English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ideal U نمونه کامل فرضی
ideals U نمونه کامل فرضی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quintes sence U نمونه کامل جوهرپنجم
paragons U مقیاس رفعت و خوبی نمونه کامل
paragon U مقیاس رفعت و خوبی نمونه کامل
assumed decimal point U ممیز فرضی نقطه اعشار فرضی
assumed grid U شبکه فرضی سیستم مختصات فرضی
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
false origin U مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
full mobilization U تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
completed case U جعبه کامل خشاب کامل
full scale U باندازه کامل بمقیاس کامل
full annealing U بازپخت کامل تاباندن کامل
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
hypothetical U فرضی
presumptive U فرضی
hypothetial U فرضی
theoretical U فرضی
suppisitive U فرضی
suppositive U فرضی
hypothetic U فرضی
imaginary U فرضی
suppositional U فرضی
assumed U فرضی
phantom line U خط فرضی
agonic line U خط فرضی
an imaginary line U خط فرضی
supposed U فرضی
obligatory U فرضی
assumptive U فرضی
presumptive title U حق فرضی
imago U حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
line of scrimmage U خط فرضی تجمعی
presumption of death U موت فرضی
implied trust U مسئولیت فرضی
assumed name U نام فرضی
dead reckoning U نقطه فرضی
suppositions U فرضی انگاشتی
hypothetical construct U سازه فرضی
hypothetical case U دعوی فرضی
arbitrary control U کنترل فرضی
fictitious thickness U ضخامت فرضی
theoretical competition U رقابت فرضی
persumptive death U موت فرضی
supposed death U موت فرضی
john done U اسم فرضی
hypostatic U اصلی- فرضی
notional income U درامد فرضی
dead reckoning U محل فرضی
assumed mean U میانگین فرضی
presumptive U فرضی احتمالی
supposedly U بطور فرضی
assumed orientation U توجیه فرضی
suppositious U فرضی خیالی
presumptive title U سمت فرضی
assumed position U موضع فرضی
fictitious thickness U ضخامت فرضی
presumed death U موت فرضی
supposition U فرضی انگاشتی
assumed azimuth U گرای فرضی
thorough U بطور کامل کامل
warrant of presumed death U حکم موت فرضی
intervening variable U متغیر فرضی رابط
differential ballistic wind U باد بالیستیکی فرضی
agonic line U خط فرضی روی نقشه
cone of scape U مخروط فرضی در اگزوسفر
hypothetico deductive method U روش فرضی- قیاسی
implied malice U سوء نیت فرضی
presumption of death decree U حکم موت فرضی
presumption of the death decree U حکم موت فرضی
rule of thumb U حساب تخمینی و فرضی
hypotheses U قضیه فرضی نهشته
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
fictitious force U نیروی فرضی [فیزیک]
hypothesis U قضیه فرضی نهشته
assumed grid U شبکه بندی فرضی
offside line U خط فرضی موازی با دروازه
conceptual nervous system U دستگاه عصبی فرضی
graviton U واحد بنیادی فرضی گرانش
lay line U خط فرضی مسیر قایق به مقصد
head string U خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
hypostasis U موجود فرضی حالت تعلیق
arbitrary control U کنترل با استفاده از گرایامختصات فرضی
It is quite a hypothetical case . U این یک قضیه کاملا" فرضی است
assumed orientation U توجیه فرضی وسایل نقشه برداری
tabula rasa U مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
four yard line U خط فرضی 4 متر به موازات دوازه واترپولو
long string U خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
Utopia U دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
data line U خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
purpuric acid اسید فرضی که نمک های آن ارغوانی رنگ هستند
Utopias U دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
bomb release line U خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
telegony U انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
yard line U خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
isallobar U خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
isallobaric U خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
point of fall U نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
rhumb line U خط فرضی روی کره زمین که همه نصف النهارها را تحت زاویه یکسان قطع میکند
chapman region U منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
forme U نمونه
schema U نمونه
foretype U نمونه
schemata U نمونه
exemplars U نمونه
paradigms U نمونه
paradigm U نمونه
exemplar U نمونه
format U نمونه
example U نمونه
progenitor U نمونه
progenitors U نمونه
representative U نمونه
instance U نمونه
types U نمونه
typed U نمونه
patterns U نمونه
pattern U نمونه
representatives U نمونه
strickle U نمونه
instances U نمونه
type U نمونه
examples U نمونه
modeled U نمونه
specimens U نمونه
specimen U نمونه
models U نمونه
modelled U نمونه
model U نمونه
copies U نمونه
copied U نمونه
copy U نمونه
copying U نمونه
formats U نمونه
copyslip U نمونه
calligraph U نمونه
paragon U نمونه
paragons U نمونه
breadboard U نمونه
sampling U نمونه
sample U نمونه
sampled U نمونه
modules U نمونه
module U نمونه
ensample U نمونه
precedent U نمونه
precedents U نمونه
typicalness U نمونه
exemplarily U بطور نمونه
parables U قیاس نمونه
demo U نمونه نمایشی
parable U قیاس نمونه
standard U نمونه قانونی
typification U تعیین نمونه
by the square U مطابق نمونه
breadboard U نمونه تابلویی
modeling U نمونه سازی
random sample U نمونه تصادفی
quota sample U نمونه سهمیه
exemplification U نمونه اوری
exemplum U مثال نمونه
prototyping U ساخت یک نمونه
protoplast U نمونه اصل
probability sample U نمونه احتمالاتی
for example U برای نمونه
foretype U نمونه قبلی
biased sample U نمونه سودار
core sample U نمونه استوانهای
typifying U نمونه دادن
typifying U نمونه بودن
g U نمونه معیار
emulation U نمونه سازی
ladle samble U نمونه پاتیل
standards U نمونه قانونی
sampling U نمونه گیری
holotype U نمونه شاخص
sampling U نمونه برداری
typify U نمونه بودن
typify U نمونه دادن
pilot production U تولید نمونه
pilot plant U کارخانه نمونه
pilot plant U کارگاه نمونه
pilot model U نمونه ازمایشی
phony U مدل یا نمونه
gauge U سنجیدن نمونه
gauges U سنجیدن نمونه
coring U نمونه گیری
free sample U نمونه مجانی
pattern making U نمونه سازی
emulator U نمونه ساز
typified U نمونه دادن
typified U نمونه بودن
typifies U نمونه دادن
typifies U نمونه بودن
prototypes U نمونه اولیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com