Perdic | نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	monographist U	نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	I'll speak at length on this subject. U	دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
	to talk something over with somebody U	با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
	It deals with ... U	موضوع در باره ... است.
	penster U	نویسنده بویژه نویسنده مزدور
	glenoid fossa or cavity U	گودی مفصل کاسه مفصل
	queues U	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
	queueing U	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
	queued U	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
	queue U	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
	sequential access U	فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
	It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U	این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
	red herrings U	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
	red herring U	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
	that is not the proposition U	موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
	reversing U	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
	reverses U	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
	reversed U	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
	reverse U	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
	circular U	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
	circulars U	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
	craftsmen U	نویسنده
	composers U	نویسنده
	scrivener U	نویسنده
	craftsman U	نویسنده
	wordsmith U	نویسنده
	author U	نویسنده
	scribbler U	نویسنده بد
	authors U	نویسنده ها
	writers U	نویسنده ها
	quill driver U	نویسنده
	composer U	نویسنده
	penman U	نویسنده
	penwoman U	زن نویسنده
	writer U	نویسنده
	authoress U	نویسنده زن
	writers U	نویسنده
	the present writer U	نویسنده
	fantast U	نویسنده خیالپرست
	hacked U	نویسنده مزدور
	hack U	نویسنده مزدور
	devil U	نویسنده مزدور
	report writer U	نویسنده گزارش
	garreteer U	نویسنده بی نوا
	drafter U	نویسنده پیام
	devils U	نویسنده مزدور
	author U	نویسنده موسس
	hacks U	نویسنده مزدور
	technical writer U	نویسنده فنی
	neoteric U	نویسنده تازه
	auctorial U	منسوب به نویسنده یا مولف
	authorial U	موبوط به مصنف یا نویسنده
	pen-names U	نام مستعار نویسنده
	mannerisms U	سبک بخصوص نویسنده
	idem U	همان نویسنده در همانجا
	librettists U	نویسنده اشعار اپرا
	bel esprit U	سخنران یا نویسنده باذوق
	encyclopaedist U	نویسنده دایره المعارف
	headliner U	نویسنده سرمقاله روزنامه
	to make good as a writer U	نویسنده موفقی شدن
	hagiologist U	نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
	nomographer U	نویسنده کتاب درباره
	miscellanist U	نویسنده مطالب مختلف
	reporter U	جمله ساز نویسنده ناصادق
	pen name U	نام مستعار نویسنده
	librettist U	نویسنده اشعار اپرا
	matthew U	نویسنده انجیل متی
	pen-name U	نام مستعار نویسنده
	mannerism U	سبک بخصوص نویسنده
	screenwriter U	نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
	hagiographer U	نویسنده شرح حال مقدسین
	screenwriters U	نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
	magazin U	نویسنده مقاله برای مجله
	He fabcies himself as a writer (author). U	به خیال خودش نویسنده است
	posthumous U	منتشر شده پس از مرگ نویسنده
	wanted clerks U	دبیر یا نویسنده لازم است
	city editor U	نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
	comedist U	نویسنده نمایشهای خنده دار
	memorialist U	نویسنده یاد بود یا لوحه
	phraseologist U	جمله ساز نویسنده ناصادق
	tragedian U	نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
	belletrist U	نویسنده شعر و اثارادبی زیبا ادیب
	dramaturge U	نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
	pornographer U	نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
	heading U	تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
	headings U	تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
	think piece U	مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
	interactive U	سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
	free lance U	مفرد کار کردن نویسنده غیر وابسته
	in relation to U	در باره
	one-offs U	یک باره
	lake rampart U	اب باره
	in regard to U	در باره
	rampart U	باره
	one-off U	یک باره
	rampire U	باره
	ter U	سه باره
	inventorial U	مفصل
	linkage point U	مفصل
	copulas U	مفصل
	sockets U	مفصل
	articulation U	مفصل
	jointless U	بی مفصل
	pivot U	مفصل
	copula U	مفصل
	coupling U	مفصل
	inarticulate U	بی مفصل
	baom joomok U	یک مفصل
	anarthrous U	بی مفصل
	socket	مفصل
	copious U	مفصل
	commissure U	مفصل
	pivots U	مفصل
	pivoted U	مفصل
	Hinduism U	مفصل
	joint U	مفصل
	juncture U	مفصل
	fulsome U	مفصل
	spacious U	مفصل
	hinge U	مفصل
	hinges U	مفصل
	fine drawn U	مفصل
	voluminous U	مفصل
	ethic U	روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
	Impressionism U	در باره ادراک
	one-night stands U	برنامهی یک باره
	tartars U	باره دندان
	on U	بالای در باره
	here U	در این باره
	tartar U	باره دندان
	regard U	باره نسبت
	regarded U	باره نسبت
	regards U	بابت باره
	regarded U	بابت باره
	regard U	بابت باره
	to sputter [about] U	تف پراندن [در باره ]
	regards U	باره نسبت
	herein U	در این باره
	one-night stand U	برنامهی یک باره
	scape U	مفصل اصلی
	arthritis U	اماس مفصل
	clip U	مفصل کابل
	high tea U	عصرانه مفصل
	swivel U	مفصل گردنده
	luncheon U	غذای مفصل
	clippings U	مفصل کابل
	arthritis U	التهاب مفصل
	swivel U	مفصل گردان
	swivelled U	مفصل گردنده
	articulation U	مفصل لولا
	luncheons U	غذای مفصل
	trunnion U	مفصل افقی
	universal joint U	مفصل چرخنده
	toggle joint U	مفصل زانویی
	articulation U	مفصل بندی
	steering swivel U	مفصل فرمان
	swivel joint U	مفصل گردان
	palaver U	گفتگوی مفصل
	juncture U	پیوستگی مفصل
	synarthrosis U	مفصل بی حرکت
	synosteology U	مفصل شناسی
	clipped U	مفصل کابل
	choke joint U	مفصل چوکی
	facet U	بند مفصل
	disjoint U	از مفصل دراوردن
	joint U	مفصل پیوندگاه
	gimmal U	مفصل لولا
	in great detail U	با جزئیات مفصل
	articulate U	مفصل دارکردن
	articulates U	مفصل دارکردن
	articulating U	مفصل دارکردن
	pigtails U	مفصل دم خوکی
	pigtail U	مفصل دم خوکی
	facets U	بند مفصل
	ample U	فراوان مفصل
	ball and socket joint	مفصل ساچمه ای
	arthrology U	مفصل شناسی
	ankylosis U	جمود مفصل
	sleeve U	موف مفصل
	sleeves U	موف مفصل
	abarticulation U	مفصل متحرک
	detail part U	قسمت مفصل
	diarthrosis U	مفصل متحرک
	glene U	کاسه مفصل
	ginglymus U	مفصل لولایی
	hip U	مفصل ران
	splicing U	مفصل بافته
	spliced U	مفصل بافته
	splice U	مفصل بافته
	largo U	اهسته و مفصل
	multiple cable joint U	مفصل انشعاب
	splices U	مفصل بافته
	swivels U	مفصل گردان
	clips U	مفصل کابل
	hips U	مفصل ران
	knee joint U	مفصل زانو
	swivels U	مفصل گردنده
	swivelled U	مفصل گردان
	hinge joint U	مفصل لولایی
	hip joint U	مفصل ران
	publicist U	نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل