Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
semicolonial
U
نیمه ازاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
glide path
U
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
high sea
U
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
free enterprise
U
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
part way
U
نیمه
mid
U
نیمه
mid-
U
نیمه
stiffish
U
نیمه شق
midnight
U
نیمه شب
division line
U
خط نیمه
semis
U
نیمه
moiety
U
نیمه
semi
U
نیمه
half deck
U
نیمه پل
in noon of night
U
در نیمه شب
semicivilized
U
نیمه متمدن
foreconscious
U
نیمه هشیاری
half tracked
U
نیمه شنی
semidome
U
نیمه گنبد
half way
U
نیمه راه
semidomesticated
U
نیمه اهلی
halvers
U
نیمه مشترک
semicinductor
U
نیمه رسانا
semi conductor
U
نیمه هادی
semierect
U
نیمه ایستاده
half faced
U
نیمه کاره
half time
U
نیمه بازی
semidivine
U
نیمه خدا
semiconscious
U
نیمه هوشیار
semicolonialism
U
نیمه مستعمراتی
semiconscious
U
نیمه بیهوش
semicrystalline
U
نیمه متبلور
semicolonial
U
نیمه مستعمره
semiconscious
U
نیمه اگاه
semicrystalline
U
نیمه بلورین
semidetached
U
نیمه مجزا
semidivine
U
نیمه الهی
semi mechanization
U
نیمه مکانیزه
half loaded
U
سلاح نیمه پر
half mast high
U
نیمه افراشته
semi literate
U
نیمه نویسا
semi independent
U
نیمه مستقل
semicinductor
U
نیمه هادی
middle watch
U
نگهبانی نیمه شب
left heart
U
نیمه چپ قلب
quasi private
U
نیمه خصوصی
quasi public
U
نیمه دولتی
quasi public
U
نیمه عمومی
parboil
U
نیمه پختن
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
quasi concave
U
نیمه مقعر
semitransparent
U
نیمه شفاف
preconscious
U
نیمه هشیار
megrim
U
درد نیمه سر
midyear
U
نیمه سال
midwatch
U
پاس نیمه شب
partial fixing
U
نیمه گیرداری
midsummer
U
نیمه تابستان
partially hearing
U
نیمه شنوا
inchoate
U
نیمه تمام
partial
U
نیمه کامل
partially sighted
U
نیمه بینا
quasi convex
U
نیمه محدب
parboiled
U
نیمه پختن
parboiling
U
نیمه پختن
subconsciously
U
نیمه اگاه
subconsciously
U
نیمه هشیار
subconscious
U
نیمه اگاه
subconscious
U
نیمه هشیار
semiarid
U
نیمه خشک
nocturn
U
عبادت نیمه شب
semiautomatic
U
نیمه خودکار
semi official
U
نیمه رسمی
second half
U
نیمه دوم
parboils
U
نیمه پختن
semi skilled
U
نیمه ماهر
half-mast
U
نیمه افراشتگی
semi trailer
U
نیمه یدک
semiactive
U
نیمه فعال
semiaquatic
U
نیمه ابزی
semiarboreal
U
نیمه درختی
half-mast
U
نیمه افراشتن
semierect
U
نیمه قائم
semisynthetic
U
نیمه ترکیبی
backcourt
U
نیمه دفاعی
subarid
U
نیمه خشک
halfway
U
نیمه راه
subfossil
U
نیمه سنگواره
subovate
U
نیمه بیضی
subsaline
U
نیمه شور
semi-finals
U
نیمه نهایی
semi finals
U
نیمه نهایی
half-timbered
U
نیمه چوبی
subadult
U
نیمه بالغ
subacute
U
نیمه حاد
semiterrestrial
U
نیمه خاکی
translucent
U
نیمه شفاف
semitranslucent
U
نیمه کدر
semitranslucent
U
نیمه شفاف
semitropic
U
نیمه گرمسیری
semivitrified
U
نیمه شیشهای
shaly clay
U
رس نیمه بلوری
solid state
U
نیمه هادی
before mid night
U
قبل از نیمه شب
semi-conscious
U
نیمه هشیار
aileron
U
نیمه لچکی
subliminally
U
نیمه خوداگاه
subliminal
U
نیمه خوداگاه
dwarf wall
U
دیوار نیمه
half-bat
U
آجر نیمه
half-column
U
نیمه ستون
semis
U
نیمه تاحدی
half
U
نیمه نخست
semi
U
نیمه تاحدی
aileron
U
نیمه سنتوری
semi-conscious
U
نیمه بیهوش
semi-conscious
U
در حال نیمه غش
semi-final
U
نیمه نهایی
semi-precious
U
نیمه بهادار
semi-precious
U
نیمه گرانبها
sub-tropical
U
نیمه حاره
underemployed
U
نیمه کار
midway
U
نیمه راه
semiskilled
U
نیمه ماهر
semifinal
U
نیمه نهایی
semihard
U
نیمه محکم
semilate
U
نیمه دیررس
semiliquid
U
نیمه مایع
semilog
U
نیمه لگاریتمی
semilogarithmic
U
نیمه لگاریتمی
semilustrous
U
نیمه درخشنده
semimobile
U
نیمه متحرک
semiopaque
U
نیمه شفاف
semihard
U
نیمه سخت
draft
U
نیمه نهایی
drafted
U
نیمه نهایی
semifixed
U
نیمه ثابت
semifluid
U
نیمه ابکی
semiformal
U
نیمه رسمی
semiofficial
U
نیمه رسمی
semigloss
U
نیمه درخشان
semigloss
U
نیمه شفاف
drafts
U
نیمه نهایی
semiopaque
U
نیمه کدر
semiparasitic
U
نیمه انگلی
semirigid
U
نیمه سخت
semireligious
U
نیمه مذهبی
brow ague
U
درد نیمه سر
part-time
U
نیمه وقت
part time
U
نیمه وقت
semisynthetic
U
نیمه مصنوعی
semipublic
U
نیمه همگانی
half-time
U
نیمه نخست
semipro
U
نیمه حرفهای
semipermanent
U
نیمه جاودان
semipermeable
U
نیمه تراوا
demigod
U
نیمه خدا
first half
U
نیمه نخست
semiprivate
U
نیمه خصوصی
semisolid
U
نیمه جامد
draft report
U
گزارش نیمه نهایی
midyear
U
امتحان نیمه سال
n type semiconductor
U
نیمه هادی نوع N
gallium arsenide
U
قطعه نیمه هادی
halving method
U
روش دو نیمه سازی
intermediate stock
U
کالاهای نیمه تمام
black tie
U
کت نیمه رسمی مردانه
backcourt
U
نیمه دورترزمین از دیوارمقابل
half adder
U
نیمه جمع کننده
half way
U
واقع در نیمه راه
half cloverload junction
U
چهارراه نیمه شبدری
half-mast
U
پرچم نیمه افراشته
fair-weather friend
U
رفیق نیمه راهه
semirandom access
U
دستیابی نیمه تصادفی
semipervious materials
U
مصالح نیمه تراوا
semipermeable materials
U
مصالح نیمه تراوا
seminomad
U
نیمه بیابان گرد
seminomad
U
مردم نیمه چادرنشین
semifixed
U
مهمات نیمه ثابت
semidefinite matrix
U
ماتریس نیمه معین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com