English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
visual interceptor U هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pibal U تعیین جهت وزش باد به طریقه بصری دیدبانی بصری
initial vector U مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
collision course interception U تقاطع مسیر رهگیری باهواپیمای دشمن مسیربرخورد هواپیمای رهگیر بادشمن
visualreport U گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
day fighter U هواپیمای رهگیری روزانه جنگنده رهگیر مخصوص عملیات روزانه
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
interceptor controller U پست کنترل و رهگیری با هواپیماهای رهگیر
optical U بصری
visuals U بصری
visually U بصری
visual U بصری
optic U بصری
ocular U بصری
vision recognition U تشخیص بصری
visual communication U مخابره بصری
visual flight U پرواز بصری
visual communication U ارتباط بصری
optic U چشمی بصری
audiovisual U سمعی-بصری
optical sight U دوربینهای بصری
visual identification U تشخیص بصری
visual identification U شناسایی بصری
optokinetic U بصری- جنبشی
audiovisual U سمعی و بصری
optic chiasma U چلیپای بصری
video ram U RA بصری یا تصویری
visual check U مقابله بصری
visual observation U دیدبانی بصری
visual signal U علامت بصری
visual signal U علایم بصری
visual display U نمایش بصری
optic chiasm U چلیپای بصری
VDU U واحدنمایشگر بصری
VDU U واحدنمایش بصری
VDUs U واحدنمایشگر بصری
visual arts U هنرهای بصری
VDUs U واحدنمایش بصری
audio visual U سمعی بصری
audio-visual U سمعی بصری
optical U الات بصری
videotext U متن بصری
visual aids U کمکهای بصری
visualreport U گزارش بصری
chiasma U ضربدر بصری
interceptors U هواپیمای رهگیر
interceptor U هواپیمای رهگیر
video tape U نوار سمعی و بصری
visual elevation U افت بصری گلوله
visual display unit U واحد نمایشگر بصری
visual interaction U کنش متقابل بصری
video adapter U وفق دهنده بصری
vdt U ترمینال نمایش بصری
flash card U ورقه تمرین بصری
visual display terminal U ترمینال نمایش بصری
optical U مربوط به دیدبانی بصری
titchener's illusion U خطای بصری تیچنر
fighter interceptor U هواپیمای جنگنده رهگیر
cut off attack U تک هواپیمای رهگیر به متجاوز
visual flight U پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
video graphics array U ارایه نگاره سازی بصری
vga U ارایه نگاره سازی بصری
optical U نشانه روی بصری چشمی
optical sight U وسایل نشانه روی بصری
visual omnidirectional range U سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
delta dagger U هواپیمای رهگیر تک موتوره دلتا دیگر
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
nancy U سیستم چراغ نانسی مخصوص مخابره بصری
lead pursuit U مسیر پیشگیری هواپیمای رهگیر مسیرپیشگیری هدف
phantom U شبح هواپیمای سوپر سونیک جنگنده رهگیر
phantoms U شبح هواپیمای سوپر سونیک جنگنده رهگیر
video amplifier U دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
pibal U دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
pip matching U روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
feet dry U هواپیمای رهگیر یا مامور پشتیبانی مستقیم روی منطقه است
heading crossing angle U زاویه بین سمت مسیرهواپیمای رهگیر و هواپیمای هدف در لحظه درگیری
scramble U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambled U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambles U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambling U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
aliasing U اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
ethernet U نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
offset point U در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
air signal U علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
feet wet U من روی هدف دریایی هستم هواپیمای رهگیر یا مامورپشتیبانی مستقیم روی دریاست
area search U کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
punches U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punch U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
stern attack U در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
judy U در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم
purple U در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
stranger U در رهگیری هوایی یعنی یک هواپیمای ناشناس با گرا ومسافت و ارتفاع داده شده درحال امدن است
video disk U دیسک بصری دیسک تصویری
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
video cassette U نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassettes U نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
tracked U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracks U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
autogyro U هواپیمایی سنگین که توسط چند رتور حرکت میکند
marine aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
ground signals U سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
monoplance U هواپیمایی یک باله هواپیمایی که یک جفت بال دارد
spoofer U در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
lead aircraft U هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
state lamb U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
state tiger U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air interception U عمل رهگیری هوایی رهگیری کردن
drone U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
towing U به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
droned U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
clean aircraft U هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
dive bomber U هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
auto cat U هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
bogeys U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogies U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
scuba dive U فرورفتن غواص به زیر اب باوسایل
physiatrics U درمان امراض باوسایل طبیعی
expressage U حمل یافرستادن باوسایل تندرو
spin casting U پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
mechanical sweep U مین جمع کنی باوسایل مکانیکی
spinning U پرتاب نخ و قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
bleached U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleach U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleaches U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
notional aircraft U هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
escort aircraft U هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
fighters U هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
flying crane U هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
fighter U هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
latifundium U ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
augmentation U افزایش نیروی جلوبرنده باوسایل کمکی از جمله پس سوز
air intercept U رهگیر هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
hostile track U تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
counter air U ضد هواپیمایی
aviation U هواپیمایی
anti air U ضد هواپیمایی
aviate U هواپیمایی کردن
aircraft section U قسمت هواپیمایی
avionics U الکترونیک هواپیمایی
airline U شرکت هواپیمایی
aviation authority U امور هواپیمایی
airlines U شرکت هواپیمایی
antiair warfare U جنگ ضد هواپیمایی
air officer U افسر هواپیمایی
sea plane U هواپیمایی دریایی
aeromechanics U فن مکانیک هواپیمایی
ejector seat U صندلی پران [هواپیمایی]
Civil Aviation Organization U سازمان هواپیمایی کشور
aeromechanic U مربوط به مکانیک هواپیمایی
ejection seat U صندلی پران [هواپیمایی]
fixed geometry U هواپیمایی با بال ثابت
air traffic U رفت و آمد هواپیمایی
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
quadraplane U هواپیمایی با چهار بال روی هم
aviation sotre keeper U انبار دار قسمت هواپیمایی
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
chopper U هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
squadron U گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
squadrons U گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
variable geometry aircraft U هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
choppers U هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
snooper U هواپیمایی که در حال تعقیب یا دیدبانی است
C.A.B.s U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
C.A.B U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
hydro airplane U هواپیمایی که میتواند روی اب فرود اید
high tailed aircraft U هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
aircraft defective U هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
intercepts U رهگیری کردن
intercepted U رهگیری کردن
night interception U رهگیری شبانه
electrical interception U رهگیری الکترونیکی
emergency scramble U رهگیری اضطراری
intercepting U رهگیری کردن
intercept point U نقطه رهگیری
intercept U رهگیری کردن
directors U هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
director U هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
all weather fighter U هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
ornithopter U هواپیمایی که در ان بالهاحول محوری نوسان میکنندولی دوران نمیکنند
maritime aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
limiting speed U بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
air intercept U رهگیری کننده هوایی
altitude intercept U رهگیری در ارتفاع بالا
controlled interception U رهگیری کنترل شده
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
close control U رهگیری به روش کنترل نزدیک
close controlled U رهگیری بروش کنترل نزدیک
streamliner U قطار یا هواپیمایی که مقاومت هوا را درهم شکسته وانرا تعدیل کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com