Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
prover
U
نمونه گرفتن محک زدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sample
U
نمونه گرفتن
sampled
U
نمونه گرفتن
to take a sample of blood
U
گرفتن نمونه خون
[برای آزمایش خون]
Other Matches
modules
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling
U
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sampled
U
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sample
U
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling
U
نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample
U
نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes
U
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
to take medical advice
U
دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
grip
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
calebrate
U
جشن گرفتن عید گرفتن
to seal up
U
درز گرفتن کاغذ گرفتن
slag
U
کفه گرفتن تفاله گرفتن
take in
<idiom>
U
زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
clams
U
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
clam
U
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grips
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripped
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
copying
U
نمونه
strickle
U
نمونه
model
U
نمونه
copyslip
U
نمونه
representatives
U
نمونه
modeled
U
نمونه
schema
U
نمونه
schemata
U
نمونه
paragon
U
نمونه
instance
U
نمونه
progenitors
U
نمونه
progenitor
U
نمونه
calligraph
U
نمونه
instances
U
نمونه
paragons
U
نمونه
representative
U
نمونه
sample
U
نمونه
type
U
نمونه
typed
U
نمونه
types
U
نمونه
examples
U
نمونه
precedents
U
نمونه
precedent
U
نمونه
example
U
نمونه
modelled
U
نمونه
models
U
نمونه
sampled
U
نمونه
modules
U
نمونه
exemplars
U
نمونه
copied
U
نمونه
paradigm
U
نمونه
copies
U
نمونه
copy
U
نمونه
specimen
U
نمونه
sampling
U
نمونه
formats
U
نمونه
format
U
نمونه
exemplar
U
نمونه
forme
U
نمونه
module
U
نمونه
foretype
U
نمونه
ensample
U
نمونه
typicalness
U
نمونه
paradigms
U
نمونه
patterns
U
نمونه
specimens
U
نمونه
pattern
U
نمونه
breadboard
U
نمونه
cells
U
فرف نمونه
sight form
U
نمونه رصد
screamer
U
نمونه بسیارخوب
modeling
U
نمونه سازی
cell
U
فرف نمونه
sampling
U
نمونه گیری
sampled
U
نمونه قراردادن
type of use
U
نمونه کاربرد
random sample
U
نمونه تصادفی
pattern making
U
نمونه سازی
sample
U
واحد نمونه
sampling
U
نمونه برداری
sample
U
نمونه قراردادن
sample
U
نمونه کالا
prototype
U
نمونه نخستین
piece
U
سکه نمونه
typical
U
نمونه نوعی
typical
U
یک نمونه بارز
prototyping
U
ساخت یک نمونه
protoplast
U
نمونه اصل
samplers
U
نمونه بردار
sampler
U
نمونه بردار
samples
U
نمونه کالا
reference pilot
U
نمونه مرجع
demo
U
نمونه نمایشی
test piece
U
نمونه ازمایشی
quota sample
U
نمونه سهمیه
test model
U
نمونه ی ازمایش
pieces
U
سکه نمونه
parable
U
قیاس نمونه
parables
U
قیاس نمونه
pilot plant
U
کارخانه نمونه
prototypes
U
نمونه ازمایشی
prototypes
U
نمونه نخستین
prototypes
U
نمونه اولیه
prototype
U
نمونه ازمایشی
gauge
U
سنجیدن نمونه
probability sample
U
نمونه احتمالاتی
patterning
U
نمونه سازی
phony
U
مدل یا نمونه
sample distribution
U
توزیع نمونه
sample size
U
حجم نمونه
standards
U
نمونه قانونی
sampled
U
نمونه کالا
sample size
U
بزرگی نمونه
specimen signature
U
نمونه امضاء
archetype
U
نمونه اولیه
archetypes
U
نمونه اولیه
samplery
U
نمونه برداری
sample data
U
داده نمونه
sample cell
U
فرف نمونه
representative sample
U
نمونه معرف
prototype
U
نمونه اولیه
gauged
U
سنجیدن نمونه
test piece
U
نمونه ازمایش
standard
U
نمونه قانونی
gauges
U
سنجیدن نمونه
test specimen
U
نمونه ازمایشی
test specimen
U
نمونه ازمایش
test specimen
U
نمونه ی ازمایش
pilot production
U
تولید نمونه
pilot plant
U
کارگاه نمونه
pilot model
U
نمونه ازمایشی
samplery
U
نمونه گیری
modelled
U
نمونه اصلی
emulation
U
نمونه سازی
emulator
U
نمونه ساز
copy
U
نمونه ساختن
by the square
U
مطابق نمونه
typicality
U
نمونه علامت
copied
U
نمونه ساختن
foretype
U
نمونه قبلی
breadboard
U
نمونه تابلویی
typify
U
نمونه دادن
typifies
U
نمونه بودن
typifies
U
نمونه دادن
for example
U
برای نمونه
exemplarily
U
بطور نمونه
typical sample
U
نمونه نوعی
typical galaxy
U
کهکشان نمونه
survey
U
نمونه گیری
models
U
نمونه اصلی
poll
U
نمونه برداشتن
g
U
نمونه معیار
modeled
U
نمونه اصلی
surveyed
U
نمونه گیری
model
U
نمونه اصلی
typifying
U
نمونه دادن
free sample
U
نمونه مجانی
surveys
U
نمونه گیری
typify
U
نمونه بودن
polled
U
نمونه برداشتن
typal
U
شبیه نمونه
polls
U
نمونه برداشتن
coring
U
نمونه گیری
exemplification
U
نمونه اوری
copies
U
نمونه ساختن
ladle samble
U
نمونه پاتیل
work sample
U
نمونه کار
portfolio
U
نمونه محصول
biased sample
U
نمونه سودار
tokenism
U
نمونه نمایی
core sample
U
نمونه استوانهای
tokenism
U
نمونه کاری
sampled
U
واحد نمونه
typified
U
نمونه دادن
per sample
U
طبق نمونه
typifying
U
نمونه بودن
vial
U
شیشه نمونه
exemplum
U
مثال نمونه
copying
U
نمونه ساختن
typification
U
تعیین نمونه
holotype
U
نمونه شاخص
typified
U
نمونه بودن
unknown sample
U
نمونه مجهول
sampling distribution
U
توزیع نمونه گیری
ideals
U
مطابق نمونه واقعی
sampling equipment
U
دستگاه نمونه گیر
ideals
U
نمونه کامل فرضی
sampling bias
U
سوداری نمونه گیری
ideal
U
مطابق نمونه واقعی
transverse test specimen
U
نمونه ازمایش عرضی
fallout pattern
U
نمونه ریزش اتمی
polling list
U
سیاهه نمونه برداری
classics
U
مطابق بهترین نمونه
test town
U
شهرمورد نمونه گیری
split ring
U
فنر نمونه گیر
time sampling
U
نمونه گیری زمانی
blood sample
U
واحد نمونه خون
classic
U
مطابق بهترین نمونه
ideal
U
نمونه کامل فرضی
bottle silt sampler
U
نمونه برداری با بطری
to pull a proof
U
نمونه چاپی دراوردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com