New وابسته به زلاند جدید
neoplatonic U وابسته به فلسفه افلاطونی جدید
neolithic U وابسته به عصر حجر جدید نوسنگی
uncial letters U حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
rehyphenation U تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
imagism U مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
installs U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
novels U جدید
novel U جدید
unprecedentedly U جدید
up-to-date U جدید
new- U جدید
maiden U جدید
maidens U جدید
new U جدید
unprecedented U جدید
newer U جدید
recent U جدید
newest U جدید
modern U جدید
up to date U جدید
modern sector U بخش جدید
reprinting U چاپ جدید
reprints U چاپ جدید
It's not new. جدید نیست.
postulant U جدید الورود
postulancy U جدید الورودی
neoteric U جدید تازه
New Year U سال جدید
freshman U جدید الورود
modern system U نظام جدید
reprinted U چاپ جدید
fresh target U هدف جدید
new deal U سیاست جدید
newfound U جدید الاکتشاف
modern U جدید مدرن
neogenesis U تولید جدید
proselyte U جدید الایمان
neologism U واژه جدید
new deal U قرار جدید
recent development U بسط جدید
reprint U چاپ جدید
neologisms U واژه جدید
the new testament U عهد جدید
innovations U حرکت جدید
innovation U حرکت جدید
probes U اکتشاف جدید
neophyte U جدید الایمان
neophytes U جدید الایمان
freshmen U جدید الورود
probe U اکتشاف جدید
reorganization U صورت جدید
modern physics U فیزیک جدید
revision U چاپ جدید
probed U اکتشاف جدید
revisions U چاپ جدید
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
rehouses U بخانه جدید رفتن
reseats U صندلی جدید دادن
resurface U لایهی جدید افزودن
on the bandwagon <idiom> U مشهوریت گروه جدید
acclimate به آب و هوای جدید خو گرفتن
neoplatonism U مکتب افلاطونیون جدید
reseating U صندلی جدید دادن
acclimated U به اب و هوای جدید خو گرفتن
restoring U برگرداندن به وضعیت جدید
imagism U مکتب شعر جدید
draft U بازیگر جدید تیم
reseat U صندلی جدید دادن
drafted U بازیگر جدید تیم
drafts U بازیگر جدید تیم
one nails drives another U غم جدید غم کهنه را بر از یاد
ultramodern U خیلی جدید متجدد
acclimating U به اب و هوای جدید خو گرفتن
acclimates U به اب و هوای جدید خو گرفتن
reseated U صندلی جدید دادن
resurfaced U لایهی جدید افزودن
rehouse U بخانه جدید رفتن
restored U برگرداندن به وضعیت جدید
restore U برگرداندن به وضعیت جدید
rehousing U بخانه جدید رفتن
currency U جدید بودن نقشه
involucrum U تشکیل استخوان جدید
forwarding address آدرس پستی جدید
rehoused U بخانه جدید رفتن
kakapo U طوطی زلاند جدید
restores U برگرداندن به وضعیت جدید
currencies U جدید بودن نقشه
neoanthropic U شبیه انسان جدید
used U آنچه جدید نیست
resurfaces U لایهی جدید افزودن
neo U پیشوند بمعنی جدید
neo- U پیشوند بمعنی جدید
bring some new facts to light <idiom> U کشف حقایق جدید
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
cenogenesis U ایجاد میشود نسل جدید
infanticide U قاتل بچه جدید الولاده
The new bI'll was ratified. Unanimously. U لایحه جدید باتفاق آراءتصویب شد
development U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
get in the swing of things <idiom> U به شرایط جدید عادت کردن
acclimation U اعتیاد به اب و هوای جدید سازش
developments U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
precursors U ماده متشکله جسم جدید
released U قراردادن محصول جدید دربازار
epochs U اغاز فصل جدید عصر
installation U تنظیم سیستم کامپیوتر جدید
installations U تنظیم سیستم کامپیوتر جدید
rename U دادن نام جدید به فایل
natality U تعداد زایش وموالید جدید
kiwi U نوعی مرغ زلاند جدید
kiwis U نوعی مرغ زلاند جدید
analysis U یات هزینههای محصول جدید
epoch U اغاز فصل جدید عصر
granfather file U یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
renaming U دادن نام جدید به فایل
renames U دادن نام جدید به فایل
renamed U دادن نام جدید به فایل
New Testament U کتب عهد جدید مسیحیان
release U قراردادن محصول جدید دربازار
releases U قراردادن محصول جدید دربازار
newfound U جدید الاختراع تازه پیداشده
maori U قبایل مائوری زلاند جدید
precursor U ماده متشکله جسم جدید
neology U استعمال واژه یااصطلاح جدید
The new road is 40 miles long . U جاده جدید 40 میل طول دارد
technological U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
acclimating U به اب وهوای جدید خو گرفتن مانوس شدن
capital budget U بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
acclimates U به اب وهوای جدید خو گرفتن مانوس شدن
upgrade U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
launches U قرار دادن محصول جدید در بازار
developments U برنامه ریزی تولید محصول جدید
receptee U افرادپذیرفته شده جدید یا افرادجدیدی یکان
technologically U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
upgrading U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrades U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
prescientific U مربوط بدوره قبل از علوم جدید
acclimated U به اب وهوای جدید خو گرفتن مانوس شدن
upgraded U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
development U برنامه ریزی تولید محصول جدید
updated U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
researching U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
This is the site for a new scool . U اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
researches U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
researched U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
research U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
New World U نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
neolith U الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
update U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
updates U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
launch U قرار دادن محصول جدید در بازار
launching U قرار دادن محصول جدید در بازار
launched U قرار دادن محصول جدید در بازار
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
forces U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
developments U زمان لازم برای توسعه محصول جدید
abstract representation U [ترکیب معماری پست مدرنیسم و نوگرایی جدید]
force U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com