Total search result: 201 (18 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
debutant U |
نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
kiosk U |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
 |
 |
kiosks U |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
 |
 |
drop down list box U |
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد |
 |
 |
publicly useful U |
سودمند برای عموم |
 |
 |
for the public good U |
برای خیر عموم |
 |
 |
Open to the publice. U |
ورود برای عموم آزاد است |
 |
 |
sixth man U |
نخستین بازیگرذخیرهای که وارد میدان میشود |
 |
 |
query U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
queried U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
queries U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
querying U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
notation U |
که عملگر پس از عملوند فاهر میشود |
 |
 |
notations U |
که عملگر پس از عملوند فاهر میشود |
 |
 |
opportunity target U |
هدفی که غیرمنتظره فاهر میشود |
 |
 |
eminent domain U |
قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم |
 |
 |
successive U |
آنچه یکی پس از دیگری فاهر میشود |
 |
 |
deusexmachina U |
شخص یا چیزی که بطور غیرمترقبه فاهر میشود |
 |
 |
public U |
سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور |
 |
 |
deodand U |
چیزیکه دولت برای استفاده عموم ضبط میکردزیرامایه مرگ کسی شده |
 |
 |
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
 |
 |
drop down menu U |
منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود |
 |
 |
damask U |
سیاهی و یارنگی که براثر خوردگی روی فولاد صیقلی فاهر میشود |
 |
 |
thunderhead U |
توده ابری که حاشیه اش سفیداست وقبل از رعد وبرق دراسمان فاهر میشود |
 |
 |
for a sake U |
برای حفظ فاهر |
 |
 |
pro forma U |
برای صورت فاهر |
 |
 |
fiber U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
 |
 |
fibres U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
 |
 |
fibre U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
 |
 |
postscript U |
سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد |
 |
 |
right U |
منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید |
 |
 |
righted U |
منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید |
 |
 |
righting U |
منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید |
 |
 |
postscripts U |
سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد |
 |
 |
break shot U |
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد |
 |
 |
prefix notation U |
عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست |
 |
 |
ripple through effect U |
نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود |
 |
 |
i did it for show U |
برای نمایش یا فاهر ان کاررا کردم |
 |
 |
QBE U |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
 |
 |
grilse U |
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد |
 |
 |
little go U |
نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد |
 |
 |
horned scully U |
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود |
 |
 |
prints U |
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص |
 |
 |
printed U |
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص |
 |
 |
print U |
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص |
 |
 |
inserting U |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
 |
 |
inserts U |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
 |
 |
insert U |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
 |
 |
transients U |
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود |
 |
 |
generations U |
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند |
 |
 |
generation U |
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند |
 |
 |
transient U |
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود |
 |
 |
cartridge U |
کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است |
 |
 |
cartridges U |
کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است |
 |
 |
self- U |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
 |
 |
fourth generation computers U |
زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند |
 |
 |
blue key U |
نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم |
 |
 |
background noise U |
در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود |
 |
 |
write U |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
 |
 |
writes U |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
 |
 |
laitance U |
حبابی که پس از بتن ریزی درسطح بتن فاهر میشود وباعث متخلخل شدن سطح بتن میگردد |
 |
 |
drawing tools U |
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره |
 |
 |
at first a U |
در نخستین دید در وهله نخستین |
 |
 |
warehousing system U |
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود |
 |
 |
offensive weapon U |
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند |
 |
 |
broach U |
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن |
 |
 |
broached U |
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن |
 |
 |
broaching U |
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن |
 |
 |
broaches U |
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن |
 |
 |
asynchronous computer U |
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام |
 |
 |
post script U |
SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S |
 |
 |
character U |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
 |
 |
characters U |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
 |
 |
scareup U |
فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن |
 |
 |
TCP/IP U |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
 |
 |
drives U |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
 |
 |
drive U |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
 |
 |
Viewdata U |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
 |
 |
paged U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
 |
 |
page U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
 |
 |
pages U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
 |
 |
propagation delay U |
1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود |
 |
 |
BNC connector U |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
 |
 |
structures U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structure U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structuring U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
stud U |
حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود |
 |
 |
cash crop U |
محصولی که برای فروش فرآوری میشود |
 |
 |
instrumentalists U |
نوازنده |
 |
 |
musician U |
نوازنده |
 |
 |
instrumentalist U |
نوازنده |
 |
 |
executant U |
نوازنده |
 |
 |
musicians U |
نوازنده |
 |
 |
player U |
نوازنده |
 |
 |
blowier U |
نوازنده |
 |
 |
this work is palling on me U |
اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود |
 |
 |
probationer U |
زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود |
