English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wave mecanics U مکانیک موجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
schrodinger wave mechanics U مکانیک موجی شرودینگر
Other Matches
mechanic U مکانیک مکانیک ماشین الات
mechanician U مکانیک
mechanics U مکانیک
mechanic U مکانیک
machanist U مکانیک
flexural U موجی
flexuous U موجی
flexuose U موجی
undulatory U موجی
sinuate U موجی
flecky U موجی
sinuous U موجی
wavelike U موجی
hydromechanics U مکانیک سیالات
quantum mechanics U مکانیک کوانتومی
biomechanics U زیست مکانیک
soil mechanics U مکانیک خاک
automotive engineer U مهندس مکانیک
aeromechanics U فن مکانیک هواپیمایی
aeromechanic U مکانیک هواپیما
soil mechanism U مکانیک خاک
celestial machine U مکانیک اسمانی
newtonian mechanics U مکانیک نیوتونی
fluid mechanics U مکانیک سیالات
statistical mechanics U مکانیک اماری
matrix mechnics U مکانیک ماتریسی
mechanical engineer U مهندس مکانیک
mechanical engineer U مکانیک دان
mechanical engineering U مهندسی مکانیک
celestial machine U مکانیک سماوی
newtonian machanics U مکانیک نیوتنی
dynamics U مکانیک حرکت
mechanics U علم مکانیک
fitters U کمک مکانیک
hydraulics U مکانیک سیالات
body mechanics U مکانیک بدن
electrician U مکانیک برق
electricians U مکانیک برق
fitter U کمک مکانیک
gorge U [گچ بری موجی]
cyma recta U موجی افتاده
cyma reversa U موجی جمع
sinuosity U حرکت موجی
radiant energy U نیروی موجی
sinuous flow U جریان موجی
threads U موجی کردن
impedance level U مقاومت موجی
cyma U گچ بری موجی
corrugate U موجی شدن
thread U موجی کردن
doucine U گچ بری موجی
cima U گچ بری موجی
waviness U حالت موجی
undulatory current U جریان موجی
cyma U گچ بری موجی
wave motion U حرکت موجی
wave function U تابع موجی
classical mechanics U مکانیک کلاسیک [فیزیک]
mechanician U مکانیک ماشین الات
mechanics U علم جراثقال مکانیک
quantum theory U مکانیک کوانتومی [فیزیک]
hydraulics U هیدرولیک مکانیک مایعات
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
aeromechanic U مربوط به مکانیک هواپیمایی
gasman U مکانیک وسایل گازسوز
quantum physics U مکانیک کوانتومی [فیزیک]
gasmen U مکانیک وسایل گازسوز
sinuate U دارای حاشیه موجی
sinuous U دارای شیارهای موجی
ripple sort U مرتب کردن موجی
undulation U حرکت موجی زیروبم
shell-shocked U موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
half wave rectifier U یکسوکننده نیم موجی
full wave rectifier U یکسوکننده تمام موجی
steady state wave motion U حرکت موجی پایا
plunger U موجی که ناگهان می شکند
plungers U موجی که ناگهان می شکند
cymatium U گچ بری موجی شکل
repand U دارای حاشیه موجی
crisfate U دارای حاشیه موجی
vermiculate U دارای خطوط موجی
freewheel [overrunning clutch ] U چرخ آزاد [فناوری مکانیک]
fitters U کمک مکانیک مونتاژکار لوله کش
fitter U کمک مکانیک مونتاژکار لوله کش
common tool set U دست ابزار جنرال مکانیک
mechanics U علم مکانیک ماشین شناسی
shoulder U سمت موجی که هنوز نشکسته
rippling U بطور موجی حرکت کردن
wave U موجی بودن موج زدن
shoulders U سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldering U سمت موجی که هنوز نشکسته
corrugated iron U اهن موجی یاچین دار
ripples U بطور موجی حرکت کردن
rippled U بطور موجی حرکت کردن
ripple U بطور موجی حرکت کردن
undulaory U موجی نوسانی موج نما
waving U موجی بودن موج زدن
waves U موجی بودن موج زدن
waved U موجی بودن موج زدن
spiller U موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
shouldered U سمت موجی که هنوز نشکسته
automotive engineering U تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
radiant flux U درجه نشر و تراوش نیروی موجی
A wave of anger swept over the entire world . U موجی از خشم دنیا را فرا گرفت
cosmic microwave radiation background U زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
creese U یکجور خنجر که تیغه ان موجی است
Can you send a mechanic, please? U آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
surge U برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surged U برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surges U برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
kymograph U دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
energetics U رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
strigil U برس یاماهوت پاکن مخصوص بدن یکرشته تزئینات موجی ساختمان
pitch U دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
pitches U دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
actinoelectric U اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electromagnetic wave U موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
bow wave U موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
stream takeoff U حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
damped wave U موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
flight engineer U مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
huygen's principle U قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
sinuous weft U نخ پود زیر [این نخ چون معمولا نازکتر است در موقع پودگذاری بین تارها، حالت موجی یا سینوسی به خود می گیرد لذا به این اسم نیز نامیده می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com