English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
to catch a glimpse of U نگاه مختصرکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
glance U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
glanced U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
glances U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
Other Matches
sums U مختصرکردن
drop by U مختصرکردن
sum U مختصرکردن
cheep U اشاره مختصرکردن به
abbreviates U مختصرکردن خلاصه کردن
abbreviating U مختصرکردن خلاصه کردن
abbreviate U مختصرکردن خلاصه کردن
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloat U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me U بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
glances U نگاه نگاه مختصر
glanced U نگاه نگاه مختصر
glance U نگاه نگاه مختصر
glimpsing U نگاه کم
glimpses U نگاه کم
leers U نگاه کج
leers U نگاه چپ
glimpsed U نگاه کم
leer U نگاه چپ
glimpse U نگاه کم
by sight U از نگاه
ganders U : نگاه
i say U نگاه کن
gander U : نگاه
gloatingly U با نگاه
look U نگاه
looked U نگاه
look here U نگاه کن
leered U نگاه کج
slant U نگاه کج
slanted U نگاه کج
slants U نگاه کج
observantion U نگاه
leer U نگاه کج
view U نگاه
regards U نگاه
leering U نگاه چپ
leered U نگاه چپ
regard U نگاه
regarded U نگاه
looks U نگاه
leering U نگاه کج
holder U نگاه دارنده
upholder U نگاه دارنده
upholders U نگاه دارنده
holders U نگاه دارنده
to keep any one waiting U نگاه داشتن
retaining U نگاه داشتن
leer U نگاه دزدکی
shim U نظر یک نگاه
to set eyes on U نگاه کردن
kept U نگاه داشته
dirty look <idiom> U چپ چپ نگاه کردن
retained U نگاه داشتن
gapeseed U نگاه خیره
to look on with U نگاه کردن
gape seed U نگاه خیره
retains U نگاه داشتن
voyeur U نگاه کننده
to dwell on U نگاه کردن
to give support to U نگاه داشتن
glimpse U نگاه انی
stare U رک نگاه کردن
stared U رک نگاه کردن
voyeurs U نگاه کننده
to hang up U نگاه داشتن
stares U رک نگاه کردن
at first sight U بیک نگاه
at a glance U بیک نگاه
leered U نگاه دزدکی
glimpsed U نگاه انی
glimpsed U نگاه سریع
to look daggers U چپ چپ نگاه کردن
glimpses U نگاه انی
glimpses U نگاه سریع
glaringly U با نگاه خیره
glimpsing U نگاه انی
glimpsing U نگاه سریع
leers U نگاه دزدکی
retrospect U نگاه به گذشته
leered U نگاه کج کردن
come-on U نگاه دعوتآمیز
vide infara U را نگاه کنید
leering U نگاه کج کردن
leering U نگاه دزدکی
glimpse U نگاه سریع
come-ons U نگاه دعوتآمیز
an upward glance U نگاه سربالا
an intent look U یک نگاه مشتاقانه
an am or ous glance U یک نگاه عاشقانه
gazing U نگاه خیره
to keep in U نگاه داشتن
gazes U نگاه خیره
To look askance. To give a dirty look. U چپ چپ نگاه کردن
gazed U نگاه خیره
Peeping Toms U نگاه دزد
leer U نگاه کج کردن
gaze U نگاه خیره
tenable U نگاه داشتنی
to lay fast U نگاه داشتن
Peeping Tom U نگاه دزد
to lock out U نگاه داشتن
leers U نگاه کج کردن
retrospective view [on] U نگاه به گذشته
hold U نگاه داشتن
eying U نگاه کردن
eyes U نگاه کردن
eyeing U نگاه کردن
keek U نگاه دزدانه
steely look U نگاه با اراده
to put to a pause U نگاه داشتن
squints U چپ نگاه کردن
squinted U چپ نگاه کردن
holds U نگاه داشتن
preservatize U نگاه داشتن
stayed U نگاه داشتن
stay U نگاه داشتن
sees U نگاه کردن
see U نگاه کردن
pryingly U با نگاه دقیق
squint U چپ نگاه کردن
peeks U نگاه دزدانه
look down U با نگاه از رو بردن
to watch U نگاه کردن
stops U نگاه داشتن
stopping U نگاه داشتن
stopped U نگاه داشتن
stop U نگاه داشتن
regarded U نگاه کردن
regards U نگاه کردن
peeking U نگاه دزدانه
peeper U نگاه کننده
peeked U نگاه دزدانه
parthian glance U اخرین نگاه
peek U نگاه دزدانه
retrospectively U با نگاه بگذشته
oeillade U نگاه عاشقانه
leontief table U نگاه کنید به :
looker U نگاه کننده
refrain U نگاه داشتن
tackled U نگاه داشتن
oblong U نگاه ممتد
tackles U نگاه داشتن
tackling U نگاه داشتن
sheep's eye U نگاه عاشقانه
refrains U نگاه داشتن
sheep's eye U نگاه دزدکی
squinny U کج کج نگاه کردن
sheep's eyes U نگاه عاشقانه
refraining U نگاه داشتن
i say U نگاه کنید
regard U نگاه کردن
oblongs U نگاه ممتد
to stop [doing something] U نگاه داشتن
keeps U نگاه داشتن
refrained U نگاه داشتن
keep U نگاه داشتن
eye U نگاه کردن
retain U نگاه داشتن
tackle U نگاه داشتن
gloatingly U با نگاه خیره
retrospection U نگاه به قهقرا
to hold in trust U بطورامانت نگاه داشتن
to have a look at something U بچیزی نگاه کردن
he kept me waiting U مرامنتظریامعطل نگاه داشت
to look forward U نگاه کردن انتظارداشتن
key concrete U بتن نگاه دارنده
glowers U خیره نگاه کردن
parthian glance U نگاه هنگام جدایی
letter weight U کاغذ نگاه دار
to behave oneself U ادب نگاه داشتن
glowed U نگاه سوزان کردن
gorgonize U خیره نگاه کردن
he looked me in the face U در روی من نگاه کرد
glim U نگاه اجمالی کردن
to look down U با نگاه مطیع کردن
supra U ببالا نگاه کنید
look up U نگاه کردن مراجعهای
eye baby U دیگری که به او نگاه میکند
look about U بهر سو نگاه کردن
enwomb U در رحم نگاه داشتن
starer U دارای نگاه خیره
to hush up U ساکت نگاه داشتن
to keep down U پایین نگاه داشتن
to keep the pot boiling U کارهارادرجریان نگاه داشتن
inurn U در فرف نگاه داشتن
gaze U خیره نگاه کردن
to keep on file U درپرونده نگاه داشتن
gaze U بادقت نگاه کردن
gazed U خیره نگاه کردن
to keep on U روشن نگاه داشتن
gazed U بادقت نگاه کردن
regardant U نگاه کننده به عقب
to keep in U روشن نگاه داشتن
gazes U خیره نگاه کردن
to keep on U پیوسته نگاه داشتن
to keep away U دور نگاه داشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com