Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crackback
U
نوعی سد کردن غیرمجاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interfered
U
سد کردن غیرمجاز
interfere
U
سد کردن غیرمجاز
interferes
U
سد کردن غیرمجاز
obstruction
U
سد کردن غیرمجاز
obstructions
U
سد کردن غیرمجاز
interference
U
سد کردن غیرمجاز راه حریف
finger hold
U
خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
hooking
U
سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
false starts
U
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
false start
U
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
illicit
U
غیرمجاز
unlicensed
U
غیرمجاز
wildcat
U
غیرمجاز
unauthorized
U
غیرمجاز
unallowable
U
غیرمجاز
wildcats
U
غیرمجاز
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
contraband
U
کالای غیرمجاز
gavels
U
بهره غیرمجاز
gavel
U
بهره غیرمجاز
double hit
U
دو ضربه غیرمجاز پی در پی
illegal
U
حرام غیرمجاز
interference
U
ممانعت غیرمجاز
holds
U
گرفتن غیرمجاز توپ
carry
U
حمل غیرمجاز توپ
carried
U
حمل غیرمجاز توپ
carries
U
حمل غیرمجاز توپ
carrying
U
حمل غیرمجاز توپ
hold
U
گرفتن غیرمجاز توپ
block
U
سدکردن غیرمجاز حریف
blocked
U
سدکردن غیرمجاز حریف
elbowing
U
ضربه غیرمجاز با ارنج
blocks
U
سدکردن غیرمجاز حریف
throw forward
U
بردن غیرمجاز توپ به جلو
exclusion area
U
منطقه غیرمجاز از نظر دسترسی
water bailiffs
U
مامور جلوگیری از صید غیرمجاز
high stick
U
بالا بردن غیرمجاز چوب
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
wash
U
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
washed
U
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
ooch
U
حرکت غیرمجاز قایق بدون باد
face hold
U
گرفتن غیرمجاز دهان و چشم و بینی
washes
U
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
encroaching
U
قرار دادن غیرمجاز بدن جلوتراز خط تجمع
vital point
U
حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
jab checking
U
فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
fast pill
U
ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
leg before wicket
U
حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
jerk
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
burns
U
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
jerking
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
burn
U
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
jerks
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
type front
U
نوعی روش تایپ کردن نامه ها
discant
U
نوعی اواز به درازا بحث کردن
holds
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
hold
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holding
U
گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
fudges
U
نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudge
U
نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
caroche
U
نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
fudged
U
نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudging
U
نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
bow line
U
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
break out
U
نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
ark
U
[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
pair exchange sorting algorithm
U
نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
wet stowage
U
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
jacklight
U
ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
ager
U
نوعی ماشین بخار جهت ثابت کردن رنگ ها و افزایش ظاهری قدمت فرش
quail
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
touch football
U
نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
conformal projection
U
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
tilting mixer
U
نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود
water displacement
U
زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
fouls
U
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouler
U
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouled
U
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foul
U
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foulest
U
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
air cooled oil cooler
U
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
a kind
[of]
U
نوعی
[از]
typical
U
نوعی
fellow feeling
U
حس هم نوعی
some kind
[of]
U
یک نوعی
[از]
generic
U
نوعی
near leg pickup and turnover
U
نوعی کنده رو
calash
U
نوعی درشکه
orthographic
U
نوعی طرح
calvados
U
نوعی عرق
blintze
U
نوعی شیرینی
banjo
U
نوعی تار
banjoes
U
نوعی تار
banjos
U
نوعی تار
malvasia
U
نوعی انگور
petard
U
نوعی بمب
camphor oil
U
نوعی روغن
rear crotch and near arm
U
نوعی کنده رو
bodkin
U
نوعی جوالدوز
airedale
U
نوعی سگ خرمایی
blintz
U
نوعی شیرینی
albacore
U
نوعی زیردریایی
elecampane
U
نوعی شیرینی
chihuahuas
U
نوعی سگ کوچک.
