English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
proof U نشانه مدرک
proofs U نشانه مدرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pointer U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
deed U مدرک
documented U مدرک
document U مدرک
documenting U مدرک
deeds U مدرک
written evidence U مدرک
adminicle U مدرک
evidence U مدرک
percipient U مدرک
muniment U مدرک
clues U مدرک
voucher U مدرک
leads U مدرک
lead U مدرک
certificate [official document] U مدرک
evidence U مدرک
grade U مدرک
mark U مدرک
reference [testimonial] U مدرک
report U مدرک
proof U مدرک
vouchers U مدرک
attestation U مدرک
perceptive U مدرک
clue U مدرک
proofs U مدرک
naked U بی مدرک
certificate of capacity U مدرک شایستگی
logical record U مدرک منطقی
record format U قالب مدرک
authentic document U مدرک اصلی
physical record U مدرک مادی
witnessed U شاهد مدرک
master document U مدرک اصلی
label record U مدرک برچسب
conclusive evidence U مدرک قاطع
document format U قالب مدرک
document format U فرمت مدرک
document processing U پردازش مدرک
end of record U انتهای مدرک
record U سابقه مدرک
bachelor's degree U مدرک لیسانس
endnote U پایان مدرک
evidence of the corpus U مدرک جرم
witnessing U شاهد مدرک
writing U مدرک [سند ]
record length U درازای مدرک
testimonies U تصدیق مدرک
lost document U مدرک گم شده
testimony U تصدیق مدرک
witnesses U شاهد مدرک
witness U شاهد مدرک
record U مدرک کتبی سابقه
record U مدرک ثبت کردن
reliance on a document U استناد به مدرک خاصی
referring to a document U استناد به مدرک خاصی
document base font U فونت پایه مدرک
trailer record U مدرک پشت بند
record layout U طرح بندی مدرک
certificate of capacity U مدرک ابراز لیاقت
voucher U مدرک تضمین کننده
prima facie evidence U مدرک به فاهر قاطع
documentaries U مبنی بر مدرک یا سند
fixed length record U مدرک با درازای ثابت
vouchers U مدرک تضمین کننده
secondhand evidence U مدرک دست دوم
documentary U مبنی بر مدرک یا سند
to produce testimony U مدرک ارائه دادن
probational U ارائه مدرک ودلیل
deed of assignment U مدرک صلاحیت قانونی
announcing U اشکارکردن مدرک دادن
documented U متکی به مدرک کردن
documenting U متکی به مدرک کردن
probation U ارائه مدرک ودلیل
not a leg to stand on <idiom> U مدرک کافی نداشتن
certificate for decoration U مدرک اعطای نشان
certificate of achievement U مدرک ابراز لیاقت
certificate of achievement U مدرک تصدیق شایستگی
variable length record U مدرک با طول متغیر
announces U اشکارکردن مدرک دادن
documentation U مدرک یا مدارک اسناد
announce U اشکارکردن مدرک دادن
document U متکی به مدرک کردن
announced U اشکارکردن مدرک دادن
piece of writing U مدرک [سند ] [اصطلاح رسمی]
proof is the result of evidenc U دلیل نتیجه مدرک است
to give evdience U گواهی دادن مدرک بودن از
certificate of honorable service U مدرک تصدیق خدمت صادقانه
evidentiary U مبنی برمدرک مدرک دار
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
Give the benefit of the doubt <idiom> U [باور کردن اظهارات شخصی بدون مدرک]
authority U مدرک یا ماخذی از کتاب معتبریا سندی نویسندهء معتبر
symbol U نشانه
marks U نشانه
icon U نشانه
icons U نشانه
ikons U نشانه
emblematic U نشانه
symptom U نشانه
indicative U نشانه
symptoms U نشانه
attributing U نشانه
attributes U نشانه
omens U نشانه
omen U نشانه
presaging U نشانه
bench mark U نشانه
presages U نشانه
presaged U نشانه
reminiscences U نشانه
trace U نشانه
one address U با یک نشانه
presage U نشانه
mark U نشانه
traced U نشانه
reminiscence U نشانه
attribute U نشانه
traces U نشانه
signaled U نشانه
emblems U نشانه
emblem U نشانه
indications U نشانه ها
sacrament U نشانه
signal U نشانه
cursors U نشانه گر
signalled U نشانه
cursor U نشانه گر
symptomless U بی نشانه
sacraments U نشانه
cue U نشانه
cues U نشانه
portent U نشانه
portents U نشانه
tokens U نشانه
markers U نشانه
token U نشانه
marker U نشانه
direction peg U میخ نشانه
dan buoy U بویه نشانه
cue learning U نشانه اموزی
signalled U علامت نشانه
traffic signal U نشانه روشن
target U تیر نشانه
targeted U تیر نشانه
code U نشانه قراردادی
discriminandum U نشانه افتراق
symptomatic U نشانه بیماری
targeting U تیر نشانه
markers U علامت نشانه
targets U تیر نشانه
aiming U نشانه روی
targetted U تیر نشانه
targetting U تیر نشانه
trained U نشانه رفتن
bode U نشانه بودن
cockshy U نشانه روی
asterisks U 1-نشانه گرافیکی
vetoes U نشانه مخالفت
badge reader U نشانه خوان
asterisk U 1-نشانه گرافیکی
sighting U نشانه رفتن
sightings U نشانه رفتن
marker U علامت نشانه
level U نشانه گرفتن
leveled U نشانه گرفتن
levelled U نشانه گرفتن
bench mark U نشانه مبنا
train U نشانه رفتن
cockshot U نشانه روی
signaled U علامت نشانه
signal U علامت نشانه
typology U نشانه شناسی
trains U نشانه رفتن
levels U نشانه گرفتن
sem U نشانه شناسی
aimed U نشانه گرفتن .
indicium U نشانه ویژه
aims U نشانه گرفتن .
vetoed U نشانه مخالفت
veto U نشانه مخالفت
pivot point U نقطه نشانه
cairn U سنگ نشانه
allegory U نشانه علامت
allegories U نشانه علامت
symptomatology U نشانه شناسی
cairns U سنگ نشانه
merit badge U نشانه هنر
minimal cue U نشانه کمینه
indicator U علامت خط نشانه
aim U نشانه گرفتن .
go ahead U نشانه ترقی
frequency mark U نشانه فرکانس
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com