English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mark U نشانه کردن حریف
marks U نشانه کردن حریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
pointers U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
dribbles U رد کردن توپ از حریف
clinch U بغل کردن حریف
dribbled U رد کردن توپ از حریف
dribble U رد کردن توپ از حریف
dribbling U رد کردن توپ از حریف
clinched U بغل کردن حریف
clinching U بغل کردن حریف
put the ball on the floor U رد کردن توپ از حریف
clinches U بغل کردن حریف
hooking U سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
interference U سد کردن غیرمجاز راه حریف
finger hold U خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
squeezing U سد کردن مدافع حریف با دونفر
simple leg ride U شگک خراب کردن حریف
squeezes U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeeze U سد کردن مدافع حریف با دونفر
to overcrow one's rival U از پیروزی بر حریف شادی کردن
parrying U دفع کردن حمله حریف
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
parry U دفع کردن حمله حریف
parries U دفع کردن حمله حریف
parried U دفع کردن حمله حریف
to present arms U نشانه روی کردن
sightings U نشانه روی کردن
point U نشانه روی کردن
sighting U نشانه روی کردن
overplay U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
to row back <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
overplayed U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
to backtrack <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
overplaying U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
kneeing U خطای سد کردن راه حریف بازانو
wraparound check U سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
overplays U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
triple team U سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
sweat out U بازحمت حریف را از میدان بدر کردن
near all U نزدیک کردن شانههای حریف به تشک
change of engagement U وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
hook check U سد کردن راه چوب حریف ازعقب
hip check U سد کردن راه حریف با کمر وباسن
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
jabs U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
disengages U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengage U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengaging U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabbed U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbing U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
flea flicker U پاس اشفته برای گیج کردن حریف
jab U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
registers U کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
register U کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
registering U کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
clipped U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clip U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
ceding parry U کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
angle block U سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
clippings U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clips U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
spearing U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
to turn the tables on any one U وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
speared U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spears U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spear U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
represent U عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
minimise U کوچک کردن پنجره برنامه به اندازه یک نشانه
represented U عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represents U عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
double leg pick up U زیر و عوض کردن دست و افت کامل حریف کشتی
stunt U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
stunts U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
high leg attack and shoulder control U زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
protection U سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
appel U پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
skate off U حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
clinched U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
labeling U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
tabulation U 1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
touch football U نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
doubled U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
separator U نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
logs U وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
log U وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
cls U در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
ikon U نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
tabulate U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
d. cut d. U حریف
adversary U حریف
competitor U حریف
opponents U حریف
rivals U حریف
competitors U حریف
rivaled U حریف
adversaries U حریف
challengers U حریف
rival U حریف
adversarial U حریف
challenger U حریف
foe U حریف
opponent U حریف
rivaling U حریف
rivalled U حریف
rivalling U حریف
matches U حریف
foes U حریف
match U حریف
back sight method U روش نشانه روی متقابله روش روانه کردن متقابله
ends U زمین حریف
targetted U سینه حریف
jacks of all trades U همه فن حریف
drops U جاگذاشتن حریف
targetting U سینه حریف
charges U حمله به حریف
ended U زمین حریف
copings U حریف شدن
copes U حریف شدن
coped U حریف شدن
target U سینه حریف
opponents U حریف طرف
dropped U جاگذاشتن حریف
victim U حریف ضعیف
victims U حریف ضعیف
jack of all trades U همه فن حریف
opponent U حریف طرف
charge U حمله به حریف
dropping U جاگذاشتن حریف
targets U سینه حریف
away U زمین حریف
end U زمین حریف
head butt U با سر به حریف زدن
adversaries U حریف کشتی
razzle dazzle U فریفتن حریف
downfield U زمین حریف
deliver a series of blows U بمباران حریف
targeted U سینه حریف
swingman U همه فن حریف
playing the man U بازی با حریف
shadow U چسبیدن به حریف
shadowed U چسبیدن به حریف
shadowing U چسبیدن به حریف
shadows U چسبیدن به حریف
adversary U حریف کشتی
sell a dummy U فریفتن حریف
i cannot manage him U حریف او نمیشوم
drop U جاگذاشتن حریف
targeting U سینه حریف
cope U حریف شدن
he was too much for me U من حریف او نبودم
intercepting U قطع پاسکاری حریف
deceive U فریب دادن حریف
to stand up to one's opponent U با حریف روبرو شدن
outclass U شکست فاحش حریف
kukutsu dachi U ایستادن در مقابل حریف
scout U ارزیابی حریف اینده
drop U پشت سر گذاشتن حریف دو
deceived U فریب دادن حریف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com