Perdic | میزچسز نویسی خانه دار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	secretaire U	میزچسز نویسی خانه دار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	lady help U	زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
	pigenhole U	کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
	knife boy U	خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
	it is but a step to my house U	تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
	pascal U	زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
	procedure U	زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
	stenography U	مختصر نویسی کوتاه نویسی
	modula U	زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
	structured programming U	برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
	mansion house U	خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
	tricotine U	پارچه زبر لباسی خانه خانه
	homebody U	ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
	houndstooth check U	طرح خانه خانه مورب پارچه
	toft U	عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
	hound's tooth check U	طرح خانه خانه مورب پارچه
	honeycomb U	ارایش شش گوش خانه خانه کردن
	honeycombs U	ارایش شش گوش خانه خانه کردن
	our neighbour door U	کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
	forth U	نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
	Honey comb design U	طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
	c U	رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
	garde manger U	سرد خانه اشپز خانه
	cellular U	لانه زنبوری خانه خانه
	weigh house U	قپاندار خانه ترازودار خانه
	bagnio U	فاحشه خانه جنده خانه
	cell U	جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
	cells U	جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
	i do not know your house U	خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
	modular programming U	برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
	formula U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	formulae U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	formulas U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	range U	یک خانه یا تعدادی خانه
	ranged U	یک خانه یا تعدادی خانه
	honey comb U	خانه خانه کردن
	ranges U	یک خانه یا تعدادی خانه
	apl U	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
	the house is in my possession U	خانه در تصرف من است خانه در دست من است
	automatic programming U	روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
	automatic coding U	برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
	chirography U	خط نویسی
	mirror writing U	وارونه نویسی
	conveyancing U	قباله نویسی
	commentation U	تقریظ نویسی
	codification U	قانون نویسی
	microprogramming U	ریزبرنامه نویسی
	palingraphia U	وارونه نویسی
	mythography U	افسانه نویسی
	automatic writing U	ناهشیار نویسی
	note paper U	کاغذ نویسی
	orthography U	درست نویسی
	microcoding U	ریزبرنامه نویسی
	macrography U	درشت نویسی
	cryptography U	رمز نویسی
	leetter writing U	کاغذ نویسی
	programming U	برنامه نویسی
	grandiloquence U	قلنبه نویسی
	indorsement U	فهر نویسی
	graphorrhea U	بی ربط نویسی
	laconicism U	کوته نویسی
	enrollment U	اسم نویسی
	laconism U	کوته نویسی
	letter paper U	کاغذ نویسی
	dactyliography U	نگین نویسی
	dramaturgy U	فن درام نویسی
	rewrite U	دوباره نویسی
	brachygraphy U	تند نویسی
	brachygraphy U	مختصر نویسی
	shorthand U	تند نویسی
	shorthand U	مختصر نویسی
	countersign U	فهر نویسی
	enters U	نام نویسی
	entered U	نام نویسی
	enter U	نام نویسی
	countersigned U	فهر نویسی
	countersigning U	فهر نویسی
	annotations U	فهر نویسی
	rewriting U	دوباره نویسی
	rewritten U	دوباره نویسی
	enlistments U	نام نویسی
	enlistment U	نام نویسی
	rewrote U	دوباره نویسی
