Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
indicium
U
نشانه ویژه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
to watch for certain symptoms
U
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
Other Matches
idiosyncrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
pointers
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
special interest groups
U
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
speciality
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips
U
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
praetorial
U
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
peach design
U
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
nett
U
ویژه
net
U
ویژه
specific humidity
U
نم ویژه
specific
U
ویژه
privilege
U
حق ویژه
specifics
U
ویژه
special character
U
ویژه
expressed
U
ویژه
expressing
U
ویژه
priviege
U
حق ویژه
prerogatives
U
حق ویژه
prerogative
U
حق ویژه
particulars
U
ویژه
expresses
U
ویژه
paticular
U
ویژه
express
U
ویژه
specialist
U
ویژه گر
peculiar
U
ویژه
special
U
ویژه
expert
U
ویژه گر
extra
<adj.>
U
ویژه
adhoc
U
ویژه
experts
U
ویژه گر
extra special
U
ویژه
particular
U
ویژه
specialists
U
ویژه گر
nets
U
ویژه
idiocrasy
U
ویژه
special
<adj.>
U
ویژه
specially
U
ویژه
symptoms
U
نشانه
emblems
U
نشانه
indications
U
نشانه ها
emblem
U
نشانه
sacrament
U
نشانه
sacraments
U
نشانه
portents
U
نشانه
reminiscence
U
نشانه
cues
U
نشانه
cue
U
نشانه
reminiscences
U
نشانه
one address
U
با یک نشانه
signalled
U
نشانه
cursor
U
نشانه گر
cursors
U
نشانه گر
signaled
U
نشانه
bench mark
U
نشانه
portent
U
نشانه
traces
U
نشانه
trace
U
نشانه
signal
U
نشانه
marks
U
نشانه
icon
U
نشانه
traced
U
نشانه
icons
U
نشانه
presaged
U
نشانه
presage
U
نشانه
attributing
U
نشانه
attributes
U
نشانه
attribute
U
نشانه
ikons
U
نشانه
symbol
U
نشانه
token
U
نشانه
symptomless
U
بی نشانه
tokens
U
نشانه
markers
U
نشانه
marker
U
نشانه
mark
U
نشانه
symptom
U
نشانه
indicative
U
نشانه
omens
U
نشانه
presages
U
نشانه
emblematic
U
نشانه
omen
U
نشانه
presaging
U
نشانه
specialization
U
ویژه گری
specialization
U
ویژه کاری
booth
U
جای ویژه
rarely
U
بااستادی ویژه
booths
U
جای ویژه
characteristics
U
نشان ویژه
specific gravities
U
گرانی ویژه
monographs
U
ویژه نگاشت
cariologist
U
ویژه گر قلب
bylaw
U
قانون ویژه
byelaw
U
قانون ویژه
body guard
U
هنگ ویژه
acoustician
U
ویژه گر اواشنود
idioms
U
تعبیر ویژه
idiom
U
تعبیر ویژه
garb
U
پوشاک ویژه
idiom
U
زبان ویژه
specific gravity
U
گرانی ویژه
monograph
U
ویژه نگاشت
specialists
U
ویژه کار
specialty
U
ویژه گری
juveniles
U
ویژه نو جوانان
juvenile
U
ویژه نو جوانان
nutritionists
U
ویژه گر تغذیه
nutritionist
U
ویژه گر تغذیه
prerogatives
U
حق یا امتیاز ویژه
prerogatives
U
دارای حق ویژه
specialities
U
ویژه گری
characteristically
U
نشان ویژه
specializing
U
ویژه گری
lingo
U
زبان ویژه
lingoes
U
زبان ویژه
specialises
U
ویژه گری
specializes
U
ویژه گری
specialising
U
ویژه گری
prerogative
U
حق یا امتیاز ویژه
prerogative
U
دارای حق ویژه
version
U
شرح ویژه
stall
U
لژ جایگاه ویژه
specialist
U
ویژه کار
stalling
U
لژ جایگاه ویژه
speciality
U
ویژه گری
standing orders
U
اوامر ویژه
standing order
U
اوامر ویژه
idioms
U
زبان ویژه
morbid
U
ویژه ناخوشی
zoologist
U
ویژه گرجانورشناسی
versions
U
شرح ویژه
characteristic
U
نشان ویژه
lineament
U
نشان ویژه
lineaments
U
نشان ویژه
specialize
U
ویژه گری
dead weights
U
ویژه وزن
prerogatived
U
دارای حق ویژه
singular matrix
U
ماتریش ویژه
singular matrix
U
ماتریس ویژه
special agreement
U
قرارداد ویژه
special bastard
U
حرامزاده ویژه
special case
U
مورد ویژه
special character
U
دخشه ویژه
special deposits
U
سپردههای ویژه
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
special duty
U
کار ویژه
specific yield
U
ابدهی ویژه
speleologist
U
ویژه گر غارشناسی
proper function
U
ویژه تابع
proper volume
U
ویژه حجم
quantum state
U
ویژه حالت
regiospecific
U
جهت ویژه
relative density
U
گرانی ویژه
resistivity
U
مقاومت ویژه
special party
U
گروه ویژه
special passport
U
پاسپورت ویژه
specific heat
U
دمای ویژه
specific humidity
U
رطوبت ویژه
specific lattice
U
شبکه ویژه
specific resistance
U
مقاومت ویژه
specific weight
U
وزن ویژه
specific rotation
U
چرخش ویژه
specific weight
U
سنگینی ویژه
specific viscosity
U
گرانروی ویژه
capital
U
ارزش ویژه
special symbol
U
نماد ویژه
special verdict
U
تصمیم ویژه
species specific
U
نوع- ویژه
traits
U
نشان ویژه
trait
U
نشان ویژه
specific cost
U
هزینه ویژه
specific donor
U
دهنده ویژه
specific drawdown
U
افت ویژه
specific heat
U
گرمای ویژه
specific volume
U
حجم ویژه
preceptorial
U
ویژه اموزگاری
dead weight
U
ویژه وزن
ecotype
U
بوم ویژه
special session
U
نشست ویژه
eigenfunction
U
ویژه تابع
eigenvalue
U
ویژه مقدار
electrical resistivity
U
مقاومت ویژه
physiologists
U
ویژه گر فیزیولوژی
physiologist
U
ویژه گر فیزیولوژی
endemical
U
ویژه یک قوم
equity capital
U
ارزش ویژه
self weight
U
ویژه وزن
characteristic function
U
ویژه تابع
characteristic number
U
ویژه مقدار
experts
U
ویژه کار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com