Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pressure points
U
نقطههای گیرنده فشار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
baroreceptor
U
گیرنده فشار
continuous tone
U
نقطههای متفاوت
backwards
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
request
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
dithering
U
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
signalling
U
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee
U
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
grantee
U
گیرنده
recipient
U
گیرنده
recipients
U
گیرنده
touching
U
گیرنده
getter
U
گیرنده
acceptor
U
گیرنده
addressee
U
گیرنده
sensor
U
گیرنده
payees
U
گیرنده
payee
U
گیرنده
fetching
U
گیرنده
receiver
U
گیرنده
receptor
U
گیرنده
receptors
U
گیرنده
prehensile
U
گیرنده
catchiest
U
گیرنده
catchier
U
گیرنده
barrage reception
U
سد گیرنده
catcher
U
گیرنده
receivers
U
گیرنده
reciptacle
U
گیرنده
reciever
U
گیرنده
catchy
U
گیرنده
consignee
U
گیرنده
adopter
U
گیرنده
prehensory
U
گیرنده
prehensorial
U
گیرنده
addressees
U
گیرنده
assignee
U
گیرنده
accipient
U
گیرنده
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
feoffee
U
گیرنده تیول
interoceptor
U
گیرنده درونی
fondler
U
اغوش گیرنده
receiver
U
دستگاه گیرنده
two valve receiver
U
گیرنده دو لامپی
tube receiver
U
گیرنده لامپی
exempted , adressee
U
گیرنده استثنایی
exteroceptor
U
گیرنده برونی
grantee
U
انتقال گیرنده
borrowers
U
قرض گیرنده
transreceiver
U
فرستنده و گیرنده
jams
U
سد گیرنده پاس
receiver
U
گیرنده رادیویی
receiver
U
فرف گیرنده
mortgagee
U
رهن گیرنده
mechanic recepter
U
گیرنده مکانیکی
receivers
U
فرف گیرنده
nociceptor
U
گیرنده درد
offtake canal
U
کانال گیرنده
opiate receptor
U
گیرنده افیونی
volumetric receptor
U
گیرنده حجمی
receivers
U
گیرنده رادیویی
receivers
U
دستگاه گیرنده
comprehensive
U
فرا گیرنده
jam
U
سد گیرنده پاس
grabber hand
U
دست گیرنده
jammed
U
سد گیرنده پاس
high fidelity receiver
U
گیرنده رابط
transferee
U
انتقال گیرنده
cessionary
U
انتقال گیرنده
bailee
U
تحویل گیرنده
single circuit receiver
U
گیرنده یک مداره
auto radio
U
گیرنده اتومبیل
sound probe
U
گیرنده صوتی
amateur receiver
U
گیرنده اماتور
crystal set
U
گیرنده اشکارساز
decision maker
U
تصمیم گیرنده
pledgee
U
رهن گیرنده
pledgee
U
وثیقه گیرنده
acceptor level
U
تراز گیرنده
determiners
U
تصمیم گیرنده
determiner
U
تصمیم گیرنده
consignee
U
گیرنده امانت
concluder
U
نتیجه گیرنده
revenger
U
انتقام گیرنده
cell receptor
U
گیرنده سلولی
catch of guage
U
گیرنده بارانسنج
clocker
U
گیرنده وقت
proprioceptor
U
گیرنده عضلانی
communication receiver
U
گیرنده مخابرات
bribee
U
رشوه گیرنده
radio receiver
U
گیرنده رادیویی
receiving antenna
U
انتن گیرنده
receiving set
U
دستگاه گیرنده
receiving set
U
گیرنده رادیویی
beat receiver
U
گیرنده تداخلی
rejuvenescent
U
جوانی از سر گیرنده
distance receptor
U
گیرنده دوربرد
donee
U
گیرنده هبه
