Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
desired ground zone
U
نقطه ترکش اتمی مطلوب
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
triple point
U
نقطه سه گانه
impact point
U
نقطه ترکش گلوله
focussing
U
نقطه تقاطع
focusses
U
نقطه تقاطع
focussed
U
نقطه تقاطع
focuses
U
نقطه تقاطع
focused
U
نقطه تقاطع
focus
U
نقطه تقاطع
crossing
U
نقطه تقاطع
intersection point
U
نقطه تقاطع
point of intersection
U
نقطه تقاطع
cross over point
U
نقطه تقاطع مسیر رژه
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
surface zero
U
نقطه صفرترکش اتمی زمینی
absolute address
مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
zero point
U
نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
radiation scattering
U
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
emission control
U
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
weapon debries
U
بقایای ترکش اتمی
exoatmosphere
U
ترکش اتمی بالای جو
atomic air burst
U
ترکش هوایی اتمی
atomic underground burst
U
ترکش زیرزمینی اتمی
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
hard base
U
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard missile base
U
سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
base surge
U
ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
flash burns
U
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
flash burn
U
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
troop safety
U
حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
flash blindness
U
کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
sound box
U
جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
warble
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbling
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbles
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
microphones
U
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphone
U
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
sonar
U
دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
hypersonic
U
دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot
U
طرح نقطه نقطه خال خال
speckle
U
نقطه نقطه یا خال خال کردن
radioactivity
U
قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
asdic
U
دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
pressure front
U
جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
spots
U
نقطه
punctate
U
نقطه نقطه
punctum
U
نقطه
two dots one dash line
U
خط دو نقطه یک خط
spot
U
نقطه
point
U
نقطه
dotty
U
نقطه نقطه
neel point
U
نقطه نل
ice point
U
نقطه یخ
ice melting point
U
نقطه یخ
specks
U
نقطه
punctulate
U
نقطه نقطه
punchation
U
نقطه
dotting
U
نقطه
spotter
U
نقطه نقطه
dot
U
نقطه
punctation
U
نقطه
point to point line
U
خط نقطه به نقطه
speck
U
نقطه
tittle
U
نقطه
pricks
U
نقطه
pricking
U
نقطه
stpular
U
نقطه نقطه
point to point
U
نقطه به نقطه
pricked
U
نقطه
prick
U
نقطه
speckle
U
نقطه
full stops
U
نقطه
period
U
نقطه
periods
U
نقطه
ellipsis
U
سه نقطه
[...]
jot
U
نقطه
jots
U
نقطه
jotted
U
نقطه
full stop
U
نقطه
high airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
pain spot
U
نقطه درد
injection point
U
نقطه پاشش
singular point
U
نقطه منفرد
injection point
U
نقطه تزریق
exit point
U
نقطه خروج
igniting point
U
نقطه احتراق
shut down point
U
نقطه تعطیل
singular point
U
نقطه تکین
turn-off
U
نقطه تحول
turn-off
U
نقطه انحراف
turn-offs
U
نقطه تحول
turn-offs
U
نقطه انحراف
softening point
U
نقطه نرمی
ordinate
U
عرض نقطه
exit point
U
نقطه خروجی
exit point
U
نقطه مرگ
outmost
U
اقصی نقطه
center
U
نقطه گره
intercept point
U
نقطه رهگیری
smoke point
U
نقطه دود
seperation point
U
نقطه جدایی
semicolon
U
واوک و نقطه
initial point
U
نقطه اغاز
point
U
نقطه نوک
reference point
U
نقطه مبنا
release point
U
نقطه رهایی
brittle point
U
نقطه شکنندگی
penalty kick mark
U
نقطه پنالتی
reentry point
U
نقطه بازگشت
igniting point
U
نقطه اشتعال
scotoma
U
نقطه کور
ignition point
U
نقطه افروزش
saddle point
U
نقطه زینی
viewpoints
U
نقطه نظر
running fix
U
نقطه انتقالی
viewpoint
U
نقطه نظر
rivet point
U
نقطه پرچ
firing point
U
نقطه اشتعال
burning point
U
نقطه اشتعال
bubble point
U
نقطه جوش
breakpoint
U
نقطه انفصال
spot welding
U
نقطه جوش
dot
U
نقطه دارکردن
face off spot
U
نقطه رویارویی
dot
U
نقطه گذاشتن
dotting
U
نقطه دارکردن
access point
U
نقطه فرود
dotting
U
نقطه گذاشتن
access point
U
نقطه دسترس
f.n.p
U
نقطه گداز
counterpoint
U
نقطه مقابل
mark
U
پایه نقطه
accumulation point
U
نقطه تجمع
crotches
U
نقطه انشعاب
crotch
U
نقطه انشعاب
isoelectronic point
U
نقطه ایزوالکتریک
intersection point
U
نقطه تلاقی
choice point
U
نقطه گزینش
null point
U
نقطه صفر
spot distortion
U
اغتشاش نقطه
estimated position
U
نقطه تخمینی
operating point
U
نقطه کار
optic disk
U
نقطه کور
optimum point
U
نقطه مطلوب
optimum point
U
نقطه ایده ال
splotch
U
نقطه وصله
solstitium
U
نقطه انقلاب
extreme point
U
نقطه حدی
marks
U
پایه نقطه
softening point
U
نقطه نرمش
stopping
U
ایستگاه نقطه
prick
U
نقطه نت موسیقی
stopped
U
ایستگاه نقطه
pricked
U
نقطه نت موسیقی
stop
U
ایستگاه نقطه
pricking
U
نقطه نت موسیقی
link
U
نقطه الحاق
pricks
U
نقطه نت موسیقی
pointing
U
نقطه گذاری
turn off
U
نقطه تحول
check point
U
نقطه بازرسی
check point
U
نقطه مقابله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com