easter lily
U
نوعی سوسن
aerocommander
U
نوعی هواپیما
ragweed
U
نوعی ابروسیا
lithomarge
U
نوعی کائولین
dog rose
U
نوعی از گل نسرین
blood knot
U
نوعی گره
lutestring
U
نوعی پروانه
bowknot
U
نوعی گره
chiffon
U
نوعی کیک
blocking capacitor
U
نوعی خازن
cane brake
U
نوعی ازعلف
somehow
U
بیک نوعی
marquise
U
نوعی گلابی
cornett
U
نوعی شیپور
plug key
نوعی کلید
rusk
U
نوعی بیسکویت
cotype
U
نوعی فرعی
marc
U
نوعی عرق
poniter
U
نوعی سگ شکار ی
plylogeny
U
پدیدایی نوعی
slip joint pliers
نوعی انبردست
clove hitch
U
نوعی گره
pitchblende
U
نوعی اورانیت
cornets
U
نوعی شیپور
mastic
U
نوعی درزبند
cornet
U
نوعی شیپور
cole
U
نوعی کلم
rusks
U
نوعی بیسکویت
copal
U
نوعی رزین
cod
U
نوعی ماهی
bandora
U
نوعی سه تار
bandore
U
نوعی سه تار
phylogenesis
U
پدیدایی نوعی
French horn
U
نوعی شیپور
type tests
U
ازمایشهای نوعی
typical sample
U
نمونه نوعی
peanoforte
U
نوعی پیانو
patent anchor
U
نوعی لنگر
dalmatian
U
نوعی سگ بزرگ
chihuahua
U
نوعی سگ کوچک.
bulldog
U
نوعی سگ بزرگ
another guess
U
نوعی دیگر
cutlas
U
نوعی قمه
barnacle
U
نوعی صدف
chowder
U
نوعی ابگوشت
tweed
U
نوعی فاستونی
catatonia
U
نوعی جنون
mapes
U
نوعی پرش با یک پا
bulldogs
U
نوعی سگ بزرگ
manta
U
نوعی ردا
cutlasses
U
نوعی قمه
fox terrier
U
نوعی سگ اهلی
gabbro
U
نوعی سنگ
charade
U
نوعی معما
pecker
U
نوعی کلنگ
charade
U
نوعی بازی
greyhound
U
نوعی تازی
greyhounds
U
نوعی تازی
ganister
U
نوعی کوارتزپست
gannister
U
نوعی کوارتزپست
colts
U
نوعی طپانچه
beaver tail
U
نوعی کاشی
auks
U
نوعی پنگوئن
auk
U
نوعی پنگوئن
stoutest
U
نوعی ابجو
stouter
U
نوعی ابجو
stout
U
نوعی ابجو
mixer
U
نوعی خط دفاعی
fireman's carry from kneeling position
U
نوعی یک دست و یک پا
cutters
U
نوعی کرجی
cutter
U
نوعی کرجی
mixers
U
نوعی خط دفاعی
fireweed
U
نوعی کاهو
colt
U
نوعی طپانچه
garden heiliotrope
U
نوعی سمنه
cutlass
U
نوعی قمه
some kind of sickness
U
یک نوعی از بیماری
cowslip
U
نوعی پامچال
harvestman
U
نوعی عنکبوت
cocker spaniels
U
نوعی سگ پاکوتاه
cocker spaniel
U
نوعی سگ پاکوتاه
drop
U
[نوعی طاق]
it is of a different kind
U
نوعی دیگراست
bill
U
نوعی شمشیرپهن
bills
U
نوعی شمشیرپهن
cowslips
U
نوعی پامچال
taffy
U
نوعی اب نبات
Rosepink
<adj.>
<noun>
U
نوعی صورتی
kenning
U
نوعی استعاره
gazehound
U
نوعی سگ شکاری
kb 0
U
نوعی هواپیماست
stock saddle
U
نوعی زین
broccoli
U
نوعی گل کلم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com