English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
liberal school U مکتب اقتصادی کلاسیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
orthodox school U مکتب کلاسیک
classical economics U مکتب کلاسیک در اقتصاد
economic liberalism U مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
keynesian economics U مکتب اقتصادی کینز
liberal school U مکتب ازادی اقتصادی
classical economics U نظرپیروان ان عدم دخالت دولت در امور اقتصادی است وپیروان ان را اقتصادیون کلاسیک گویند
orthodox school U مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
monetary school U مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
neo keynesians U اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
mathematical school U مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
monetarists U طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic aggregates U مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
economic imperialism U جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
quarterly journal of economics U مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
economic and social council U شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
classical U کلاسیک
classics U کلاسیک
classic U کلاسیک
pseudoclassic U کلاسیک کاذب
classical variation U واریاسیون کلاسیک
non quantized system U دستگاه کلاسیک
classical system U دستگاه کلاسیک
classical psychoanalysis U روانکاوی کلاسیک
pseudoclassic U شبه کلاسیک
academic assault U یورش کلاسیک
classic war U جنگ کلاسیک
classic armes U سلاحهای کلاسیک
classical theory U نظریه کلاسیک
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
classical conditioning U شرطی سازی کلاسیک
classical mechanics U مکانیک کلاسیک [فیزیک]
classical bononi defence U دفاع بنونی کلاسیک
classical economics U علم اقتصاد کلاسیک
Orinthian Order U معماری کلاسیک [در یونان و رم]
postclassical U مربوط به دوره بعد از کلاسیک
husk U [تزئینات کلاسیک شبیه حلقه گل]
autarky U خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
kata U فنون کلاسیک و منتخب جودو فرم
composer U آهنگ ساز [بیشتر موسیقی کلاسیک]
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
antefix U [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
lion U [حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
antefixum U [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
hypotrachelion [um] U [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
abuse U [خطاهای داده شده در شکل های معماری کلاسیک]
guilloche U [تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده] [معماری]
radical economists U منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
geison U [سنگ سیاه در قسمت بالایی کتیبه های کلاسیک]
Hiberno-romanesque U [سبک ساختمان های کلاسیک در ایرلند قرن ده تا بیست میلادی]
egg-and-dart U [تزئینات کلاسیک با ابزار محدب به شکل تخم مرغ و نیش]
encarpus U [در معماری کلاسیک آراستن تمثیل ها بوسیله هلال گل، میوه و برگ]
Lous quatorze U [سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
ism U مکتب
schools U مکتب
school U مکتب
austrian school U مکتب اتریشی
association school U مکتب تداعی
eclecticism U مکتب التقاطی
imagism U مکتب تخیل
Impressionism U مکتب تجسم
historcicism U مکتب تاریخی
freudism U مکتب فروید
freudianism U مکتب فروید
banking school U مکتب بانکداری
cabalism U مکتب حروفیون
school U مکتب دبستان
cartesianism U مکتب دکارت
cynicism U مکتب کلبیون
operationism U مکتب عملی
raphael school U مکتب رفائیل
roman school U مکتب رفائیل
salpetriere school U مکتب سالپتریر
utilitarianism U مکتب انتفاعی
vienna school U مکتب وین
zurich school U مکتب زوریخ
existentialism U مکتب اگزیستانسیالیزم
egalitarianism U مکتب مساوات
schools U مکتب دبستان
Classicism U مکتب کلاسیسم
materialism U مکتب مادیت
schools U مکتب نحله
school U مکتب نحله
operationalism U مکتب عملی
wurzburg school U مکتب وورتسبورگ
neoclassical school U مکتب نئوکلاسیک
lamarckianism U مکتب لامارک
lamarckism U مکتب لامارک
leipzig school U مکتب لایپزیک
manchester school U مکتب منچستر
cult U مکتب تفکر
mathematical school U مکتب ریاضی
mesmerism U مکتب مسمر
monetary school U مکتب پولی
nancy school U مکتب نانسی
cults U مکتب تفکر
