Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quasi public
U
نیمه عمومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
Other Matches
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
general quarters
U
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
introduces
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware
U
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
general orders
U
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose
U
کارهای عمومی مصارف عمومی
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
consolidated dining facility
U
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
moiety
U
نیمه
semi
U
نیمه
semis
U
نیمه
midnight
U
نیمه شب
stiffish
U
نیمه شق
part way
U
نیمه
mid-
U
نیمه
in noon of night
U
در نیمه شب
mid
U
نیمه
division line
U
خط نیمه
half deck
U
نیمه پل
semicrystalline
U
نیمه متبلور
halvers
U
نیمه مشترک
semicrystalline
U
نیمه بلورین
semifixed
U
نیمه ثابت
semis
U
نیمه تاحدی
inchoate
U
نیمه تمام
half way
U
نیمه راه
semiconscious
U
نیمه بیهوش
semiconscious
U
نیمه اگاه
semiconscious
U
نیمه هوشیار
partial
U
نیمه کامل
semifinal
U
نیمه نهایی
semidivine
U
نیمه خدا
subliminally
U
نیمه خوداگاه
subconsciously
U
نیمه اگاه
subconsciously
U
نیمه هشیار
semidivine
U
نیمه الهی
semidetached
U
نیمه مجزا
subliminal
U
نیمه خوداگاه
subconscious
U
نیمه اگاه
semidome
U
نیمه گنبد
semierect
U
نیمه ایستاده
semierect
U
نیمه قائم
semidomesticated
U
نیمه اهلی
quasi private
U
نیمه خصوصی
semiaquatic
U
نیمه ابزی
semiarboreal
U
نیمه درختی
semiarid
U
نیمه خشک
semiautomatic
U
نیمه خودکار
preconscious
U
نیمه هشیار
midwatch
U
پاس نیمه شب
semicinductor
U
نیمه هادی
semicinductor
U
نیمه رسانا
semiactive
U
نیمه فعال
semi trailer
U
نیمه یدک
semi skilled
U
نیمه ماهر
quasi public
U
نیمه دولتی
partially sighted
U
نیمه بینا
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
quasi concave
U
نیمه مقعر
partially hearing
U
نیمه شنوا
quasi convex
U
نیمه محدب
partial fixing
U
نیمه گیرداری
semi official
U
نیمه رسمی
semicivilized
U
نیمه متمدن
semi conductor
U
نیمه هادی
midsummer
U
نیمه تابستان
midyear
U
نیمه سال
semicolonial
U
نیمه ازاد
semicolonial
U
نیمه مستعمره
megrim
U
درد نیمه سر
semicolonialism
U
نیمه مستعمراتی
left heart
U
نیمه چپ قلب
semi
U
نیمه تاحدی
second half
U
نیمه دوم
semi literate
U
نیمه نویسا
parboil
U
نیمه پختن
semi independent
U
نیمه مستقل
half-mast
U
نیمه افراشتن
nocturn
U
عبادت نیمه شب
half-mast
U
نیمه افراشتگی
parboils
U
نیمه پختن
parboiling
U
نیمه پختن
parboiled
U
نیمه پختن
middle watch
U
نگهبانی نیمه شب
solid state
U
نیمه هادی
translucent
U
نیمه شفاف
subovate
U
نیمه بیضی
subsaline
U
نیمه شور
half faced
U
نیمه کاره
semi mechanization
U
نیمه مکانیزه
semi-conscious
U
نیمه هشیار
semi-conscious
U
نیمه بیهوش
semi-conscious
U
در حال نیمه غش
half-time
U
نیمه نخست
part time
U
نیمه وقت
part-time
U
نیمه وقت
half time
U
نیمه بازی
half mast high
U
نیمه افراشته
subacute
U
نیمه حاد
subadult
U
نیمه بالغ
half loaded
U
سلاح نیمه پر
subarid
U
نیمه خشک
half-timbered
U
نیمه چوبی
subfossil
U
نیمه سنگواره
semi-final
U
نیمه نهایی
foreconscious
U
نیمه هشیاری
semi-precious
U
نیمه بهادار
half-bat
U
آجر نیمه
brow ague
U
درد نیمه سر
half
U
نیمه نخست
half-column
U
نیمه ستون
before mid night
U
قبل از نیمه شب
backcourt
U
نیمه دفاعی
halfway
U
نیمه راه
semi-finals
U
نیمه نهایی
dwarf wall
U
دیوار نیمه
aileron
U
نیمه لچکی
aileron
U
نیمه سنتوری
semi-precious
U
نیمه گرانبها
sub-tropical
U
نیمه حاره
first half
U
نیمه نخست
subconscious
U
نیمه هشیار
underemployed
U
نیمه کار
demigod
U
نیمه خدا
semi finals
U
نیمه نهایی
shaly clay
U
رس نیمه بلوری
semifluid
U
نیمه ابکی
drafts
U
نیمه نهایی
drafted
U
نیمه نهایی
semimobile
U
نیمه متحرک
half tracked
U
نیمه شنی
semiopaque
U
نیمه شفاف
semiopaque
U
نیمه کدر
semiparasitic
U
نیمه انگلی
semipermanent
U
نیمه جاودان
semipermeable
U
نیمه تراوا
semilustrous
U
نیمه درخشنده
semilogarithmic
U
نیمه لگاریتمی
semiformal
U
نیمه رسمی
semiofficial
U
نیمه رسمی
semigloss
U
نیمه درخشان
semigloss
U
نیمه شفاف
semihard
U
نیمه سخت
semihard
U
نیمه محکم
semilate
U
نیمه دیررس
semiliquid
U
نیمه مایع
semilog
U
نیمه لگاریتمی
draft
U
نیمه نهایی
semireligious
U
نیمه مذهبی
semiskilled
U
نیمه ماهر
semisolid
U
نیمه جامد
semisynthetic
U
نیمه مصنوعی
semisynthetic
U
نیمه ترکیبی
semiterrestrial
U
نیمه خاکی
semitranslucent
U
نیمه کدر
semipublic
U
نیمه همگانی
semirigid
U
نیمه سخت
semivitrified
U
نیمه شیشهای
midway
U
نیمه راه
semitropic
U
نیمه گرمسیری
semitransparent
U
نیمه شفاف
semitranslucent
U
نیمه شفاف
semiprivate
U
نیمه خصوصی
semipro
U
نیمه حرفهای
partially drowned jet
U
فوران نیمه مستغرق
part time work
U
کار نیمه وقت
backcourt
U
نیمه دورترزمین از دیوارمقابل
perforated cutoff
U
دیواره نیمه تراوا
part time job
U
کار نیمه وقت
oligapoly
U
فروش نیمه انحصاری
midyear
U
امتحان نیمه سال
half adder
U
نیمه جمع کننده
black tie
U
کت نیمه رسمی مردانه
intermediate stock
U
کالاهای نیمه تمام
half way
U
واقع در نیمه راه
halving method
U
روش دو نیمه سازی
half cloverload junction
U
چهارراه نیمه شبدری
gallium arsenide
U
قطعه نیمه هادی
draft report
U
گزارش نیمه نهایی
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...