English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magneto e.m.f. U نیروی محرکه مغناطیسی
magnetomotive force U نیروی محرکه مغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
e.m.f U force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
propellent U نیروی محرکه
driving force U نیروی محرکه
propellants U نیروی محرکه
firepower U نیروی محرکه
propellant U نیروی محرکه
propulsion U نیروی محرکه
hydro U نیروی محرکه اب
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی
impulse charge U نیروی محرکه اولیه
induced e.m.f. U نیروی محرکه القائی
back voltage U نیروی ضد محرکه الکتریکی
locomotives U حرکت دهنده نیروی محرکه
locomotive U حرکت دهنده نیروی محرکه
volt U واحد نیروی محرکه برقی
dynamic U وابسته به نیروی محرکه جنباننده
dynamically U وابسته به نیروی محرکه جنباننده
volts U واحد نیروی محرکه برقی
dynamoelectric U دارای نیروی محرکه برقی
hydraulic U وابسته به نیروی محرکه اب هیدرولیک
power plant U کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
power plants U کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
volts U واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
volt U واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
hidden momentum of population growth U نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
magnetic force U نیروی مغناطیسی
magnetic U دارای نیروی مغناطیسی
magnetic lines of force U خطوط نیروی مغناطیسی
field of force U میدان نیروی مغناطیسی
magnetizing force U نیروی مغناطیسی کننده
electromagnetic U وابسته به نیروی مغناطیسی برق
isomagnetic U دارای نیروی مغناطیسی متساوی
isodynamic U دارای نیروی مغناطیسی مساوی
electromagnetic U ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
compass compensation U تنظیم قطب نما از نظر اثر نیروی مغناطیسی فلزات مجاور
coulomb's law U نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
magnetic induction U چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
ferromagnetic material U هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magneto electricity U نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc U نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school U انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
record U گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
juggernauts U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque U نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
expeditionary U نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
drive shafts U محور محرکه
driving power U قدرت محرکه
driving pulley U قرقره محرکه
variable speed drive U محرکه پلهای
gasoline driven U محرکه بنزینی
motor drive U محرکه موتوری
motivational factors U عوامل محرکه
impulse charge U خرج محرکه
drives U محرکه گیربکس
electric drive U محرکه الکتریکی
drive shaft U محور محرکه
group drive U محرکه گروهی
splenius U عضله محرکه
drive U محرکه گیربکس
driving clutch U کلاج محرکه
lineshaft drive U محرکه انتقال
magnetic blowout U خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
final drive U محرکه محور عقب
powerhouses U مرکز قوه محرکه
powerhouse U مرکز قوه محرکه
power plant U محرکه وسیله نقلیه
power plants U محرکه وسیله نقلیه
rear axle drive U محرکه چرخ عقب
cone pulley drive U محرکه صفحه پلهای
main drive motor U موتور محرکه اصلی
dynamic pressure U فشار محرکه درونی
d.c. drive U محرکه جریان دائم
diesel driven generation set U دستگاه محرکه دیزلی
ship influence U عامل محرکه عبور کشتی
abasia U عدم همکاری عضلات محرکه
hydropower U قوه محرکه مولد برق
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
magnetic reluctance U مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flow U فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic ritation U گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic deflector U یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force U نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy U نیروی بالابر نیروی شناوری
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower U نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
dispersion U پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic flux U فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
hydro kinetic U وابسته به حرکت مایعات ونیروی محرکه مایعات
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
eagle flight U نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
grid magnatic angle U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
magnetic tape recording U ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
attached strength U استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
magnetic head U هد مغناطیسی
magnetized U مغناطیسی
antimagnetic U ضد مغناطیسی
magnetic bridge U پل مغناطیسی
magnetic tick U تق مغناطیسی
magnetic U مغناطیسی
magnetical U مغناطیسی
jet propulsion U نیروی جت
jet U نیروی جت
jets U نیروی جت
jetting U نیروی جت
total force U نیروی کل
jetted U نیروی جت
magneto resistance U مقاومت مغناطیسی
magneto generator U اندوکتور مغناطیسی
magnetic pole U قطب مغناطیسی
magtape U نوار مغناطیسی
magneto resistance U تغییرمقاومت مغناطیسی
magnetic brake U ترمز مغناطیسی
magnetic polarization U پلاریزاسیون مغناطیسی
magnetic polarity U قطبیت مغناطیسی
magnetic cycle U دوره مغناطیسی
magnitization U مغناطیسی شدن
magnetic polarity U پلاریته مغناطیسی
dips U شیب مغناطیسی
dip U شیب مغناطیسی
magnetostriction U الاستیسیته مغناطیسی
magnetic bubbles U حبابهای مغناطیسی
magnetic quantity U کیفیت مغناطیسی
magnetic yoke U یوغ مغناطیسی
magnetic potentiometer U پتانسیومتر مغناطیسی
magnetically U با قوه مغناطیسی
magnetic potential U پتانسیل مغناطیسی
magnetic poles U قطبهای مغناطیسی
magnetite U اهن مغناطیسی
magnetiv flux U شار مغناطیسی
magnetization U مغناطیسی کردن
magnetic printer U چاپگر مغناطیسی
magneto diode U دیود مغناطیسی
magnetic card U کارت مغناطیسی
magnetic buzzer U طنان مغناطیسی
magnetic pinion shift U استارت مغناطیسی
magnet type loudspeaker U بلندگوی مغناطیسی
magnetic anisotropy U ناهمسانگردی مغناطیسی
magstripe U نوار مغناطیسی
magnetic anomaly U اختلال مغناطیسی
magnetic course U مسیر مغناطیسی
magnetic loudspeaker U بلندگوی مغناطیسی
compass north U شمال مغناطیسی
compass direction U گرای مغناطیسی
magnetic materials U اجسام مغناطیسی
magnetic attraction U جاذبه مغناطیسی
magnetic course U راه مغناطیسی
non magnetic U غیر مغناطیسی
magnetic armature loudspeaker U بلندگوی مغناطیسی
magnetic loadspeaker U بلندگوی مغناطیسی
magnetic creep U لختی مغناطیسی
magnet wire U سیم مغناطیسی
magnetic alloy U الیاژ مغناطیسی
magnetic linkage U پیوستگی مغناطیسی
magnetic amplifier U امپلیفایر مغناطیسی
magnetic loading U بارگیری مغناطیسی
magnetic loss U تلف مغناطیسی
magnetic materials U مواد مغناطیسی
magnetic moment U گشتاور مغناطیسی
magnetic needle U عقربه مغناطیسی
magnetic noise U نویز مغناطیسی
magnetic bar U میله مغناطیسی
magnetic couple U زوج مغناطیسی
magnetic counter U کنتور مغناطیسی
magnetic permeability U نفوذپذیری مغناطیسی
magnetic microscope U میکروسکپ مغناطیسی
mesmerism U خواب مغناطیسی
compass azimuth U گرای مغناطیسی
magnetic axis U محور مغناطیسی
magnetic media U رسانه مغناطیسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com