English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
claustrophobia U هراس از مکانهای بسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
agoraphobia U هراس از مکانهای باز
claustrophilia U میل به مکانهای بسته
training locations U مکانهای آموزشی
agoraphobia U ترس از مکانهای شلوغ
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
assembly U نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
wire frame model U نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
push down stack U مجموعهای از مکانهای حافظه یا ثباتهای کامپیوترکه لیستی از نوع push-down را اجرا می کنند
clusters U تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bombs U تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bomb U تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
heaping U مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
quadratic quotient search U الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
heap U مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
heaps U مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
cluster U تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
phobia U هراس
feeze U هراس
funk U هراس
alarmed U هراس
alarmingly U هراس
alarms U هراس
alarm U هراس
phobias U هراس
undeterred <adj.> U بی هراس
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
phobic reactions U واکنشهای هراس
cuse of a U مایه هراس
scaring U هراس کردن
apprehension U هراس دستگیری
alarum U اشوب هراس
alarmism U هراس افرینی
scares U هراس کردن
dreaded <adj.> U پر از احساس هراس
scared U هراس کردن
apprehensions U هراس دستگیری
feared U هراس ترسیدن
fearing U هراس ترسیدن
fears U هراس ترسیدن
shocks U هراس ناگهانی
scare U هراس کردن
basophobia U هراس از ایستادن
shocked U هراس ناگهانی
shock U هراس ناگهانی
fright U هراس وحشت
frights U هراس وحشت
Don't panic! U هراس نکن!
fear U هراس ترسیدن
xenoglossophobia U هراس از زبانهای بیگانه
basophobia U هراس ازراه رفتن
erythrophobia U هراس از سرخ شدن
panic U هراس وحشت زده کردن
panicked U هراس وحشت زده کردن
panicking U هراس وحشت زده کردن
amaxophobia U هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
aichmophobia U هراس از اشیای نوک تیز
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
selenodesy U اندازه گیری مکانهای ماه یانقشه برداری محاسباتی کره ماه
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
apprehensiveness U هراس وسوسه- زود فهمی سرعت انتقال
to keep somebody in suspense <idiom> U کسی را در حالت هراس گذاشتن [چونکه نمی داند چه پیش خواهد آمد]
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
solids U بسته
fardel U بسته
packets U بسته
packaged U بسته
shook U بسته
fronted U صف بسته
ice bound U یخ بسته
strikebound U بسته
packet U بسته
grumous U بسته
crossed cheque U چک بسته
crossed chaque U چک بسته
package U بسته
interdependent U به هم بسته
parcels U بسته
pent U بسته
jellied U بسته
kit U بسته
clotted U بسته
imperforate U بسته
barred U بسته
kits U بسته
datagram U یچ بسته
packages U بسته
pack box U بسته
uncrossed U بسته
trusser U بسته
parcel U بسته
curdy U بسته
solid U بسته
packed بسته ای
closed U بسته
shutting U بسته
pinioned U کت بسته
shuts U بسته
shut U بسته
packs U بسته
pack U بسته
connected U بسته
bundling U بسته
bunged up U بسته
bagful U یک بسته
corked U بسته
bundles U بسته
stacked U بسته
clotty U بسته
logical U یچ بسته
stack U بسته
stacks U بسته
bundle U بسته
disk pack U گروه بسته
closed game U بازی بسته
blocked opening U درگاه بسته
blind fold U با چشم بسته
closed loop U حلقه بسته
closed mind U ذهن بسته
close column U ستون بسته
dunnage U بسته بندی
disk pack U بسته دیسک
closed group U گروه بسته
packages U بسته بندی
gelidity U بسته شدگی
closed area U منطقه بسته
case numbers U شماره بسته ها
grume U خون بسته
homogamy U زناشویی بسته
icebound U یخ بند یخ بسته
shook U بسته کردن
closed shop U سیستم بسته
food packet U بسته غذایی
flat pack U بسته مسطح
bound charge U بار بسته
closed file U فایل بسته
bound electron U الکترون بسته
box trail U سهم بسته
packaged U بسته بندی
closed fist U مشت بسته
package U بسته بندی
closed file U ستون بسته
closed economy U اقتصاد بسته
kits U بسته لوازم
cruor U خون بسته
assumed U بخود بسته
coagulum U خون بسته
blindfolded U چشم بسته
blindfold U چشم بسته
closed shops U سیستم بسته
closed traverse U پیمایش بسته
congealable U بسته شدنی
coil of rope U بسته طناب
tongue-tied U زبان بسته
blindfolds U چشم بسته
closed variation U واریاسیون بسته
finite universe U جهان بسته
blindfolding U چشم بسته
closed circuits U مدار بسته
closed subroutine U زیرروال بسته
closed society U جامعه بسته
kit U بسته لوازم
aleatory U بسته به بخت
closed universe U جهان بسته
closed routine U روال بسته
application package U بسته کاربردی
disk pack U گرده بسته
as the case may be U بسته بمورد
closed system U نظام بسته
closed circuit U مدار بسته
dogs U دفاع بسته
dogging U دفاع بسته
closed system U سازگان بسته
closed system U سیستم بسته
van U کامیون سر بسته
vans U کامیون سر بسته
dog U دفاع بسته
closed network U شبکه بسته
shut in personality U شخصیت بسته
package holiday U گشت بسته ای
all-expense tour U گشت بسته ای
armfuls U یک بغل یک بسته
armful U یک بغل یک بسته
closures U بسته شدن
closure U بسته شدن
clogging U بسته شدن
closed U محرمانه بسته
shutting U بسته شدن
shuts U بسته شدن
shut U بسته شدن
manacled <adj.> U دست بسته
package tour U گشت بسته ای
shutt down U بسته شدن
survival pack U بسته نجات
to shut down U بسته شدن
tongue tied U زبان بسته
packets U بسته کوچک
packet U بسته کوچک
young ice U یخ تازه بسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com