Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quadrille
U
نوعی بازی ورق چهار نفری
quadrilles
U
نوعی بازی ورق چهار نفری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
foursomes
U
بازی گلف چهار نفری
foursome
U
بازی گلف چهار نفری
ombre
U
نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
omber
U
نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
quadrumvir
U
انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
delire a quatre
U
هذیان چهار نفری
tetrarchy
U
یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
string quartets
U
ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string quartet
U
ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
morrice
U
نوعی رقص شش نفری
morris
U
نوعی رقص شش نفری
threesomes
U
بازی سه نفری
threesome
U
بازی سه نفری
four knight's game
U
بازی چهار اسب
gallmite
U
نوعی کرم چهار پای کوچک
angular capital
U
[نوعی سرستون چهار ضلعی یونی]
waffles
U
نوعی کیک های چهار گوش
globe master
U
نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
jet star
U
نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت
starlifter
U
نوعی هواپیمای حمل و نقل چهار موتوره جت بزرگ
pillsbury variation
U
واریاسیون پیلزبری در بازی چهار اسب شطرنج
maroczy system
U
سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
stratotanker
U
نوعی هواپیمای تانکر سوخت رسان چهار موتوره هوایی
centuries
U
عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
century
U
عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
galloway
U
اسب مخصوص چهار نعل نوعی تاتوی اسکاتلندی ازنژاد گالووی
charade
U
نوعی بازی
draughts
U
نوعی بازی چکرز
whist
U
نوعی بازی ورق
slapjack
U
نوعی بازی ورق
jack-in-the-box
U
نوعی اتش بازی
jack in the box
U
نوعی اتش بازی
jack-in-the-boxes
U
نوعی اتش بازی
raffles
U
نوعی بازی قدیمی
billiards
U
نوعی از گوی بازی که
raffle
U
نوعی بازی قدیمی
Wellington
U
نوعی بازی گنجفه
pushpin
U
نوعی بازی بچگانه
canasta
U
نوعی بازی رامی
loos
U
نوعی بازی ورق
loo
U
نوعی بازی ورق
scrummage
U
نوعی بازی فوتبال راگبی
keno
U
نوعی بازی شبیه لوتو
speed a way
U
نوعی بازی شبیه هاکی
craps
U
نوعی بازی قمار باطاس
pitch and toss
U
نوعی بازی شیر یاخط
scrum
U
نوعی بازی فوتبال راگبی
yoyo
U
نوعی اسباب بازی بچگانه
speedball
U
نوعی بازی شبیه فوتبال
scrums
U
نوعی بازی فوتبال راگبی
eucher
U
نوعی بازی ورق امریکایی
racketball
U
نوعی بازی شبیه هندبال
tetherball
U
نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
checker
U
نوعی بازی شبیه جنگ نادر
croquet
U
نوعی بازی با گوی وحلقه کروکت
faro
U
نوعی بازی قمار شبیه بانک
lacrosse
U
لاکروس که نوعی توپ بازی است
marionettes
U
عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
marionette
U
عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
gin rummy
U
نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
badminton
U
نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
Frisbee
U
نوعی بازی به نام بومرنگ در فارسی
disciplinary control board
U
کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
shinny
U
نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
bowlers
U
نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
bowler
U
نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
acrade game
U
نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
musical chairs
U
نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
cross-in-square
U
[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster
U
تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
trapezium
U
چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
jigsaw puzzle
U
نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
quatrefoil
