Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
kaplan pump
U
نوعی پمپ پروانهای که پرههای چرخ کن قابل تنظیم است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gimlet
U
نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
gimlets
U
نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
adjustable
U
قابل تنظیم
flat nose plier
U
انبردست قابل تنظیم
adjustable antenna
آنتن قابل تنظیم
adjustable buckle
سگک قابل تنظیم
adjustable catch
دستگیره قابل تنظیم
adjustable channel
مجرای قابل تنظیم
adjustable frame
چهارچوب قابل تنظیم
adjustable lever
U
اهرم قابل تنظیم
adjustable clamp
گیره قابل تنظیم
variable speed gear drive
U
گیربکس قابل تنظیم
adjustable lamp
چراغ مطالعه قابل تنظیم
fluid adjustment screw
پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
adjustable stop
U
توقف قابل تنظیم
[مهندسی]
angular adjustable
قابل تنظیم بطور زاویه ای
adjustable gib
U
پشت بند قابل تنظیم
pantograph
U
دستگاه رسام قابل تنظیم
coning
U
پرههای چتری
adjustable double endwrench
آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
adjustable waist tab
نوار دور کمر قابل تنظیم
inductor with adjustable air gap
U
پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
adjustable stabilizer
U
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
butterfly
U
پروانهای
butterfly tail
U
دم پروانهای
pieridin
U
پروانهای
vee tail
U
دم پروانهای
butterflies
U
پروانهای
stabilizing fin
U
پرههای متعادل کننده گلوله در مسیر
butterfly valve
U
دریچه پروانهای
screw current
U
جریان اب پروانهای
soft tooling
U
ابزاری که ابعاد ان معمولا تاحد کمی قابل تنظیم است
adjustable strap
بند شلوار پیش سینه دار که قابل تنظیم است
electrically
U
نوعی EAROM که قابل برنامه ریزی است
tectopulvinar system
U
دستگاه بامی- پروانهای
radialengine
U
موتوری که استوانههای ان بشکل پرههای چرخ قرارگرفته باشند موتورچرخی
thunder chief
U
نوعی هواپیمای یک موتوره وسوپرسونیک قابل حمل بمب اتمی
provider
U
نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
providers
U
نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
warm standby
U
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
knife rest
U
نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
anti servo tab
U
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
NiCad
U
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
privilege
U
دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
environments
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
tune
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
U
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
NiMH
U
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
calibration
U
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
sensible
U
قابل درک قابل رویت
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
shaping regulating
U
تنظیم
regularization
U
تنظیم
alignment
U
تنظیم
formulation
U
تنظیم
calibration
U
تنظیم
alignments
U
تنظیم
adjustments
U
تنظیم
spreading
U
تنظیم
set out
U
تنظیم
adjustment
تنظیم
timing
U
تنظیم
regulation
U
تنظیم
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
to make out
U
تنظیم کردن
preset
U
پیش تنظیم
pressure adjustment
U
تنظیم فشار
set the watch
U
تنظیم نگهبانی
to set out
U
تنظیم کردن
pressure regulator
U
شیر تنظیم
rocker gear
U
تنظیم جاروبک
cam type regulation
U
تنظیم بادامکی
caliper setting
U
تنظیم پرگار
depth adjustment
تنظیم عمیق
to put in to shape
U
تنظیم کردن
purity adjustment
U
تنظیم خلوص
thermostatic regulation
U
تنظیم با دماپای
setting ring
U
حلقه تنظیم
to draw out
U
تنظیم کردن
to draw up
U
تنظیم کردن
set up
U
تنظیم کردن
adjusting point
U
نقطه تنظیم
precision adjustment
U
تنظیم دقیق
stup string
U
رشته تنظیم
air adjustment
U
تنظیم هوا
speed adjustment
U
تنظیم سرعت
adjustable
U
تنظیم پذیر
adjustment of rools
U
تنظیم غلطک
adjust
U
تنظیم کردن
adjusting
U
تنظیم کردن
adjustment of fire
U
تنظیم تیر
pilot valve
U
سوپاپ تنظیم
adjusts
U
تنظیم کردن
cascade control
U
تنظیم زنجیری
thermoregulation
U
تنظیم حرارت
family planning
U
تنظیم خانواده
thermoregulation
U
تنظیم دمایی
carburetor adjustment
U
تنظیم کاربراتور
automatic regulation
U
تنظیم خودکار
adjusted
U
تنظیم شده
spark setting
U
تنظیم جرقه
regularizer
U
تنظیم کننده
vertical adjustment
U
تنظیم عمودی
adjusability
U
قابلیت تنظیم
rheostat regulation
U
تنظیم با رئوستا
regulators
U
تنظیم کننده
tuneable
U
تنظیم پذیر
range of adjustment
U
ناحیه تنظیم
vertical justification
U
تنظیم عمودی
voltage regulation
U
تنظیم ولتاژ
will adjust
U
تنظیم می کنم
regulating switch
U
کلید تنظیم
regulating valve
U
سوپاپ تنظیم
regulable
U
تنظیم پذیر
redact
U
تنظیم کردن
range calibration
U
تنظیم مسافت
regulated
U
تنظیم کردن
regulates
U
تنظیم کردن
regulating
U
تنظیم کردن
regulate
U
تنظیم کردن
set screw
U
پیچ تنظیم
range adjustment
U
تنظیم مسافت
range adjustment
U
تنظیم برد
body alinement
U
تنظیم بدن
regulator
U
تنظیم کننده
tunably
U
تنظیم پذیر
tunable
U
تنظیم پذیر
trigger control
U
تنظیم با ماشه
indictment
U
تنظیم کیفرخواست
checks
U
دریچه تنظیم
fine setting
U
تنظیم دقیق
fine setting
U
تنظیم میکرومتری
lineup
U
تنظیم کردن
line regulator
U
تنظیم کننده
focusing control
U
تنظیم تمرکز
tunes
U
تنظیم کردن
attend
U
تنظیم کردن
tune
U
تنظیم کردن
levelling screw
U
پیچ تنظیم
attending
U
تنظیم کردن
lay down
U
تنظیم کردن
attends
U
تنظیم کردن
arrangements
U
ترتیب تنظیم
regulation
U
پهنه تنظیم
fine adjustment
U
تنظیم دقیق
indictments
U
تنظیم ادعانامه
indictments
U
تنظیم کیفرخواست
electronic control
U
تنظیم الکترونیکی
electronic tuning
U
تنظیم الکترونی
expanded contrast
U
تنظیم کنتراست
make out
U
تنظیم کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com