Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ground glass
U
نوعی شیشه نورافشان که دارای سطحی تراشیده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pebbles
U
شیشه عینک نوعی عقیق
pebble
U
شیشه عینک نوعی عقیق
perlite
U
نوعی شیشه اتشفشانی سنگ مروارید
sciolistic
U
دارای اطلاعات سطحی
mousseline
U
نوعی چیت پشت نما شیشه خط دار
sciolist
U
دانشمندنما دارای اطلاعات سطحی شارلاتان
panes
U
دارای جام شیشه کردن
pane
U
دارای جام شیشه کردن
wired glass
U
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
wire glass
U
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
manganic
U
دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
manganesian
U
مغنیسایی دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
vitrescent
U
اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
surficial swellings
U
بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
lampshade
U
نورافشان
luciferous
U
نورافشان
refulgent
U
نورافشان
lampshades
U
نورافشان
luminated ceiling
U
سقف نورافشان
star shell
U
گلوله نورافشان
breast drill
U
نوعی دریل دارای مته بزرگ
gurnard
U
نوعی ماهی دارای بالههای خاردار
billhook
U
نوعی کارد بزرگ که دارای نوک برگشته است
great dane
U
نوعی سگ بزرگ وقوی که دارای پوست نرمی است
english toy spaniel
U
نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
english horn
U
نوعی ساز بادی چوبی انگلیسی که دارای دوزبانه است
sea bat
U
نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
english setter
U
نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
tandem roller
U
نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
turned in thelathe
U
تراشیده
shaven
U
تراشیده
graven
U
تراشیده
shavind
U
چیز تراشیده
shaving
U
چیز تراشیده
shaven chin
U
چانه تراشیده
clean-shaven
U
ریش تراشیده
plate glass
U
شیشه سنگ شیشه تختهای
ink bottle
U
شیشه مرکب شیشه جوهر
glassman
U
تاجر شیشه شیشه ساز
paring
U
پوست تراشیده شده
tonsures
U
قسمت تراشیده سرکشیش
parings
U
پوست تراشیده شده
tonsure
U
قسمت تراشیده سرکشیش
cut stone masonry
U
ساختمان با سنگهای تراشیده
ashlar
U
سنگ ساختمانی تراشیده
flatbed
U
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
sculpsit
U
انرا تراشیده یاحجاری کرد
feathering
U
[تزئینات با نگین تراشیده شده کوچک]
Hanbel
U
[نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
paleolithic age
U
روزگاری که مردم ازسنگهای تراشیده ادوات وافزار میساختند
vitrify
U
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
topsoil
U
خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
abated
U
[سطح سنگ تراشیده شده یا کنده شده]
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
glass wool
U
پشم یا براده شیشه پشم شیشه
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
shallow
U
کم اب سطحی
sketchiest
U
سطحی
sketchily
U
سطحی
sketchy
U
سطحی
decahedral
U
ده سطحی
surfaced
U
سطحی
surfaces
U
سطحی
planar
U
سطحی
sketchier
U
سطحی
shallows
U
کم اب سطحی
shallowest
U
کم اب سطحی
skin-deep
<idiom>
U
سطحی
shallower
U
کم اب سطحی
superficiality
U
سطحی
low level
U
سطحی
superficial
U
سطحی
shallow foundation
U
پی سطحی
surface
U
سطحی
surface water
U
اب سطحی
acrotic
U
سطحی
skin deep
U
سطحی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
hexahedron
U
جسم شش سطحی
dodecahedron
U
دوازده سطحی
surface
U
سطحی جلادادن
dodecahedral
U
دوازده سطحی
interfacial force
U
کشش سطحی
suface wind
U
باد سطحی
floating mine
