Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (30 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pyrogravure
U
نقشهای که بوسیله داغ کردن چوب روی ان می اندازند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
universal grid
U
مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
to pursue a plan
U
نقشهای را دنبال کردن
schematize
U
بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
typecasting
U
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecast
U
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecasts
U
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
bear garden
U
محلی که درانجاخرسها رابجنگ می اندازند
well curbing
U
صفحه فلزی که در چاه می اندازند
cangue
U
تخته سوراخ داری که چینی هادورگردن خطاکاران می اندازند
cang
U
تخته سوراخ داری که چینی هادورگردن خطاکاران می اندازند
humeral veil
U
پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
osmose
U
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
map scale
U
مقیاس نقشهای
map reconnaissance
U
شناسایی نقشهای
map chart
U
طرح نقشهای
coordinates
U
مختصات نقشهای
penny in the slot
U
سوراخی برای انداختن پول خرد در ان تعبیه شده و پول را در ان می اندازند
pursuance of a plan
U
تعقیب اندیشه یا نقشهای
wind fire angle
U
سمت نقشهای باد
chart data
U
عناصر تیر نقشهای
coordinate code
U
رمزمربوط به مختصات نقشهای
map template
U
طلق چارت نقشهای
operating personnel
U
افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
carry through
<idiom>
U
برای کاری نقشهای کشیدن
grid interval
U
فواصل شبکه بندی نقشهای
backers
U
کسی که دراجرای نقشهای کمک میکند
universal transverse mercator
U
سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
map k
U
ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
to pursue a plan
U
مطابق طرح یا نقشهای پیش رفتن
backer
U
کسی که دراجرای نقشهای کمک میکند
to scrape down
U
تراشیدن وکوچک کردن بوسیله کشیدن پابرزمین سخن کسیراپایمال کردن
lyophilization
U
خشک کردن چیزی بوسیله منجمد کردن ان در لوله هی خالی از هوا
ratten
U
بوسیله دزدیدن یا خراب کردن افزارش اذیت کردن
ground plans
U
نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
contour map
U
نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
ground plan
U
نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
quick count
U
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
wipe
U
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wiping
U
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wipes
U
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wiped
U
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
planimetric
U
نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
pictomap
U
نقشهای که روی عکس هوایی تهیه شده است
baptize
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizing
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizes
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptises
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
horizontal control
U
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
chafes
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
chafe
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
hyphenate
U
بوسیله خط دارای فاصله کردن
latch
U
بوسیله کلون محکم کردن
shield
U
بوسیله سپر حفظ کردن
instantiate
U
معرفی کردن بوسیله کنسرت
wet down
U
بوسیله اب پاشی خیس کردن
semaphore
U
بوسیله پرچم مخابره کردن
latches
U
بوسیله کلون محکم کردن
shields
U
بوسیله سپر حفظ کردن
chafing
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
step down
U
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
electrotype
U
بوسیله برق چاپ کردن
faradize
U
بوسیله القای برق معالجه کردن
gravitates
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
thermostats
U
:بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن
postcard
U
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
postcards
U
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
thermostat
U
:بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن
gravitating
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
photoengrave
U
بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
policed
U
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
police
U
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
gravitated
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
to proclaim meetings
U
بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
whet
U
عمل تیز کردن بوسیله مالش
vectorial
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
polices
U
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
gravitate
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
latensify
U
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
vector
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vectors
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
electrolyze
U
تجزیه کردن بوسیله جریان برق
to file a petition
U
بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
to shield
U
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
