Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Nothing was said between them.
U
هیچ کلمه ای بین آنها رد و بدل نشد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
exception
U
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
exceptions
U
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
Other Matches
hyphens
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph
U
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace
U
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
coincidence function
U
پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
salami technique
U
کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
managers
U
برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
manager
U
برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
regenerating
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
word
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit
U
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefixes
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefix
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large
U
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
worded
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
markers
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmenting
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Persian rug
U
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another
U
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift
U
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
hypertext
U
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
syllable
U
جزء کلمه مقطع کلمه
syllables
U
جزء کلمه مقطع کلمه
synonyms
U
کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonym
U
کلمه مترادف کلمه هم معنی
lost cluster
U
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
keyword
U
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
soft
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
shifts
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softest
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
for their part
<adv.>
U
از طرف آنها
themselves
[for their part]
<adv.>
U
از طرف آنها
on their part
<adv.>
U
از طرف آنها
channel
U
یچ کردن بین آنها
channeled
U
یچ کردن بین آنها
Send them in two at a time .
U
آنها رادو تا دوتابفرست تو
Ask each and every one of them .
U
ازیک یک آنها بپرسید
I need them tonight.
من آنها را امشب میخواهم.
I need them today.
من آنها را امروز میخواهم.
I need them urgently.
من آنها را فوری میخواهم.
in such a way as to enable them
U
به طوری که آنها بتوانند
channeling
U
یچ کردن بین آنها
channelled
U
یچ کردن بین آنها
rules
U
وعملیات روی آنها
channels
U
یچ کردن بین آنها
description
U
لیست داده ها و خصوصیات آنها
They became estranged . They fell out .
U
میانه آنها بهم خورد
When will they be ready?
U
چه وقت آنها حاضر میشود؟
They held me culpable for the accident.
U
آنها من را مقصر آن پیشامد دانستند.
BCC
U
و لیست آنها را نشان نمیدهد
They were all alike.
U
همه آنها یکی بودند.
keep these separate from those.
U
اینها را از آنها جدا نگاهدار
descriptions
U
لیست داده ها و خصوصیات آنها
They gave me permission by way of an exception ...
U
آنها به من استثنأ اجازه دادند ...
They cannot hold a candle to him .
U
سگش می ارزد بهمه آنها
logical
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
I need them before friday.
من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
double vault
U
[دو طاق با فضای خالی بین آنها]
They were all either kI'lled ou taken prisoners .
U
همگی آنها کشته یا گرفتا رشدند
list
U
لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
Their names are as follows .
U
اسامی آنها بقرار زیر است
cataloguing
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogues
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
downsize
U
که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.
catalogued
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
microcomputing
U
مربوط به ریز کامپیوتر و استفاده آنها
catalogue
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogs
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
cataloging
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
cataloged
U
لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
reference
U
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
schematic
U
نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها
references
U
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
Bantu
U
وابسته به مردم بانتو و زبانها و فرهنگهای آنها
chronological order
U
ترتیب رکوردها و فایل ها با توجه به تاریخ آنها
They were all dreesd in black.
U
تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
hash
U
لیست ورودی ها طبق شماره hash آنها
They were devastated by the news.
U
این خبر آنها را بسیار پریشان کرد.
They are openly seeking his being sacked.
U
آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.
There they were in all their finery.
U
آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند.
I cant see much difference in them.
U
فرق زیادی بین آنها نمی بینم
byte
U
که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
bytes
U
که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
passed
U
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
ranged
U
مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
range
U
مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
signaled
U
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
They live abroad for the greater part of the year.
U
آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
jobs
U
خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
job
U
خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
point
U
که تقسیم بین واحد کامل و بخش کسری آنها
signalled
U
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
ranges
U
مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
reads
U
1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
They were dressed all in black.
U
همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
optical
U
و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
read
U
1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
Theyre twins and it is impossible to know one from the other .
U
آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه
not give someone the time of day
<idiom>
U
تنفر به اندازهای که از دیدن آنها چشم پوشی کنید
pass
U
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
signal
U
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
passes
U
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
linkages
U
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
cross reference generator
U
متغیر ها و اعداد ثابت با محل آنها در برنامه ایجاد میکند
signaled
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
edited
U
ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
signalled
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
frauds
U
پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
fraud
U
پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
linkage
U
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
signal
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
edit
U
ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
FAQ
U
الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
magnetic
U
و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
Their eyes met.
U
آنها به هم زل زدند.
[همینطور به معنی گفتگوی بدون مکالمه یا عشق به هم]
hash
U
لیست همه ورودیهای یک فایل با آدرس کلید hash آنها
They must give not less than 2 weeks' notice.
U
آنها باید این را کم کمش دو هفته قبلش آگاهی بدهند.
trap
U
نرم افزاری که سیگنال وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
priority
U
لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه .
changed
U
چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
doubled up
U
صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
It is all over between them . They are thru with each other .
U
بین آنها چیزی باقی نمانده ( را بطه یا تماسی وجود ندارد )
interrupting
U
نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
change
U
چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
double
U
صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
peg
U
میله چوبی با نوک تیز
[برای محکم بستن چیزی به آنها]
priorities
U
لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه .
changes
U
چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
changing
U
چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
paging
U
که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند
interrupt
U
نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
c
U
استفاده از کامپیوتر برای آموزش به دانش آموزان و برآورد پیشرفت آنها
logic
U
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
interrupts
U
نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
conversion
U
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversions
U
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
hoppers
U
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
hopper
U
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
weighting
U
مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها
pinout
U
شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
doubled
U
صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
statements
U
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
packing
U
عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
interrupt
U
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
statement
U
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
look ahead
U
عمل برخی CPUها برای بازیابی دستورات و بررسی آنها پیش از اجرا
networking
U
در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد
names
U
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
bind
U
چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
name
U
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
binds
U
چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
computer animation
U
تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
interrupts
U
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
lap
U
ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
lapped
U
ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
interrupting
U
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
He bought them expensive presents, out of guilt.
U
او
[مرد]
بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
activity
U
تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
activities
U
تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
dump
U
چاپ محل هایی که محتوای آنها در حین اجرای برنامه تغییر کرده است
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion.
U
آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
declaration
U
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
symbol
U
لیست بر چسب ها و نام ها در کامپایلر یا اسجلر که مربوط به آدرس آنها در برنامه که ماشین است
declarations
U
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support.
U
سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او
[مرد]
باید از آنها حمایت بکند.
His sculptures blend into nature as if they belonged there.
U
مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
perforations
U
خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
declarative statement
U
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
tabled
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tables
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabling
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
hazards
U
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazarding
U
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazarded
U
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazard
U
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
lengths
U
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
length
U
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
vaccines
U
امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com