U
مین سطحی
surface detection
U
راداراکتشافی سطحی
skin effect
U
اثر سطحی
impact burst
U
ترکش سطحی
formal logic
U
قضاوت سطحی
sheet washing
U
فرسایش سطحی
horizontal curve
U
پیچ سطحی
surfaced
U
سطحی جلادادن
statical moment
U
لنگر سطحی
evaporation
U
تبخیر سطحی
extensive cultivation
U
زراعت سطحی
surfaces
U
سطحی جلادادن
extensive agriculture
U
کشاورزی سطحی
heptahedral
U
هفت سطحی
sorption
U
جذب سطحی
free moisture
U
رطوبت سطحی
ground swell
U
موج سطحی
pier
U
پایه و سطحی
flesh wound
U
زخم سطحی
piers
U
پایه و سطحی
hexahedral
U
مکعب شش سطحی
epilimnion
U
اب لایه سطحی
superficially
U
بطور سطحی
interfacial tension
U
کشش سطحی
multilevel
U
چند سطحی
surface treatment
U
روکش سطحی
surface treatment
U
اسفالت سطحی
surface treatment
U
اندود سطحی
surface tension
U
کشش سطحی
bounding mine
U
مین سطحی
surface targets
U
هدفهای سطحی
one level memory
U
حافظه یک سطحی
surface soil
U
خاک سطحی
surface reverbration
U
برگشتهای سطحی
surface outflow
U
اب سطحی خروجی
surface ornament
U
تزیینات سطحی
blanket grouting
U
تزریق سطحی
surface treatment
U
عملیات سطحی
top soil
U
خاک سطحی
n level logic
U
منطق N سطحی
area load
U
بار سطحی
multi level
U
چند سطحی
topdress
U
سطحی ریختن
trihedral
U
سه روی سه سطحی
adsorption
U
کشش سطحی
adsorption
U
جذب سطحی
adsorbent
U
جاذب سطحی
two level store
U
انباره دو سطحی
smattering
U
دانش سطحی
pentahedral
U
پنج سطحی
surface inflow
U
اب سطحی ورودی
singes
U
سوختگی سطحی
surface contact rectifier
U
یکسوکننده سطحی
surface dressing
U
پوشش سطحی
polyhedral
U
چند سطحی
surface burst
U
ترکش سطحی
low level winds
U
بادهای سطحی
surface erosion
U
فرسایش سطحی
surface charge
U
بار سطحی
surface drains
U
زهکشهای سطحی
surface width
U
عرض سطحی
split-level
U
چند سطحی
surface burning
U
احتراق سطحی
surface tensity
U
کشش سطحی
adhesion
U
جاذبه سطحی
surface creep
U
خزیدن سطحی
singe
U
سوختگی سطحی
surface moisture
U
رطوبت سطحی
singed
U
سوختگی سطحی
surface leakage
U
نشت سطحی
surface irrigation
U
ابیاری سطحی
surface corrosion
U
خوردگی سطحی
singeing
U
سوختگی سطحی
surface evaporation
U
تبخیر سطحی
surface detection
U
اکتشاف سطحی
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
topdress
U
بطور سطحی پاشیدن
hokum
U
نمایش سطحی وبد
to skim ones the news
U
به اخبارنگاهی سطحی کردن
hard face
U
سخت کردن سطحی
heptahedron
U
جسم هفت سطحی
skims
U
بطور سطحی خواندن
surface decarburization
U
کربن گیری سطحی
Band-Aid
U
چارهی سطحی و موقتی
puppy love
U
عشق سطحی و زودرس
skim
U
بطور سطحی خواندن
surface fusion welding
U
جوشکاری ذوبی سطحی
subsurface navigation
U
ناوبری زیر سطحی
skimmed
U
بطور سطحی خواندن
surface integral
U
انتگرال سطحی
[ریاضی]
Band-Aids
U
چارهی سطحی و موقتی
singes
U
بطور سطحی سوختن
adhesion
U
کشش سطحی دوسیدگی
adhesion
U
کشش سطحی پیوستگی
crazing
U
ترک برداری سطحی
adhesion force
U
نیروی کشش سطحی
hard surface
U
سخت کردن سطحی
runoff coefficient
U
ضریب جریان سطحی
scorch
U
بطور سطحی سوختن
multilevel sort
U
ترتیب چند سطحی
scorches
U
بطور سطحی سوختن
density of surface charge
U
چگالی بار سطحی
in a perfunctory manner
U
بطور سرسری یا سطحی
octahedron
U
جسم هشت سطحی
singe
U
بطور سطحی سوختن
singed
U
بطور سطحی سوختن
hydrology
U
بررسی ابهای سطحی
hard surfacing
U
سخت گردانی سطحی
case harden
U
سخت گردانی سطحی
magnetic surface charge
U
بار سطحی مغناطیسی
singeing
U
بطور سطحی سوختن
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...