English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
beam rolling mill U نورد کاری تیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tube rolling U نورد کاری لوله
Other Matches
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
rolled copper strips U مس نورد
drummed U نورد
beams U نورد
beam U نورد
rolls U نورد
carriage U نورد
drum U نورد
roller U نورد
roll U نورد
rolled U نورد
inking roller U نورد
rollers U نورد
carriages U نورد
rollers U قرقره نورد
mountaineers U کوه نورد
roller U قرقره نورد
cross roll U نورد عرضی
cr U بازگشت نورد
cragsman U کوه نورد
cross country mill U نورد چلیپایی
roll U نورد کردن
cosmonauts U کیهان نورد
rolls U نورد کردن
sailors U دریا نورد
dummy roll U نورد کور
universal roll U نورد یونیورسال
carriage control U کنترل نورد
sailor U دریا نورد
rolled U نورد کردن
blooming roll U نورد شمشه
cosmonaut U کیهان نورد
mountaineer U کوه نورد
blooming train U مسافت نورد
mill U کارخانه نورد
sailer U دریا نورد
seagoer U دریا نورد
shipman U دریا نورد
seagoing U دریا نورد
mills U کارخانه نورد
sheet roll U نورد ورق
center disc roll U نورد دیسکی
shipper U دریا نورد
seafarers U دریا نورد
carriage return U بازگشت نورد
rolling mill U دستگاه نورد
grooved roll U نورد شیاردار
roughing roll U پیش نورد
rolling U نورد زدن
warp beam U نورد بالا
roll pass U کالیبر نورد
seafarer U دریا نورد
roll pass U رخده نورد
continous rolling U نورد دائمی
alpinist U کوه نورد
breast U نورد پایین
breaking down roll U نورد شکست
roll stand U مقام نورد
break down roll U پیش نورد
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
intermediate roll stand U مقام نورد میانی
tire rolling mill U دستگاه نورد لاستیک
hot roll U نورد کردن داغ
muck mill U دستگاه نورد فولاد
rolled iron or steel U فولاد نورد خورده
slabbing mill U دستگاه نورد لوحه
ingots slab mill U دستگاه نورد لوحه
hot strip mill U مسیر نورد گرم
tire mill U دستگاه نورد لاستیک
drawing mill U دستگاه نورد کششی
carriage control tape U نوار کنترل نورد
cold rolling mill U دستگاه نورد سرد
roll housing U پایه دستگاه نورد
roll piercing process U روش نورد مایل
rolled glass U شیشه نورد خورده
cogging stand U مقام دستگاه نورد
rolled profile U نیمرخ نورد خورده
cogging stand U مقام پیش نورد
seamanlike U مثل دریا نورد
cogging mill U دستگاه نورد شمشه
sheet mill stand U مقام نورد ورق
chilled roll U نورد سخت کننده
single stand mill U دستگاه نورد یک مقامه
compressed asphalt U اسفالت نورد شده
wire rolling mill U دستگاه نورد سیم
wire rod mill U کالیبر نورد سیم
bar work U نورد کردن میله
plate mill U غستگاه نورد صفحه
blooming stand U مقام پیش نورد
plate roll U غستگاه نورد صفحه
breaking down stand U مقام پیش نورد
narrow strip mill U نورد نوار باریک
manufactoring tape milling machine U دستگاه نورد صنعتی
plug mill U دستگاه نورد توپی
roughing stand U مقام پیش نورد
corrugated rolling mill U دستگاه نورد ورق موجدار
double two high rolling mill U دستگاه نورد مضاعف دوبل
cogging mill train U مسیر دستگاه نورد شمش
cogging roll U دستگاه نورد اولیه شمش
wide strip mill U دستگاه نورد نوار پهن
continous rod mill U دستگاه نورد سیم دائمی
hot rolled strip U باریکه نورد شده داغ
cold reduce U نورد کردن در حالت سرد
cold roll U نورد کردن در حالت سرد
armor plate rolling mill U دستگاه نورد ورق زرهی
bar mill U دستگاه نورد میله گرد
smoothing rolls U دستگاه نورد نرم کننده
cog down U به سمت پایین نورد کردن
sheet roller U کارخانه نورد ورق فلزی
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
platen U نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
fielder U بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
platen U صفحه پهن فلز قالب ریزی و ریخته گری نورد ماشین تحریر و غیره
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
mill U نورد کردن فرز کردن اسیاب
mills U نورد کردن فرز کردن اسیاب
mosaics U موزاییک کاری معرق معرق کاری
plumbery U سرب کاری کارخانه سرب کاری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
curries U کاری
malfunctions U کژ کاری
malfunctioned U کژ کاری
malfunction U کژ کاری
plastering U گچ کاری
slobbery U تف کاری
currie U کاری
curry U کاری
parget U گچ کاری
plasterwork U گچ کاری
under employment U کم کاری
impotence U کاری
effective U کاری
electroplating U اب کاری
active U کاری
intent on doing anything U کاری
flower piece U گل کاری
hypofunction U کم کاری
inaction U بی کاری
impotency U کاری
curry powder U کاری
curry powders U کاری
feckful U کاری
boo boo U اشتباه کاری
joinery U نازک کاری
calk U بتونه کاری
drilling U مته کاری
canniness U ملاحظه کاری
brick work U اجر کاری
lubrication U روغن کاری
welding U جوش کاری
farming U اجاره کاری
working storage U انباره کاری
punching U منگنه کاری
workspace U فضای کاری
workstation U ایستگاه کاری
working storage U حافظه کاری
brickworks U سفت کاری
workstations U ایستگاه کاری
bumping tool U ابزار خم کاری
brick work U سفت کاری
touch off <idiom> U شروع کاری
business hours U ساعت کاری
compounding U امیزه کاری
tokenism U نمونه کاری
an active remedy U درمان کاری
decorations U زینت کاری
decoration U زینت کاری
extravagantly U با افراط کاری
mining U معدن کاری
To follow up (trace) something. U پی کاری را گرفتن
You dont seem to be with it . You dont know the half of it . U تو کجای کاری
an active man U مرد کاری
prepared U آمادهانجام کاری
dressing-down U چوبه کاری
tour de force U شیرین کاری
punch-ups U کتک کاری
punch-up U کتک کاری
off season U در دوران کم کاری
misconduct U خلاف کاری
acrography U گچ کاری برجسته
active cell U خانه کاری
anaplasty U پیوند کاری
brushwork U قلممو کاری
squalor U کثافت کاری
amalgamating U ملغمه کاری
blindage U صیقل کاری
amalgamates U ملغمه کاری
amalgamated U ملغمه کاری
amalgamate U ملغمه کاری
forming U فرم کاری
smelting U ذوب کاری
forging U چکش کاری
come to <idiom> U شروع کاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com