	annotation U	حاشیه نویسی
	annotation U	فهر نویسی
	annotations U	حاشیه نویسی
	prescriptions U	نسخه نویسی
	prescription U	نسخه نویسی
	countersigns U	فهر نویسی
	lexicography U	لغت نویسی
	endorsements U	فهر نویسی
	endorsements U	پشت نویسی
	calligraphy U	خوش نویسی
	callings U	خوش نویسی
	acceeptance U	قبولی نویسی
	duplication U	دونسخه نویسی
	lexicography U	فرهنگ نویسی
	typing U	ماشین نویسی
	coding U	برنامه نویسی
	subscription U	پذیره نویسی
	subscriptions U	پذیره نویسی
	endorsement U	فهر نویسی
	endorsement U	پشت نویسی
	allegorization U	تمثیل نویسی
	report writer U	گزارش نویسی
	listings U	فهرست نویسی
	stenography U	تند نویسی
	registration U	نام نویسی
	prolixity U	دراز نویسی
	pindaric U	مغلق نویسی
	listing U	اسم نویسی
	listing U	فهرست نویسی
	prosaism U	مبتذل نویسی
	precipitousness work U	خلاصه نویسی
	listings U	اسم نویسی
	prosaism U	نثر نویسی
	synonymy U	مترادف نویسی
	rewrites U	دوباره نویسی
	tachygraphy U	تند نویسی
	system programming U	برنامه نویسی سیستم
	modular coding U	برنامه نویسی پیمانهای
	symbolic programming U	برنامه نویسی سمبلیک
	lexical U	وابسته به فرهنگ نویسی
	endorsements U	فهر نویسی جیرو
	symbolic programing U	برنامه نویسی نمادی
	symbolic coding U	برنامه نویسی نمادی
	stenogrsphic U	وابسته به تند نویسی
	tachygraphic U	وابسته به تند نویسی
	applicants U	داوطلب نام نویسی
	applicant U	داوطلب نام نویسی
	restrictive indorsement U	پشت نویسی مقید
	verbosity U	دراز نویسی پرگویی
	automatic coing U	برنامه نویسی خودکار
	qualified endorsement U	پشت نویسی مقید
	relative coding U	برنامه نویسی نسبی
	automatic programming U	برنامه نویسی اتوماتیک
	reenlistment U	تجدید نام نویسی
	backs U	پشت نویسی کردن
	back U	پشت نویسی کردن
	qualified indorsement U	فهر نویسی مقید
	application programming U	برنامه نویسی کاربردی
	reprogramming U	برنامه نویسی مجدد
	absolute code U	برنامه نویسی مطلق
	absolute coding U	برنامه نویسی مطلق
	acceptance duty U	الزام به قبولی نویسی
	tots U	سرجمع حاشیه نویسی
	tot U	سرجمع حاشیه نویسی
	restrictive indorsement U	فهر نویسی مشروط
	annotation symbol U	علامت حاشیه نویسی
	by acceptance U	از طریق قبولی نویسی
	prospectus U	آگهی پذیره نویسی
	endorsed U	فهر نویسی کردن
	endorsed U	پشت نویسی کردن
	endorse U	فهر نویسی کردن
	endorse U	پشت نویسی کردن
	essays U	تالیف مقاله نویسی
	endorses U	پشت نویسی کردن
	enlistments U	نام نویسی کردن
	enlistment U	نام نویسی کردن
	endorsing U	فهر نویسی کردن
	endorsing U	پشت نویسی کردن
	endorses U	فهر نویسی کردن
	matriculate U	نام نویسی کردن
	matriculated U	نام نویسی کردن
	matriculates U	نام نویسی کردن
	entered U	نام نویسی کردن
	enter U	نام نویسی کردن
	script assistant	معاون برنامه نویسی
	longhand U	دستینه تمام نویسی
	type write U	ماشین نویسی کردن
	to take notes of U	خلاصه نویسی کردن از
	endorsement U	فهر نویسی جیرو
	enters U	نام نویسی کردن
	essay U	تالیف مقاله نویسی
	enlists U	نام نویسی کردن
	matriculating U	نام نویسی کردن
	levying U	تحمیل نام نویسی
	levy U	تحمیل نام نویسی
	levies U	تحمیل نام نویسی
	programming librarian U	بایگان برنامه نویسی
	levied U	تحمیل نام نویسی
	enlist U	نام نویسی کردن
	enlisting U	نام نویسی کردن
	systems programming U	برنامه نویسی سیستم
	land sturm U	نام نویسی همگانی
	indorse U	پشت نویسی کردن
	indorsation U	پشت نویسی کردن
	programming aids U	ادوات برنامه نویسی
	programming aids U	کمک برنامه نویسی
	programming U	برنامه نویسی کامپیوتر
	programming language U	زبان برنامه نویسی
	impanel U	نام نویسی کردن
	microcoding device U	دستگاه ریزبرنامه نویسی
	micrograph U	الت ریز نویسی
	microprograming U	ریز برنامه نویسی
	paragrahia U	ناخوشی غلط نویسی
	endorsement in full U	فهر نویسی کامل
	indorse U	فهر نویسی کردن
	leetter writing U	نامه نویسی انشا
	lexicographic order U	ترتیب لغت نویسی
	lexicographical U	مربوط به لغت نویسی