Perdic | نمونه تابلویی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	breadboard U	نمونه تابلویی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	switchboard instrument U	سنجه تابلویی
	decorative rugs U	قالیچه های تابلویی [که بصورت سفارشی و در تعداد کم تولید می شود.]
	module U	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
	modules U	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
	acceptance sampling U	نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
	sampled U	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
	sample U	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
	backs U	تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد
	back U	تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد
	mosaic mountant U	صفحه تهیه موزاییک تابلویی که عکسهای موزاییک هوایی به ان وصل میشود
	sampling U	نمونه گیری برداشت نمونه
	undisturbed sample U	نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
	natural dyes U	رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
	representatives U	نمونه
	patterns U	نمونه
	paradigms U	نمونه
	paradigm U	نمونه
	representative U	نمونه
	schema U	نمونه
	schemata U	نمونه
	progenitors U	نمونه
	instance U	نمونه
	progenitor U	نمونه
	instances U	نمونه
	pattern U	نمونه
	type U	نمونه
	typed U	نمونه
	paragon U	نمونه
	paragons U	نمونه
	typicalness U	نمونه
	breadboard U	نمونه
	calligraph U	نمونه
	strickle U	نمونه
	copyslip U	نمونه
	ensample U	نمونه
	foretype U	نمونه
	types U	نمونه
	specimen U	نمونه
	example U	نمونه
	examples U	نمونه
	modules U	نمونه
	format U	نمونه
	formats U	نمونه
	exemplar U	نمونه
	exemplars U	نمونه
	module U	نمونه
	sampling U	نمونه
	specimens U	نمونه
	forme U	نمونه
	copies U	نمونه
	precedent U	نمونه
	precedents U	نمونه
	copied U	نمونه
	sample U	نمونه
	model U	نمونه
	modeled U	نمونه
	copying U	نمونه
	modelled U	نمونه
	models U	نمونه
	copy U	نمونه
	sampled U	نمونه
	typical galaxy U	کهکشان نمونه
	copying U	نمونه ساختن
	representative sample U	نمونه معرف
	typification U	تعیین نمونه
	probability sample U	نمونه احتمالاتی
	test specimen U	نمونه ازمایشی
	test specimen U	نمونه ازمایش
	test specimen U	نمونه ی ازمایش
	sample cell U	فرف نمونه
	typicality U	نمونه علامت
	typal U	شبیه نمونه
	sample distribution U	توزیع نمونه
	typical sample U	نمونه نوعی
	sample data U	داده نمونه
	unknown sample U	نمونه مجهول
	vial U	شیشه نمونه
	model U	نمونه اصلی
	quota sample U	نمونه سهمیه
	work sample U	نمونه کار
	surveys U	نمونه گیری
	surveyed U	نمونه گیری
	survey U	نمونه گیری
	tokenism U	نمونه کاری
	tokenism U	نمونه نمایی
	demo U	نمونه نمایشی
	prototyping U	ساخت یک نمونه
	reference pilot U	نمونه مرجع
	polls U	نمونه برداشتن
	protoplast U	نمونه اصل
	biased sample U	نمونه سودار
	for example U	برای نمونه
	emulation U	نمونه سازی
	ladle samble U	نمونه پاتیل
	screamer U	نمونه بسیارخوب
	random sample U	نمونه تصادفی
	samplery U	نمونه گیری
	sight form U	نمونه رصد
	specimen signature U	نمونه امضاء
	holotype U	نمونه شاخص
	g U	نمونه معیار
	exemplum U	مثال نمونه
	foretype U	نمونه قبلی
	poll U	نمونه برداشتن
	exemplification U	نمونه اوری
	exemplarily U	بطور نمونه
	free sample U	نمونه مجانی
	emulator U	نمونه ساز
	coring U	نمونه گیری
	core sample U	نمونه استوانهای
	portfolio U	نمونه محصول
	copies U	نمونه ساختن
	pilot production U	تولید نمونه
	copy U	نمونه ساختن
	test piece U	نمونه ازمایشی
	polled U	نمونه برداشتن
	sample size U	بزرگی نمونه
	sample size U	حجم نمونه
	pilot plant U	کارخانه نمونه
	pilot plant U	کارگاه نمونه
	pattern making U	نمونه سازی
	copied U	نمونه ساختن
	phony U	مدل یا نمونه
	pilot model U	نمونه ازمایشی
	samplery U	نمونه برداری
	test model U	نمونه ی ازمایش
	per sample U	طبق نمونه
	by the square U	مطابق نمونه
	test piece U	نمونه ازمایش
	sample U	نمونه کالا
	typical U	نمونه نوعی
	typical U	یک نمونه بارز
	samples U	نمونه کالا
	sampled U	واحد نمونه
	sampled U	نمونه گرفتن
	piece U	سکه نمونه
	pieces U	سکه نمونه
	parable U	قیاس نمونه
	parables U	قیاس نمونه
	gauge U	سنجیدن نمونه
	gauged U	سنجیدن نمونه
	sample U	نمونه گرفتن
	type of use U	نمونه کاربرد
	prototypes U	نمونه ازمایشی
	prototypes U	نمونه نخستین
	prototypes U	نمونه اولیه
	patterning U	نمونه سازی
	archetype U	نمونه اولیه
	archetypes U	نمونه اولیه
	cell U	فرف نمونه
	prototype U	نمونه ازمایشی
	sample U	نمونه قراردادن
	prototype U	نمونه نخستین
	prototype U	نمونه اولیه
	gauges U	سنجیدن نمونه
	typified U	نمونه دادن
	typifies U	نمونه دادن
	modeled U	نمونه اصلی
	sample U	واحد نمونه
	cells U	فرف نمونه
	sampled U	نمونه قراردادن
	modeling U	نمونه سازی
	sampling U	نمونه گیری
	sampling U	نمونه برداری
	modelled U	نمونه اصلی
	standards U	نمونه قانونی
	sampler U	نمونه بردار
	samplers U	نمونه بردار
	typify U	نمونه بودن
	typifying U	نمونه دادن
	typify U	نمونه دادن
	typifies U	نمونه بودن
	models U	نمونه اصلی
	typifying U	نمونه بودن
	typified U	نمونه بودن
	sampled U	نمونه کالا
	standard U	نمونه قانونی
	sampling bias U	سوداری نمونه گیری
	sampling equipment U	دستگاه نمونه گیر
	representative firm U	بنگاه تولیدی نمونه
	split ring U	فنر نمونه گیر
	sampling distribution U	توزیع نمونه گیری
	representative consumer U	مصرف کننده نمونه
	random sample U	نمونه گیری تصادفی
	random sampling U	نمونه گیری تصادفی
	sampling error U	اشتباه نمونه گیری
	sampling error U	خطای نمونه گیری
	tensile test piece U	نمونه ازمون کششی
	tensile test specimen U	نمونه ازمون کششی
	tensile test specimen U	نمونه ازمایش کشش
	test town U	شهرمورد نمونه گیری
	time sampling U	نمونه گیری زمانی
	to pattern out U	نمونه شدن برای
	to pull a proof U	نمونه چاپی دراوردن
	transverse test specimen U	نمونه ازمایش عرضی
	two stage sampling U	نمونه گیری دو مرحلهای
	proofread U	نمونه خوانی کردن
	stratified sampling U	نمونه گیری لایهای
	split spoon U	قاشق نمونه برداری
	proofreads U	نمونه خوانی کردن