cynism [rare] [cynicism] U مکتب کلبیون
protectionism U مکتب حمایتی
cubism U مکتب کوبیسم درنقاشی
hedonism U مکتب رفاه طلبی
Pre-Raphaelites U مکتب پیش رافائلی
monetarism U مکتب اصالت پول
institutionalism U مکتب اصالت نهاد
neoplatonism U مکتب افلاطونیون جدید
Pre-Raphaelite U مکتب پیش رافائلی
semeiotic U مکتب علائم رمزی
monetarism U مکتب پول گرایی
semiotic U مکتب علائم رمزی
Art Nouveau U مکتب هنری آرنوو
imagism U مکتب شعر جدید
sects U مکتب فلسفی بخش
sect U مکتب فلسفی بخش
humanism U مکتب اصالت انسان
realists U پیرو مکتب realism
individualism U مکتب اصالت فرد
protectionism U مکتب طرفدار حمایت
romanticism U مکتب هنری رومانتیک
schools U پیروان یک مکتب اموزشگاه
schools U مکتب علمی یافلسفی
school U پیروان یک مکتب اموزشگاه
school U مکتب علمی یافلسفی
realist U پیرو مکتب realism
egalitarianism U مکتب مساوات بشر
nihilist U معتقد به مکتب nihilism
egalitarianism U مکتب تساوی طلب
hedge school U مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
acatalepsy U موضوع غیرقابل درک مکتب
dialectical idealism U مکتب جدلی ایده الی
Pre-Raphaelite U وابسته به این مکتب و نقاشان آن
cubistic U وابسته به مکتب هنری کوبیسم
kailyard school U مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
academy U مکتب وروش تدریس افلاطونی
academy U مکتب انجمن ادباء و علماء
schoolmasters U نافم مدرسه مکتب دار
academies U مکتب وروش تدریس افلاطونی
cubist U وابسته به مکتب هنری کوبیسم
analytic U مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
Pre-Raphaelites U وابسته به این مکتب و نقاشان آن
analytical U مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
monetarist U هوادار مکتب پول گرایی
academies U مکتب انجمن ادباء و علماء
schoolmaster U نافم مدرسه مکتب دار
hegelianism U مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
bald style U روش و مکتب ساده وبی لطافت
manchester school U مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
Pre-Raphaelite U مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
truants U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
Pre-Raphaelites U مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
cynic U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
cynics U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
monetrarist keynesian debate U بحث طرفداران مکتب پولی وکینزی
truant U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
symbolism U نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
behaviorism U مکتب روانشناسی برمبنای رفتار و ادراکات فرد
flamboyant U زرق وبرق دار وابسته به مکتب معماری گوتیگ
free stroke U کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
Free style U [سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
bay-leaf U [تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
rest stroke U کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
new marxism U مکتب اختراعی "ژرژ سورل " که عمدتا" بر تحریک افکارزحمتکشان به انقلاب متکی است
socio economic U اقتصادی
economic U اقتصادی
economies U اقتصادی
economy U اقتصادی
economical U اقتصادی
traditional economists U اقتصاددانان سنتی اقتصاددانان کلاسیک
Marxist U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
utilitarianism U بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
Marxists U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
economic principles U اصول اقتصادی
economic pressure U فشار اقتصادی
economic problems U مشکلات اقتصادی
economic power U قدرت اقتصادی
boom U جهش اقتصادی
economic profit U سود اقتصادی
economic problems U مسائل اقتصادی
economic progress U پیشرفت اقتصادی
economic progress U ترقی اقتصادی
economic prosperity U رونق اقتصادی
economic prosprity U رونق اقتصادی
economic recession U رکود اقتصادی
economic reconstruction U تجدیدساخت اقتصادی
economic rehabilitation U توانبخشی اقتصادی
economic relations U روابط اقتصادی
economic rent U اجاره اقتصادی
economic potential U نیروی اقتصادی
economic potential U قدرت اقتصادی
depression U رکود اقتصادی
economic method U روش اقتصادی
economic mobilization U بسیج اقتصادی
economic model U الگوی اقتصادی
entrepreneurs U کارفرمای اقتصادی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com