English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
churchwarden U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwardens U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sederunt U جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
G-strings U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
overseer of the poor U ماموری که رسیدگی به بی نوایان و برخی کارهای دیگریک ناحیه میکند
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
renumber U خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
exonarthex U [هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary U دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
civil works U امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
elder U ارشد کلیسا شیخ کلیسا
medical regulator U تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
to verify the accounts رسیدگی به محاسبات کردن حساب ها را رسیدگی یا ممیزی کردن
defferential assets U هیئت رسیدگی باختلافات هیئت رسیدگی به حسابها
insides U تو اعضای داخلی
burgomaster U اعضای شهرداری
inside U تو اعضای داخلی
cadres U اعضای یک سازمان نظامی
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
cadre U اعضای یک سازمان نظامی
paraplegia U فلج اعضای سافل
the f. U اعضای هیئت پزشکی
technical staff U کارمندان یا اعضای فنی
footwork U هماهنگی پا با اعضای دیگر
senior members U اعضای بالارتبه یا ارشد
sensorium U مرکز حواس اعضای حس
vitals U اعضای حیاتی و موثربدن
stiffening members U اعضای صلب کننده
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
locomotor U ابتلاء اعضای حرکتی
prosthetics U مبحث اعضای مضنوعی
main structure menbers U اعضای اصلی ساختمان
locomotory U ابتلاء اعضای حرکتی
toho U اعضای انگشتان نشانه و شست
senatorial U وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
innards U اعضای داخلی حیوان یاانسان
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
senatorian U وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
vitals U اعضای اصلی بدن حیوان
quaker meeting U انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
hypotrophy U رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
locomotor U دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
conscript fathere U اعضای مجلس سنای روم باستان
urogenital U وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
cretain U برخی
certain U برخی
several U برخی از
some U برخی
bounds U محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
bionic U وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
quaker's meeting U انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
matricular U وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
clock U سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
clocks U سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
pin joint U اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
backplane U مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
catena U 1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
component U تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
components U تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
scundine quid U از برخی جهات
spiritually U روحانی
heavenly U روحانی
sacred U روحانی
unworldly U روحانی
clergyman U روحانی
ethereal U روحانی
herdsman U روحانی
anagogic U روحانی
spiritualist U روحانی
spiritualists U روحانی
clergymen U روحانی
marabou U روحانی
marabout U روحانی
unfrocked U روحانی
spiritual U روحانی
herdsmen U روحانی
etherean U روحانی
unwordly U روحانی
friendly societies U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly society U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
On certain considerations . U طبق برخی ملاحظات
attributes U در برخی سیستم عامل ها
attributing U در برخی سیستم عامل ها
attribute U در برخی سیستم عامل ها
source U خصوصیت برخی bridge ها که
heavenliness U روحانی الوهیت
copartnership U ردای روحانی
laywoman U زن غیر روحانی
hymn U سرود روحانی
residentiary U روحانی مقیم
lays U غیر روحانی
lay U غیر روحانی
spiritual U روحانی معنوی
spirilual nutriment U غذای روحانی
hymns U سرود روحانی
etherealize U روحانی کردن
hierarch U رئیس روحانی
spiritualize U روحانی کردن
pastors U پیشوای روحانی
temporal U غیر روحانی
padre U پدر روحانی
padres U پدر روحانی
charisma U جذبه روحانی
prelacy U حکومت روحانی
perdition U مرگ روحانی
pater U پدر روحانی
pastorate U پیشوایی روحانی
spirituality U عالم روحانی
pastor U پیشوای روحانی
heterology U عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
signals U علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
to pack a jury U جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
glue sniffing U بو کردن برخی از انواع چسب
O.K. U در برخی سیستم ها به کار می رود
ARQ U قابل استفاده در برخی مودم ها
lamplighter U با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop U جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
apostle U عالیترین مرجع روحانی
apostles U عالیترین مرجع روحانی
goddaughter U دختر خواندهی روحانی
goddaughters U دختر خواندهی روحانی
pneumatology U مبحث موجودات روحانی
hiearchic U وابسته به سران روحانی
inquisitional U وابسته به دادگاه روحانی
priests U روحانی کشیشی کردن
laicism U غیر روحانی بودن
priest U روحانی کشیشی کردن
secularised U غیر روحانی کردن
secularises U غیر روحانی کردن
deconsecrate U غیر روحانی کردن
spiritualization U جنبه روحانی دادن به
twice born U تولدتازه روحانی یافته
subdeacon U معاون گماشته روحانی
layman U شخص غیر روحانی
laymen U شخص غیر روحانی
rapture U شعف وخلسه روحانی
rapture U وجد روحانی ربایش
raptures U شعف وخلسه روحانی
raptures U وجد روحانی ربایش
religious U تارک دنیا روحانی
heavens U خدا عالم روحانی
spirituous U دارای حالت روحانی
secularize U غیر روحانی کردن
secularized U غیر روحانی کردن
secularizes U غیر روحانی کردن
secularising U غیر روحانی کردن
secularizing U غیر روحانی کردن
secular songs U سرودهای غیر روحانی
gnosticism U فلسفه عرفانی یا روحانی
heaven U خدا عالم روحانی
podesta U رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
Some friends who shall be nameless. U برخی از دوستان که اسمشان رانمی برم
landgravine U لقب برخی از شاهزادگان المانی است
aeroscope U اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
bisk U ماهی وغیره درست میکنند
barbette U سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
drainpipe U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
trampolines U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
trampoline U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
airbed U تشکی که آنرا با باد پر میکنند
Havana U سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
drainpipes U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
union shop U مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
spiritual U غیر مادی بطور روحانی
regenerate U زندگی تازه و روحانی یافته
regenerated U زندگی تازه و روحانی یافته
charism U عطیه الهی جذبه روحانی
regenerates U زندگی تازه و روحانی یافته
unfrock U از کسوت روحانی خارج شدن
regenerating U زندگی تازه و روحانی یافته
reborn U تغییر حالت روحانی یافته
defrock U خلع کسوت روحانی کردن
laity U مردم غیر روحانی ناشی
disfrock U ازکسوت روحانی خارج شدن
minor order U صفوف روحانی پایین درجه
gnostic U دارای اسرار روحانی نهانی
gnosis U دانش رازهای روحانی عرفان
ghosts U نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
ghost U نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
Brits U نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
herd book U نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
Brit U نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
gilded youth U جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
endoparasite U انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
kick about U فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
kumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
coffee mills U دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
collarette U یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
they overtax our strength U بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
they are under serveillance U انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
skipjack U بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
homology U همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
cartel U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartels U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
laicize U بصورت غیر روحانی یا غیرعلمی در اوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com