percutaneous perspiration
U
عرق کردن بوسیله پوست تعرق جلدی
talk out
U
بوسیله بحث شفاهی موضوعی را روشن کردن
to file an application to somebody
U
از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
psychanalyze
U
بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
labiovelar
U
تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
scalded cream
U
سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
seam
U
درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
seams
U
درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
lixiviate
U
تجزیه کردن بوسیله شستشو باقلیا یا ماده حلالی
barff's precess
U
حفافت اهن در مقابل زنگ زدن بوسیله اکسیده کردن
maieutics
U
فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
manual
U
عمل وارد کردن داده به کامپیوتر توسط اپراتور بوسیله صفحه کلید
lifemanship
U
متشخص وبرجسته شدن یاتظاهر به تشخص کردن بوسیله تحت تاثیر گذاردن دیگران
to walk the chalk
U
بوسیله درست راه رفتن ازمیان خطهای گچ کشیده هوشیاری خود را ثابت کردن
sifting
U
روشی از مرتی کردن داخلی که بوسیله ان رکوردهاحرکت داده می شوند تا ورودرکوردهای دیگر را مجازسازند
glyptography
U
شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
conventional sign
U
علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
garotte
U
اسباب ادم خفه کنی راهزنی بوسیله خفه کردن مردم
bouse
U
بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
garrote
U
اسباب ادم خفه کنی راهزنی بوسیله خفه کردن مردم
phototostat
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
plenum method
U
طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
horizons
U
افق فکری بوسیله افق محدود کردن
horizon
U
افق فکری بوسیله افق محدود کردن
ambulances
U
بوسیله امبولانس حمل کردن امبولانس
ambulance
U
بوسیله امبولانس حمل کردن امبولانس
restitution
U
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
scale factor
U
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
by the instrumentality of
U
بوسیله
via
U
بوسیله
at the hand of
U
بوسیله
perprep
U
بوسیله
whereby
U
که بوسیله ان
thruogh the a of
U
بوسیله
by dint of
U
بوسیله
with
U
بوسیله
per
U
بوسیله
wherewithal
U
که بوسیله ان
by
U
بوسیله
of
U
بوسیله
municipally
U
بوسیله شهرداری
hydrolysis
U
تجزیه بوسیله اب
by depty
U
بوسیله نماینده
electrically
U
بوسیله برق
by the f.
U
بوسیله لمس
by wire
U
بوسیله تلگراف
per pais
U
بوسیله مملکت
per pais
U
بوسیله کشور
hydromancy
U
تفال بوسیله اب
pipe down
U
بوسیله شیپور یا نای
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
pipeage
U
ترابری بوسیله لوله
hydrolyze
U
بوسیله اب تجزیه شدن
to scent out
U
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
lapped joint
U
اتصال بوسیله پوشش
sent via e-mail
U
بوسیله ایمیل فرستاده شد
diathermy
U
معالجه بوسیله حرارت
electromotive
U
متحرک بوسیله برق
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
pour
U
تراوش بوسیله ریزش
churn
U
بوسیله اسباب گردنده
semaphore
U
مخابره بوسیله پرچم
in propria persona
U
بوسیله خود شخص
phototypography
U
چاپ بوسیله عکسبرداری
windswept
U
بوسیله باد جاروشده
pipage
U
ترابری بوسیله لوله
galvanography
U
روی مس بوسیله اندودکهربایی
poured
U
تراوش بوسیله ریزش
pouring
U
تراوش بوسیله ریزش
aerotherapeutics
U
معالجه بوسیله هوا
aeromancy
U
تفال بوسیله هوا
dragonnades
U
بوسیله سواره نظام
hydromancer
U
تفال زننده بوسیله اب
pours
U
تراوش بوسیله ریزش
infiltration
U
پالایش بوسیله تراوش
churns
U
بوسیله اسباب گردنده
churned
U
بوسیله اسباب گردنده
eluviation
U
انتقال بوسیله بادوباران
postage
U
حمل بوسیله پست
seagirt
U
محصور بوسیله دریا
electric chair
U
اعدام بوسیله برق
brews
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brewed
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
patent
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
brew
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
leaching
U
تصفیه بوسیله شستشو
to pick thanks
U
بوسیله سخن چینی
traingulation
U
پیمایش بوسیله مثلثات
patented
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patents
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
intuitively
U
بوسیله درک مستقیم
patenting
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
windblown
U
در حرکت بوسیله باد
container transport
U
حمل و نقل بوسیله کانتینر
argon arc welding
U
جوش قوسی بوسیله گازارگون
lures
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
chemical warfare
U
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
hydrophilous
U
گرده افشانی کننده بوسیله اب
photocopying
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
soaks
U
بوسیله مایع اشباع شدن
lyophiled
U
خشک شده بوسیله انجمادسخت
by no one else
U
از
[بوسیله]
هیچ کسی دیگر
self-service
U
کمک بوسیله خود شخص
grout stop
U
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
wirephoto
U
بوسیله بی سیم عکس فرستادن
luring
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
hit wicket
U
انداختن میله بوسیله خودتوپزن
nettles
U
بوسیله گزنه گزیده شدن
perfusion
U
غسل تعمید بوسیله اب پاشی
soak
U
بوسیله مایع اشباع شدن
lightproof
U
غیرقابل نفوذ بوسیله نور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com