Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tenable
U
نگاه داشتنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
constrainable
U
اجبار داشتنی
presentative
U
عرضه داشتنی
lovely
U
دوست داشتنی
loveliest
U
دوست داشتنی
lovelier
U
دوست داشتنی
hateable
U
دشمن داشتنی
likeable
U
دوست داشتنی
loveable
U
دوست داشتنی
lovable
U
دوست داشتنی
likable
U
دوست داشتنی
amiable
U
مهربان دوست داشتنی
endearing
U
دوست داشتنی کننده
likly
U
انتظار داشتنی مناسب
smacking
U
دوست داشتنی صدای ملچ ملوچ
smacker
U
دوست داشتنی صدای ملچ ملوچ
gloats
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek
U
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloat
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me
U
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
glance
U
نگاه نگاه مختصر
glanced
U
نگاه نگاه مختصر
glances
U
نگاه نگاه مختصر
glimpsed
U
نگاه کم
i say
U
نگاه کن
gloatingly
U
با نگاه
gander
U
: نگاه
ganders
U
: نگاه
looks
U
نگاه
looked
U
نگاه
by sight
U
از نگاه
look
U
نگاه
observantion
U
نگاه
glimpse
U
نگاه کم
glimpsing
U
نگاه کم
glimpses
U
نگاه کم
look here
U
نگاه کن
leers
U
نگاه چپ
leered
U
نگاه چپ
regarded
U
نگاه
leering
U
نگاه چپ
slant
U
نگاه کج
leer
U
نگاه چپ
leering
U
نگاه کج
regards
U
نگاه
slanted
U
نگاه کج
regard
U
نگاه
leered
U
نگاه کج
leers
U
نگاه کج
slants
U
نگاه کج
leer
U
نگاه کج
view
U
نگاه
looker
U
نگاه کننده
upholders
U
نگاه دارنده
parthian glance
U
اخرین نگاه
pryingly
U
با نگاه دقیق
preservatize
U
نگاه داشتن
oeillade
U
نگاه عاشقانه
holder
U
نگاه دارنده
holders
U
نگاه دارنده
peeper
U
نگاه کننده
look down
U
با نگاه از رو بردن
retrospection
U
نگاه به قهقرا
to catch a glimpse of
U
نگاه مختصرکردن
to dwell on
U
نگاه کردن
to give support to
U
نگاه داشتن
to hang up
U
نگاه داشتن
retaining
U
نگاه داشتن
stare
U
رک نگاه کردن
squinny
U
کج کج نگاه کردن
sheep's eye
U
نگاه عاشقانه
retains
U
نگاه داشتن
sheep's eye
U
نگاه دزدکی
sheep's eyes
U
نگاه عاشقانه
stares
U
رک نگاه کردن
shim
U
نظر یک نگاه
leer
U
نگاه دزدکی
stared
U
رک نگاه کردن
retained
U
نگاه داشتن
leontief table
U
نگاه کنید به :
keek
U
نگاه دزدانه
upholder
U
نگاه دارنده
at first sight
U
بیک نگاه
leering
U
نگاه دزدکی
at a glance
U
بیک نگاه
an upward glance
U
نگاه سربالا
retrospect
U
نگاه به گذشته
glaringly
U
با نگاه خیره
an intent look
U
یک نگاه مشتاقانه
an am or ous glance
U
یک نگاه عاشقانه
gazing
U
نگاه خیره
leering
U
نگاه کج کردن
gazes
U
نگاه خیره
gazed
U
نگاه خیره
leer
U
نگاه کج کردن
gaze
U
نگاه خیره
leers
U
نگاه دزدکی
gape seed
U
نگاه خیره
gloatingly
U
با نگاه خیره
kept
U
نگاه داشته
voyeurs
U
نگاه کننده
leered
U
نگاه دزدکی
i say
U
نگاه کنید
voyeur
U
نگاه کننده
