Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
semipublic
U
نیمه همگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
public
U
آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
plenums
U
همگانی
plenum
U
همگانی
communal
U
همگانی
public
U
همگانی
wall-to-wall
U
همگانی
nonquota
U
همگانی
generals
U
همگانی
generable
U
همگانی
universal
U
همگانی
general
U
همگانی
communally
U
همگانی
hecatomb
U
قربانی همگانی
universal complex
U
عقده همگانی
public instractions
U
تعلیمات همگانی
universal trait
U
صفت همگانی
public health
U
بهداشت همگانی
pissoir
U
شاشگاه همگانی
universal symbol
U
نماد همگانی
pissoir
U
ابریزگاه همگانی
universalization
U
همگانی سازی
public
U
همگانی ملی
utility
U
صنایع همگانی
public building
U
بنای همگانی
holocausts
U
کشتار همگانی
agora
U
همایشگاه همگانی
generals
U
جامع همگانی
holocaust
U
کشتار همگانی
general
U
جامع همگانی
long house
U
ماوای همگانی
mass education
U
اموزش همگانی
cross examination
U
بازجویی همگانی
mass media
U
رسانههای همگانی
latrine
U
ابریز همگانی
family check
U
کیش همگانی
cafeteria messing
U
ناهار خوری همگانی
public domain software
U
نرم افزارعمومی یا همگانی
public traffic
U
رفت و امد همگانی
holocaust
U
اتش سوزی همگانی
land sturm
U
نام نویسی همگانی
holocausts
U
اتش سوزی همگانی
public works
U
کارهای ساختمانی همگانی
pogroms
U
ازار وکشتار همگانی
pogrom
U
ازار وکشتار همگانی
public domain software
U
نرم افزار همگانی
socialized medicine
U
بیمه پزشکی همگانی
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
common good
U
خیر عمومی یا صلاح همگانی
sanitarian
U
کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
indignation meeting
U
مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
social security
U
بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
gymnopaedic
U
درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
telpak
U
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
community property
U
اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
half deck
U
نیمه پل
semis
U
نیمه
mid-
U
نیمه
stiffish
U
نیمه شق
division line
U
خط نیمه
semi
U
نیمه
midnight
U
نیمه شب
mid
U
نیمه
moiety
U
نیمه
in noon of night
U
در نیمه شب
part way
U
نیمه
semidetached
U
نیمه مجزا
megrim
U
درد نیمه سر
halfway
U
نیمه راه
semiprivate
U
نیمه خصوصی
semiparasitic
U
نیمه انگلی
semiconscious
U
نیمه اگاه
semipermanent
U
نیمه جاودان
middle watch
U
نگهبانی نیمه شب
semicrystalline
U
نیمه بلورین
semicrystalline
U
نیمه متبلور
semipermeable
U
نیمه تراوا
semiconscious
U
نیمه بیهوش
midyear
U
نیمه سال
midwatch
U
پاس نیمه شب
semipro
U
نیمه حرفهای
semidivine
U
نیمه الهی
half tracked
U
نیمه شنی
semisolid
U
نیمه جامد
semifinal
U
نیمه نهایی
semisynthetic
U
نیمه مصنوعی
semisynthetic
U
نیمه ترکیبی
semiformal
U
نیمه رسمی
halvers
U
نیمه مشترک
semiskilled
U
نیمه ماهر
semierect
U
نیمه قائم
semidivine
U
نیمه خدا
semiofficial
U
نیمه رسمی
semirigid
U
نیمه سخت
semidome
U
نیمه گنبد
left heart
U
نیمه چپ قلب
semireligious
U
نیمه مذهبی
semidomesticated
U
نیمه اهلی
semierect
U
نیمه ایستاده
half way
U
نیمه راه
semilogarithmic
U
نیمه لگاریتمی
preconscious
U
نیمه هشیار
semilustrous
U
نیمه درخشنده
semi trailer
U
نیمه یدک
semiactive
U
نیمه فعال
semiaquatic
U
نیمه ابزی
semiarboreal
U
نیمه درختی
semiarid
U
نیمه خشک
semiautomatic
U
نیمه خودکار
semihard
U
نیمه سخت
semi skilled
U
نیمه ماهر
semi official
U
نیمه رسمی
quasi public
U
نیمه عمومی
quasi public
U
نیمه دولتی
quasi private
U
نیمه خصوصی
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
quasi concave
U
نیمه مقعر
quasi convex
U
نیمه محدب
semiliquid
U
نیمه مایع
semilate
U
نیمه دیررس
second half
U
نیمه دوم
semigloss
U
نیمه شفاف
semicinductor
U
نیمه هادی
semicinductor
U
نیمه رسانا
semimobile
U
نیمه متحرک
partially sighted
U
نیمه بینا
semicolonial
U
نیمه مستعمره
partially hearing
U
نیمه شنوا
partial fixing
U
نیمه گیرداری
semicolonialism
U
نیمه مستعمراتی
semiopaque
U
نیمه شفاف
semiopaque
U
نیمه کدر
semiconscious
U
نیمه هوشیار
semicolonial
U
نیمه ازاد
semi mechanization
U
نیمه مکانیزه
semicivilized
U
نیمه متمدن
semigloss
U
نیمه درخشان
semihard
U
نیمه محکم
semi conductor
U
نیمه هادی
semifluid
U
نیمه ابکی
semifixed
U
نیمه ثابت
semi independent
U
نیمه مستقل
semi literate
U
نیمه نویسا
nocturn
U
عبادت نیمه شب
inchoate
U
نیمه تمام
subliminally
U
نیمه خوداگاه
subliminal
U
نیمه خوداگاه
semis
U
نیمه تاحدی
semi
U
نیمه تاحدی
subconsciously
U
نیمه اگاه
half-timbered
U
نیمه چوبی
midway
U
نیمه راه
semi finals
U
نیمه نهایی
drafts
U
نیمه نهایی
subovate
U
نیمه بیضی
dwarf wall
U
دیوار نیمه
subsaline
U
نیمه شور
subconscious
U
نیمه هشیار
semi-finals
U
نیمه نهایی
subconscious
U
نیمه اگاه
semi-conscious
U
در حال نیمه غش
aileron
U
نیمه لچکی
semi-conscious
U
نیمه هشیار
parboil
U
نیمه پختن
semi-final
U
نیمه نهایی
semi-precious
U
نیمه بهادار
semi-precious
U
نیمه گرانبها
sub-tropical
U
نیمه حاره
midsummer
U
نیمه تابستان
underemployed
U
نیمه کار
partial
U
نیمه کامل
parboiled
U
نیمه پختن
parboiling
U
نیمه پختن
semi-conscious
U
نیمه بیهوش
aileron
U
نیمه سنتوری
half-mast
U
نیمه افراشتن
half-mast
U
نیمه افراشتگی
parboils
U
نیمه پختن
semilog
U
نیمه لگاریتمی
backcourt
U
نیمه دفاعی
drafted
U
نیمه نهایی
semiterrestrial
U
نیمه خاکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com