Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bigeneric
U
میانه یا حد وسط دوجنس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
She is not well disposed towards me . She is not on particularly . fricndly terms with me .
U
با من میانه یی ( میانه خوبی ؟ میانه چندانی ) ندارد
cross breeding
U
پیوند دوجنس
hybridize
U
پیوند زدن از دوجنس ناجورباهم
hybridism
U
جفت سازی یا پیوند زنی دوجنس ناجور با هم
mesne
U
میانه
median
U
میانه
soberly
U
میانه رو
intermedial
U
میانه
so-so
U
میانه
mesocephalic
U
میانه سر
temperate
U
میانه رو
median line
U
میانه
frugal
U
میانه رو
center piece
U
میانه
fairish
U
میانه
allegretto a
U
میانه
moderating
U
میانه رو
meanest
U
میانه
moderates
U
میانه رو
moderated
U
میانه رو
moderate
U
میانه رو
sober
U
میانه رو
mean
U
میانه
intermediate
U
میانه
tolerable
U
میانه
middle weight
U
میانه
mn
U
میانه
owl light
U
میانه
meaner
U
میانه
middle-of-the-road
U
میانه رو
meant
U
میانه
mezzo
U
میانه
mesosomatic
U
میانه تن
mediums
U
میانه
of a middling quality
U
میانه
medium
U
میانه
halfback
U
بازیکن میانه
the middle finger
U
انگشت میانه
to split the d.
U
میانه را گرفتن
golden mean
U
میانه روی
intermedium
U
میانه گیر
tolerably
U
بطور میانه
Middle West
U
باختر میانه
mesokurtic
U
میانه پهنا
mesolithic
U
میانه سنگی
temperateness
U
میانه روی
halfway line
U
خط میانه زمین
intermediately
U
بطور میانه
intermediate frequency
U
فرکانس میانه
mean radius
U
شعاع میانه
mediaeval ages
U
قرنهای میانه
middle course
U
میانه روی
medial
U
میانه متوسط
middlings
U
ارد میانه
moderateness
U
میانه روی
medium frequency
U
فرکانس میانه
passably
U
بطور میانه
mesopic vision
U
دید میانه
average
U
میانه متوسط
middle
U
میانه میدان
waist
U
میانه ناو
meanest
U
میانه متوسط
waists
U
میانه ناو
normal
U
میانه متوسط
mean
U
میانه متوسط
averaging
U
میانه متوسط
meaner
U
میانه متوسط
averages
U
میانه متوسط
averaged
U
میانه متوسط
middles
U
میانه میدان
temperance
U
میانه روی
moderation
U
میانه روی
bathyal
U
میانه ژرفی
average radius
U
شعاع میانه
moderating
U
میانه رو مناسب
moderates
U
میانه رو مناسب
moderated
U
میانه رو مناسب
moderate
U
میانه رو مناسب
moderately
U
بطور میانه
meaner
U
متوسط میانه روی
ambivert
U
ادم معتدل و میانه رو
embroilment
U
میانه بهم زنی
meanest
U
متوسط میانه روی
scholastic theology
U
الهیات قرنهای میانه
interposition
U
دخالت میانه گیری
embroiling
U
میانه برهم زدن
to set two men at variance
U
میانه دو کس رابهم زدن
embroiled
U
میانه برهم زدن
embroils
U
میانه برهم زدن
mean
U
متوسط میانه روی
embroil
U
میانه برهم زدن
they came to a rupture
U
میانه انها بهم خورد
to keep in with any one
U
با کسی میانه خوب داشتن
centrist wing
U
طرفدار جناح میانه رو
[سیاست]
middle body
U
قسمت میانه ناو یا کشتی
to split the difference
U
میانه را گرفتن مصالحه کردن
They became estranged . They fell out .
U
میانه آنها بهم خورد
To try to effect a reconciliation . between two people .
U
میانه دونفرراگرفتن ( آشتی دادن )
To set two people against each other . To stir up bad blood between tow persons.
U
میانه دونفررا بهم زدن
middlemen
U
نفر وسط صف ادم میانه رو
mediaevalism
U
رسم ها وعقیدههای قرون میانه
middleman
U
نفر وسط صف ادم میانه رو
We are on very friendly terms .
U
میانه ماخیلی گرم است
interceding
U
میانجی شدن میانه گیری کردن
interceded
U
میانجی شدن میانه گیری کردن
intercede
U
میانجی شدن میانه گیری کردن
intercedes
U
میانجی شدن میانه گیری کردن
sea king
U
دزد دریایی اسکاندیناوی درقرنهای میانه
barytone
U
کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
pavis
U
سپربزرگی که در قرنهای میانه بکارمیبرندوسرتاپارامی پوشانید
average
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averaged
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averages
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averaging
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
school doctor
U
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
jainism
U
یکجوردین درهندکه میانه دین برهماودین بوداست
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
midcourse guidance
U
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com