English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
well conditioned U نیکو خصال دارای صفات حسنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
well conditioned U دارای اخلاق نیکو
epithetical U دارای صفات یا القال
racy U دارای صفات اصلی و نژادی
whorish U دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
autosexing U دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
recombinant U موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
echinoid U دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
throw back U برگشت به خصال نیاکان
good relations U مناسبات حسنه
public morals U اخلاق حسنه
good relations U روابط حسنه
prejudicial to public morality U منافی اخلاق حسنه
rapprochement U ایجاد روابط حسنه
amity U روابط حسنه حسن تفاهم
ententes cordiales U روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
entente U روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes U روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
good U نیکو
seely U نیکو
premiums U پاداش نیکو
upright U نیکو کار
premium U پاداش نیکو
Good night U شامگاهان نیکو
gospels U مژده نیکو
gospel U مژده نیکو
rightteous U نیکو کار
Good morning U بامدادان نیکو
righteous U نیکو کار
good deeds U افکار نیکو
of a good mould U نیکو سرشت
to throw cold water on U نیکو ندانستن وناچیزشمردن
well doer U ادم نیکو کار
Whatever comes from a friend is good . <proverb> U هر چه از دوست رسد نیکو است .
well doing U نیکو کار درست کردار
makings U صفات یا
Utopias U دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
Utopia U دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
paternity U صفات پدری
secondary qualities U صفات ثانوی
womanliness U صفات زنانه
sportmanlike U صفات ورزشکارانه
pattern U الگو صفات فردی
osculate U صفات مشترک داشتن
germanity U صفات ویژه المانی
ethos U صفات وشخصیت انسان
qualities inhering in a person U صفات جبلی شخص
patterns U الگو صفات فردی
attributes of god U صفات یا اسامی خدا
admirable qualitics U صفات پسندیده یاستوده
animalization U واجد صفات حیوانی
characterization U توصیف صفات اختصاصی
osculation U تماس اشتراک صفات
interosculate U صفات مشترک داشتن
homozygote U واجد صفات پدرومادر
lineaments U خطوط چهره صفات مشخصه
lineament U خطوط چهره صفات مشخصه
quantitative U بیان شده بر حسب صفات
dehumanization U از دست دادن صفات انسانی
quantitatively U بیان شده بر حسب صفات
to p any one's good qualities U صفات نیک کسی راستودن
disfeature U صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
dysgenic U مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
recapitulates U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulating U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulated U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
These qualities are esteemed by managers. U مدیران این [نوع] صفات را ارجمند می شمارند.
recapitulate U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
character U صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
cacogenesis U فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
characters U صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
evangelical U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
gene U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
genes U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
telegony U انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
euphemism U استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
euphemisms U استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
euphemize U استعمال کلمهء نیکو بجای کلمهء زشت
practice makes perfect U کار نیکو کردن از پر کردن است
practice makes perfect <proverb> U کار نیکو کردن از پر کردن است
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
humanized U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizes U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizing U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanises U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
professionalism U صفات وعادات مخصوص اهل حرفه حرفه یی
humanised U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
quantize U با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous U دارای بو
trilinear U دارای سه خط
three-legged U دارای سه پا
footy U دارای پا
iodic U دارای ید
glochidiate U دارای مو
three legged U دارای سه پا
fraught with U دارای
bilabiate U دارای دو لب
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
staminate U دارای جرثومه نر
legitimating U دارای حق مشروع
nitrous U دارای شوره
myrrhy U دارای بوی مر
multilineal U دارای چندین خط
melodious U دارای ملودی
flabby U دارای عضلات شل
stilted U دارای چوب پا
energetic U دارای انرژی
spirituous U دارای الکل
primipara U دارای یک اولاد
monopetalous U دارای یک گلبرگ
synonymous U دارای ترادف
splashy U دارای ترشح
synonymous U دارای تشابه
nucleate U دارای هسته
melodic U دارای ملودی
legitimates U دارای حق مشروع
quartziferous U دارای در کوهی
stannous U دارای قلع
muciferous U دارای مخاط
formal U دارای فکر
splash U دارای ترشح
pseudonymous U دارای تخلص
pulsatile U دارای تپش
splashes U دارای ترشح
salaried U دارای حقوق
primiparous U دارای یک اولاد
legitimated U دارای حق مشروع
legitimate U دارای حق مشروع
multiflorous U دارای بیش از سه گل
prerogative U دارای حق ویژه
prerogatives U دارای حق ویژه
stannic U دارای قلع
multifid U دارای چندشکاف
rarely beautiful U دارای زیبائی
monometallic U دارای یک فلز
prerogatived U دارای حق ویژه
short-range U دارای برد کم
portentous U دارای فال بد
deadbeats U دارای سکون
deadbeat U دارای سکون
self abnegating U دارای کف نفس
petiolate U دارای دمگل
petiolated U دارای دمگل
splashing U دارای ترشح
rifled U دارای خان
weighted U دارای وزن
pileate U دارای کلاهک
pinnular U دارای برگچه
sexagenary U دارای سن 06 تا96
shoaly U دارای جاهای کم اب
shelterer U دارای حفاظ
pinnular U دارای بالچه
polygamous U دارای چند زن
pelliculate U دارای پوسته
sabulous U دارای شن ریزه
papillose U دارای برامدگی
of that ilk U دارای همان جا
spiriferous U دارای عضومارپیچی
sonant U دارای اهنگ
rattly U دارای صدای تق تق
reboant U دارای واکنش
social minded U دارای افکاراجتماعی
preemptor U دارای حق شفعه
pre emptive U دارای حق شفعه
reversioner U دارای حق رجوع
pulsant U دارای تپش
equivocal U دارای دومعنی
backed U دارای پشت
short range U دارای برد کم
overbusy U دارای کارزیاد
silicifoeous U دارای در کوهی
palmy U دارای نخل
rugose U دارای رکه
plumose U دارای دسته پر
monoclinal U دارای یک شیب
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com