English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
registered letter with receipt attached U نامه سفارشی دو قبضه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
certified mail U پست سفارشی دو قبضه
registered letter U نامه سفارشی
Registered mail. U نامه سفارشی
accountable mail U پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
bespoke U سفارشی
made to order U سفارشی
custom made U سفارشی
custom-made U سفارشی
tailor made U سفارشی
tailor-made U سفارشی
bespoken U سفارشی
custom built U سفارشی
special delivery U پست سفارشی
purpose made U کالای سفارشی
certified mail U پست سفارشی
recorded delivery U تحویل سفارشی
custom designed U باطرح سفارشی
registered mail U پست سفارشی
recorded delivery U ارسال بصورت سفارشی
cancel an order U سفارشی را لغو کردن
custom built U سفارشی تهیه شده اختصاصی
registry jacket U پاکت مخصوص نامههای سفارشی
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
hilts U قبضه
premption U قبضه
griped U قبضه
hilt U قبضه
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
piece U قبضه سلاح
artillery piece U قبضه توپخانه
base piece U قبضه مبنا
pieces U قبضه سلاح
readied U قبضه حاضر
readies U قبضه حاضر
ready U قبضه حاضر
readying U قبضه حاضر
Ten firearms . U ده قبضه اسلحه
sections U قبضه توپ
section chief U رئیس قبضه
gun captain U رئیس قبضه
manubrium U قبضه تفنگ
handle U قبضه شمشیر
handles U قبضه شمشیر
section U قبضه توپ
base mortar U قبضه مبنا
pieces U قبضه توپ یا تفنگ
haft U قبضه دسته گذاشتن
drill U مشق پای قبضه
piece U قبضه توپ یا تفنگ
To gain full control of the affairs . To have a tight grip on things. U کارها را قبضه کردن
gun section U یک قبضه توپ با نفرات
cornering the market U قبضه نمودن بازار
drilled U مشق پای قبضه
drills U مشق پای قبضه
decorative rugs U قالیچه های تابلویی [که بصورت سفارشی و در تعداد کم تولید می شود.]
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
manubrium U عضو یا قسمت قبضه مانند
They have seized ( dominated) the country. U مملکت را قبضه کرده اند
gripe U گیره چسبیدن قبضه کردن
handles U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
stock U قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
His speech gripped the television viewers ( audience ). U سخنرانی اش بینندگان تلویزیون را قبضه کرد
handle U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
stocked U قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
service practice U مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
Dudley carpet U فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
dry sum U تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
cartels U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
section chief U فرمانده رسد فرمانده قبضه
preempt U پیشدستی کردن قبضه کردن
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
service of the piece U مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
correspoundence U نامه ها
letter U نامه
carrier U نامه بر
manifested U نامه
manifesting U نامه
letters U نامه
manifests U نامه
epistles U نامه
post boy U نامه بر
carriers U نامه بر
manifest U نامه
epistle U نامه
breve U نامه
surety bond U تضمین نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
packet boat U کشتی نامه بر
letters patent U نامه سرگشاده
recognizance U التزام نامه
recognizance U تعهد نامه
statement of a claim U افهار نامه
stemma U نسب نامه
passionary U مصیبت نامه
passionary U شهادت نامه
memorandum of understanding U تفاهم نامه
marriage contract U عقد نامه
marriage bed U عقد نامه
mailer U نامه رسان
light list U چراغ نامه
pigeongram U نامه کبوتر
letters patent U نامه سرگشوده
pursuivant U نامه رسان
questionary U پرسش نامه
road book U راه نامه
testimonial U تصدیق نامه
bylaws U ایین نامه
certificate of incorporation U شرکت نامه
testimonial U گواهی نامه
circular letter U نامه اداری
collins U نامه پر سود
concession deed U امتیاز نامه
concessionary agreement U امتیاز نامه
concordat U موافقت نامه
corrigenda U غلط نامه
credential U استوار نامه
decameron U داستان نامه
deed of conveyance U صلح نامه
deed of endowment U وقف نامه
bylaw U ایین نامه
byelaw U ایین نامه
testimonials U گواهی نامه
testimonials U تصدیق نامه
rental U اجاره نامه
acknowledgment U شهادت نامه
bacchanalian song U ساقی نامه
bail bond U ضمانت نامه
bill of divorce U طلاق نامه
bill of exception U اعتراض نامه
bill of indicment U ادعا نامه
bill of lading U بار نامه
bill of sale U بیع نامه
billet doux U نامه عاشقانه
by low U ایین نامه
deed of gift U هبه نامه
deed of sale U بیع نامه
letter no U نامه شماره 5
letter of a U اگاهی نامه
letter of a U اطلاع نامه
letter of indemnity U ضمانت نامه
letter of indemnity U غرامت نامه
letter of introduction U معرفی نامه
letter of invitation U دعوت نامه
letter of recommendation U سفارش نامه
letter of recommendation U توصیه نامه
letter writer U نامه نگاری
deed of transfer U انتقال نامه
letter writer U نامه نویس
letter writing U نامه نگاری
letters of administration U قیم نامه
letter missive U امر نامه
letter de chancellerie U نامه رسمی
demand note U مطالبه نامه
epistoler U نامه نویس
escape chit U امان نامه
formulary U دستور نامه
gender tree U شجره نامه
genealogical tree U شجره نامه
genealogical tree U نسب نامه
guaranty U ضمانت نامه
l/c U اعتبار نامه
lease contract U اجاره نامه
leetter writing U نامه نگاری
leter of condolenee U تعزیت نامه
letter book U رونوشت نامه
letters of procurator U وکالت نامه
swamped with letters U غرق نامه
certificate of authority U وکالت نامه
full power of attorney U وکالت نامه
letter of attorney U وکالت نامه
power of attorney U وکالت نامه
power of authority U وکالت نامه
letter of reference U معرفی نامه
letter of reference U توصیه نامه
warrant of attorney U اجازه نامه
power of procuration U اجازه نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
certificate of authority U اختیار نامه
full power of attorney U اختیار نامه
letter of attorney U اختیار نامه
power of attorney U اختیار نامه
power of authority U اختیار نامه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com