gapeseed
U
نگاه خیره
glimpse
U
نگاه انی
glimpse
U
نگاه سریع
glimpsed
U
نگاه انی
glimpsed
U
نگاه سریع
glimpses
U
نگاه انی
glimpses
U
نگاه سریع
leered
U
نگاه کج کردن
glimpsing
U
نگاه انی
glimpsing
U
نگاه سریع
leers
U
نگاه کج کردن
peek
U
نگاه دزدانه
stay
U
نگاه داشتن
to set eyes on
U
نگاه کردن
peeks
U
نگاه دزدانه
squint
U
چپ نگاه کردن
vide infara
U
را نگاه کنید
come-on
U
نگاه دعوتآمیز
come-ons
U
نگاه دعوتآمیز
to put to a pause
U
نگاه داشتن
tackling
U
نگاه داشتن
tackles
U
نگاه داشتن
peeked
U
نگاه دزدانه
tackled
U
نگاه داشتن
tackle
U
نگاه داشتن
peeking
U
نگاه دزدانه
Peeping Tom
U
نگاه دزد
squinted
U
چپ نگاه کردن
Peeping Toms
U
نگاه دزد
holds
U
نگاه داشتن
hold
U
نگاه داشتن
eying
U
نگاه کردن
eyes
U
نگاه کردن
eyeing
U
نگاه کردن
eye
U
نگاه کردن
dirty look
<idiom>
U
چپ چپ نگاه کردن
to stop
[doing something]
U
نگاه داشتن
stayed
U
نگاه داشتن
squints
U
چپ نگاه کردن
sees
U
نگاه کردن
see
U
نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look.
U
چپ چپ نگاه کردن
stops
U
نگاه داشتن
to look on with
U
نگاه کردن
refrains
U
نگاه داشتن
to watch
U
نگاه کردن
refraining
U
نگاه داشتن
refrained
U
نگاه داشتن
stopping
U
نگاه داشتن
stopped
U
نگاه داشتن
stop
U
نگاه داشتن
to keep any one waiting
U
نگاه داشتن
retain
U
نگاه داشتن
keeps
U
نگاه داشتن
keep
U
نگاه داشتن
to keep in
U
نگاه داشتن
refrain
U
نگاه داشتن
regards
U
نگاه کردن
oblong
U
نگاه ممتد
to look daggers
U
چپ چپ نگاه کردن
regarded
U
نگاه کردن
retrospectively
U
با نگاه بگذشته
regard
U
نگاه کردن
oblongs
U
نگاه ممتد
to lay fast
U
نگاه داشتن
retrospective view
[on]
U
نگاه به گذشته
to lock out
U
نگاه داشتن
steely look
U
نگاه با اراده
to look at somebody askance
U
به کسی چپ چپ نگاه کردن
gazed
U
خیره نگاه کردن
to look at each other
U
به یکدیگر نگاه کردن
gazes
U
بادقت نگاه کردن
gazed
U
بادقت نگاه کردن
gazing
U
بادقت نگاه کردن
gazing
U
خیره نگاه کردن
gazes
U
خیره نگاه کردن
gaze
U
بادقت نگاه کردن
gaze
U
خیره نگاه کردن
to hush up
U
ساکت نگاه داشتن
to lay up in a napkin
U
بی مصرف نگاه داشتن
regardant
U
نگاه کننده به عقب
to look a bout
U
بهر سو نگاه کردن
to look behind
U
پشت سر را نگاه کردن
to look down
U
با نگاه مطیع کردن
to look forward
U
نگاه کردن انتظارداشتن
squinny
U
زیرچشمی نگاه کردن
parthian glance
U
نگاه هنگام جدایی
to look through ones fingers
U
نگاه دزدانه کردن
to make eyes at
U
عاشقانه نگاه کردن
to pick up oneself
U
خودرا نگاه داشتن
to keep the pot boiling
U
کارهارادرجریان نگاه داشتن
to keep on file
U
درپرونده نگاه داشتن
to hold in trust
U
بطورامانت نگاه داشتن
to have a look at something
U
بچیزی نگاه کردن
to keep at bay
U
معطل نگاه داشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com