U
چهار وجهی
[این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
tetrapterous
U
دارای چهار بال چهار جناحی
tetragonal
U
دارای چهار زاویه چهار کنجی
quadrumana
U
چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
tetrahedron
U
جسم چهار سطحی چهار ضلعی
quadrangle
U
چهار گوش چهار دیواری
qyaternary
U
چهار واحدی چهار عضوی
quatrefoil
U
چهار ترک چهار گوشه
quadrangles
U
چهار گوش چهار دیواری
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
percapita
U
نفری
triumvirates
U
سه نفری
threesome
U
سه نفری
triumvier
U
سه نفری
threesomes
U
سه نفری
triumvirate
U
سه نفری
tandem
U
درشکه دو نفری
parleyed
U
گفتگوی دو نفری
duumvirate
U
حکومت دو نفری
tandems
U
درشکه دو نفری
folie a deux
U
جنون دو نفری
dialogues
U
مکالمهء دو نفری
dialogue
U
مکالمهء دو نفری
quintets
U
پنج نفری
quintet
U
پنج نفری
duopoly
U
انحصار دو نفری
parley
U
گفتگوی دو نفری
single
U
تنها یک نفری
trios
U
سه نفری سه تایی
quintette
U
پنج نفری
parleying
U
گفتگوی دو نفری
parleys
U
گفتگوی دو نفری
trio
U
سه نفری سه تایی
septet
U
دسته هفت نفری
stichomythia
U
سوال وجواب در نفری
heptarchy
U
حکومت هفت نفری
counseled
U
مشاوره دو نفری مشورت
monologues
U
تک سخنگویی صحبت یک نفری
decurion
U
رئیس دسته ده نفری
counsel
U
مشاوره دو نفری مشورت
monologue
U
تک سخنگویی صحبت یک نفری
percapita
U
بقرار هر نفری هر راس
counsels
U
مشاوره دو نفری مشورت
counselling
U
مشاوره دو نفری مشورت
monolog
U
تک سخنگویی صحبت یک نفری
pleiad
U
دسته هفت نفری
counselled
U
مشاوره دو نفری مشورت
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
tarantella
U
رقص تند دو نفری ایتالیایی
madrigals
U
سرود عاشقانه چند نفری
septette
U
دسته هفت نفری هفتگانه
duumvir
U
شریک رتبه حکومت دو نفری
strength
U
قدرت رزمی استعداد نفری
petit jury
U
هیئت منصفه دوازده نفری
madrigal
U
سرود عاشقانه چند نفری
roomette
U
اتاقک یا کوپه یک نفری ترن
strengths
U
قدرت رزمی استعداد نفری
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
rigadoon
U
رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
squads
U
گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
octet
U
دسته خوانندگان یانوازندگان هشت نفری
squad
U
گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
rigaudon
U
رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
quintets
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintet
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintette
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
adagio
رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
all but a few
U
همه به غیر از چند تایی
[چند نفری]
They were walking three abreast.
سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
quadrilaterals
U
چهار بر
quarter
U
چهار یک
quadrilateral
U
چهار بر
quadruple
U
چهار لا
quadruples
U
چهار لا
four
U
چهار
tetrad
U
چهار
quadruped
U
چهار پا
quadrupled
U
چهار لا
quartile
U
چهار یک
tetragon
U
چهار بر
quadrupling
U
چهار لا
quatre
U
چهار
quadrate
U
چهار یک
quadrupeds
U
چهار پا
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
quadruples
U
چهار گانه
tetragon
U
چهار گوشه
quad
U
چهار قلو
quad
U
چهار گوش
four dimensional
U
چهار بعدی
four cycle
U
چهار چرخه
quadruples
U
چهار تایی
tetrastich
U
چهار بیتی
quads
U
چهار قلو
tetratomic
U
چهار اتمی
quads
U
چهار گوش
close
U
چهار گوشه
tetrahedral
U
چهار ضلعی
tetramerous
U
چهار جزیی
quadrupling
U
چهار تایی
the four seasons
U
چهار فصل
tetrahedron
U
چهار وجهی
gallops
U
چهار نعل
twice is
U
دو دو تا چهار تا میشود
galloped
U
چهار نعل
gallop
U
چهار نعل
quadrupling
U
چهار گانه
tetrahedral
U
چهار وجهی
quadripartite
U
چهار جزئی
tetravalent
U
چهار فرفیتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com