donee
U
گیرنده هدیه
donee
U
هبه گیرنده
tither
U
عشر گیرنده
photoreceptor
U
گیرنده نور
pawnee
U
رهن گیرنده
passcatcher
U
گیرنده پاس
transceiver
U
فرستنده و گیرنده
enteroceptor
U
گیرنده احشایی
enteroceptor
U
گیرنده درونی
transferee
U
تحویل گیرنده
thermoreceptor
U
گیرنده دمایی
decreasing
U
نقصان گیرنده
television receiver
U
گیرنده تلویزیونی
distilling receiver
U
گیرنده تقطیر
borrowers
U
وام گیرنده
borrower
U
قرض گیرنده
borrower
U
وام گیرنده
payees
U
گیرنده وجه
payee
U
گیرنده وجه
interoceptor
U
گیرنده احشایی
striking
U
موثر گیرنده
prepossessing
U
گیرنده جالب
iterant
U
ازسر گیرنده
trainees
U
تعلیم گیرنده
trainee
U
تعلیم گیرنده
chemoreceptor
U
گیرنده شیمیایی
loanee
U
وام گیرنده
acquisitive
فرا گیرنده
inductance
U
گیرنده انرژی
strikingly
U
موثر گیرنده
itching palm
U
دست گیرنده
consignee
U
گیرنده کالای ارسالی
borrowers
U
عاریه گیرنده مقترض
platform
U
رسانگر حامل گیرنده
platforms
U
رسانگر حامل گیرنده
determinant
U
تصمیم گیرنده عاجز
iterative
U
ازسر گیرنده تکراری
superheterodyne receiver
U
گیرنده سوپر هترودین
feoffee
U
زعیم انتقال گیرنده
zero beat
U
تنظیم موج گیرنده
directional reciever
U
گیرنده جهت دار
catcher
U
فرفرههای گیرنده محصول
decision making unit
U
واحد تصمیم گیرنده
d.c. reciever
U
گیرنده جریان دائم
receptors
U
ستاره مساعد گیرنده
receptor
U
ستاره مساعد گیرنده
alienee
U
گیرنده مال موردانتقال
determinants
U
تصمیم گیرنده عاجز
receiver gating
U
ولت افزایی گیرنده
long wave receiver
U
گیرنده موج بلند
donee country
U
کشور کمک گیرنده
transceiver
U
دستگاه گیرنده فرستنده
receiver output volume
U
شدت صوت گیرنده
receiver
U
دستگاه گیرنده بی سیم
periclinal
U
ازهمه سو شیب گیرنده
mains receiving set
U
دستگاه گیرنده شبکه
address
U
نشانی گیرنده پیام
addressed
U
نشانی گیرنده پیام
printing receiving apparatus
U
دستگاه گیرنده ثبات
receivers
U
دستگاه گیرنده بی سیم
borrower
U
عاریه گیرنده مقترض
color zones
U
مناطق گیرنده رنگ
marginal borrower
U
وام گیرنده نهائی
radio sextant
U
گیرنده امواج کیهانی
overtaking vessel
U
شناوه سبقت گیرنده
holders
U
گیرنده اشغال کننده
addresses
U
نشانی گیرنده پیام
annuitant
U
گیرنده مستمری سالیانه
holder
U
گیرنده اشغال کننده
split end
U
گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
receptors
U
دستگاه گیرنده وان حمام
prehensive
U
گیرنده دارای قوه قبض
large hande a
U
دارای دست بگیر گیرنده
donatory
U
گیرنده بخشش یاهدیه یاهبه
receptor
U
دستگاه گیرنده وان حمام
broadcasts
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
carrige forward
U
کرایه به عهده گیرنده کالا
remittee
U
گیرنده وجه فرستاده شده
exempted , adressee
U
گیرنده معاف از اجرای دستور
pyrophorous
U
اتش گیرنده مجاورت هوا
broadcast
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
omnidirectional
U
گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
to address
U
نشانه گیرنده را روی پاکت گذاشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com