 |
 |
truces U |
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود |
 |
 |
probationers U |
زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود |
 |
 |
truce U |
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود |
 |
 |
annunciator U |
ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود |
 |
 |
saxophonists U |
نوازنده ساکسوفون |
 |
 |
organist U |
نوازنده ارگ |
 |
 |
saxophonist U |
نوازنده ساکسوفون |
 |
 |
stringer U |
نوازنده ساز |
 |
 |
lutanist U |
نوازنده عود |
 |
 |
pianist U |
نوازنده پیانو |
 |
 |
cellists U |
نوازنده ویولن سل |
 |
 |
cellist U |
نوازنده ویولن سل |
 |
 |
minstrels U |
نوازنده سیار |
 |
 |
symphonist U |
نوازنده عضوارکستر |
 |
 |
violoncellist U |
نوازنده ویولن سل |
 |
 |
pianists U |
نوازنده پیانو |
 |
 |
minstrel U |
نوازنده سیار |
 |
 |
stringers U |
نوازنده ساز |
 |
 |
universal applause U |
عموم |
 |
 |
public U |
عموم |
 |
 |
bulk head U |
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود |
 |
 |
golden handshake U |
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود |
 |
 |
debutant U |
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود |
 |
 |
macs U |
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن |
 |
 |
scratch file U |
ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود |
 |
 |
promotion money U |
دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود |
 |
 |
corsages U |
دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود |
 |
 |
yard man U |
کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود |
 |
 |
golden handshakes U |
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود |
 |
 |
corsage U |
دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود |
 |
 |
metacompilation U |
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود |
 |
 |
toll traverse U |
وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود |
 |
 |
wharfage U |
وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی |
 |
 |
mac U |
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن |
 |
 |
percussionist U |
نوازنده اسبابهای ضربی |
 |
 |
percussionists U |
نوازنده اسبابهای ضربی |
 |
 |
carillonneur U |
نوازنده سنتور زنگی |
 |
 |
top U |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
 |
 |
dumb well U |
چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود |
 |
 |
pontage U |
مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود |
 |
 |
verification fire U |
تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود |
 |
 |
prompted U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
seek U |
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود |
 |
 |
seeking U |
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود |
 |
 |
burse U |
بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود |
 |
 |
redundant U |
قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود |
 |
 |
wine palm U |
هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود |
 |
 |
seeks U |
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود |
 |
 |
built up frog U |
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود |
 |
 |
appearance money U |
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود |
 |
 |
contact party U |
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود |
 |
 |
prompt U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
prompts U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
dry ginger U |
نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود |
 |
 |
coram popula U |
درپیش عموم |
 |
 |
the public U |
عموم مردم |
 |
 |
publicly U |
در نظر عموم |
 |
 |
public spiritedness U |
خیرخواهی عموم |
 |
 |
organ grinder U |
نوازنده سیار ارگ دستی |
 |
 |
organ-grinder U |
نوازنده سیار ارگ دستی |
 |
 |
organ-grinders U |
نوازنده سیار ارگ دستی |
 |
 |
assessed value U |
ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود |
 |
 |
Good grief! <idiom> U |
این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود |
 |
 |
core binder U |
ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود |
 |
 |
payola U |
وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود |
 |
 |
toner U |
محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود |
 |
 |
break up value U |
قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود |
 |
 |
slow pill U |
ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود |
 |
 |
takedown U |
مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود |
 |
 |
sub woofer U |
هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود |
 |
 |
retrorocket U |
راکتی که برای مخالفت باحرکت رسانگر بطرف جلوروی ان نصب میشود |
 |
 |
sequential access U |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود |
 |
 |
publicizing U |
به اطلاع عموم رساندن |
 |
 |
By common consent. U |
به تصدیق همه ( عموم ) |
 |
 |
open to the public U |
واضح درنظر عموم |
 |
 |
publicising U |
به اطلاع عموم رساندن |
 |
 |
publicizes U |
به اطلاع عموم رساندن |
 |
 |
publitize U |
به اطلاع عموم رساندن |
 |
 |
notify the public U |
به اطلاع عموم رساندن |
 |
 |
publicised U |
به اطلاع عموم رساندن |
 |
 |
commonable U |
قابل استفاده عموم |
 |
 |
publicises U |
به اطلاع عموم رساندن |
 |
 |
publicized U |
به اطلاع عموم رساندن |
 |
 |
publicize U |
به اطلاع عموم رساندن |
 |
 |
input/output U |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود |
 |
 |
slush fund U |
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود |
 |
 |
access panel U |
پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود |
 |
 |
qsam U |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش که با استفاده روش دستیابی تربیتی بازیابی میشود |
 |
 |
bench mark U |
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود |
 |
 |
peers of scotland U |
بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود |
 |
 |
insertion point U |
نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود |
 |
 |
wrming message U |
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود |
 |
 |
lifting body U |
هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود |
 |
 |
slush funds U |
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود |
 |
 |
docketed U |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
 |
 |
vacation sittings U |
جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود |
 |
 |
end U |
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود |
 |
 |
key signature U |
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود |
 |
 |
docketing U |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
 |
 |
masters U |
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود |
 |
 |
docket U |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
 |
 |
master U |
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود |
 |
 |
ends U |
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود |
 |
 |
mastered U |
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود |
 |