Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pageboy
U
موی بلند و نوک تابیده
pageboys
U
موی بلند و نوک تابیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spun yarn
U
نخ تابیده
yarn
U
نخ تابیده
yarns
U
نخ تابیده
whipcord
U
نخ تابیده
twisty
U
تابیده
lisle
U
نخ تابیده
clackvalve
U
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
soft laid
U
نرم تابیده
twists
U
نخ یا ریسمان تابیده
twisting
U
نخ یا ریسمان تابیده
twist
U
نخ یا ریسمان تابیده
organzine
U
ابریشم تابیده
worsted
U
پشم تابیده
hard laid
U
سفت تابیده
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
reflected light
U
نور باز تابیده
convoluted
U
بهم تابیده حلقوی
hand spun
U
نخ تابیده با دست
[دستریس]
crewel
U
نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
red coals
U
زغال سرخ یا تابیده
stranded wire
U
سیم بهم تابیده
torsade
U
یراق یا ریسمان تابیده
cable suspension bridge
U
پل معلق با سیم تابیده
spun rayon
U
ابریشم مصنوعی تابیده
whipping
U
نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
whipcord
U
پارچه محکم ودارای نخ تابیده
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
guilloche
U
ارایشی که ماننداست به نوارهایاقیطانهای بهم تابیده
interlacing band
U
[آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
interlacement band
U
[آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
guilloche
U
[تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده]
[معماری]
cable suspension bridge
U
پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
single yarn
U
نخ یک لا
[این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
metallic thread
U
نخ زربفت
[اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
jasey
U
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
tallest
U
بلند
tallest
U
قد بلند
taller
U
قد بلند
talll
U
قد بلند
taller
U
بلند
talll
U
بلند
eton collan
U
بلند
uplands
U
بلند
tall
U
قد بلند
grandiose
U
بلند
loftily
U
بلند
vociferous
U
بلند
willowy
U
بلند
upland
U
بلند
skyscraper
U
بلند
skyscrapers
U
بلند
tall
U
بلند
megaphones
U
بلند گو
loudly
U
بلند
amplifiers
U
بلند گو
amplifier
U
بلند گو
pointers
U
خط کش بلند
lengthwise
U
بلند
legged
U
پا بلند
loud speaker
U
بلند گو
mouth filling
U
بلند
pointer
U
خط کش بلند
soaring
U
بلند
high grown
U
بلند قد
rumbustious
U
بلند
eminent
U
بلند
fortes
U
بلند
forte
U
بلند
highfalutin
U
بلند
megaphone
U
بلند گو
towering
U
بلند
long
U
بلند
longed
U
بلند
aloud
U
بلند
longer
U
بلند
highest
U
بلند
longest
U
بلند
longs
U
بلند
loudspeaker
U
بلند گو
highs
U
بلند
high (1 9 to 36)
U
بلند
high
U
بلند
long-
U
بلند
heist
U
بلند کردن
heists
U
بلند کردن
lofty
U
بلند پایه
lofty
U
بلند بزرگ
magnanimity
U
بلند همتی
hoists
U
بلند کردن
tossing
U
ضربه بلند
ambition
U
بلند همتی
ambition
U
بلند پروازی
ambitions
U
بلند همتی
ambitions
U
بلند پروازی
promontories
U
دماغه بلند
promontory
U
دماغه بلند
hoist
U
بلند کردن
hoisted
U
بلند کردن
heave
U
بلند کردن
heaved
U
بلند کردن
choir-stall
U
صندلی بلند
anchor at short stay
U
لنگر بلند
aquacade
U
فوارهء بلند
banquette
U
زمین بلند
stentorian
U
خیلی بلند
bigmouthed
U
صدا بلند
blast furnace coke
U
کک کوره بلند
boisterous laughter
U
خنده بلند
bell-tower
U
برج بلند
alto relievo
U
برجسته بلند
alp
U
قله بلند
rough
U
پست و بلند
roughest
U
پست و بلند
riser
U
بلند شونده
gauntlet
U
دستکش بلند
gauntlets
U
دستکش بلند
liberal
U
نظر بلند
liberals
U
نظر بلند
alp
U
کوه بلند
banquette
U
زمین بلند
exalts
U
بلند کردن
levitate
U
بلند شدن
levitated
U
بلند شدن
levitates
U
بلند شدن
levitating
U
بلند شدن
surge
U
موج بلند
surged
U
موج بلند
surges
U
موج بلند
sonorous
U
قلنبه بلند
elevating
U
بلند کردن
elevates
U
بلند کردن
ascend
U
بلند شدن
ascended
U
بلند شدن
ascends
U
بلند شدن
heighten
U
بلند کردن
heightened
U
بلند کردن
heightening
U
بلند کردن
heightens
U
بلند کردن
elevate
U
بلند کردن
upland
U
زمین بلند
uplands
U
زمین بلند
crepido
U
پی پایه بلند
toss
U
ضربه بلند
tossed
U
ضربه بلند
long run
[American E]
<adj.>
U
بلند مدت
fortes
U
موسیقی بلند
long term
<adj.>
U
بلند مدت
tore
U
علف بلند
aspirational
[British E]
<adj.>
U
بلند پرواز
elevated
U
بلند مرتبه
aspirational
[British E]
<adj.>
U
بلند همت
forte
U
موسیقی بلند
tosses
U
ضربه بلند
outdoor antenna
U
انتن بلند
oxlip
U
پامچال بلند
plyanthus
U
پامچال بلند
prolong blast
U
سوت بلند
quick time
U
سر قدم بلند
raised kerb
U
جدول بلند
raised kerb
U
لبه بلند
To do something slapdash.
U
سر بلند بودن
long thrust
U
سخمه بلند
lop sided
U
کوتاه و بلند
louden
U
بلند شدن
loudish
U
کمی بلند
loudish
U
اندکی بلند
loudmouthed
U
بلند اواز
magnaimous
U
بلند نطر
moppy
U
کلفت بلند
row de dow
U
صدای بلند
shandygaff
U
بلند رویایی
throw up
U
بلند کردن
to kick up
U
با پا بلند کردن
to read out
U
بلند خواندن
belly laughs
U
خندهی بلند
belly laugh
U
خندهی بلند
walk off with
U
بلند کردن
vociferant
U
با صدای بلند
uprear
U
بلند شدن
upraise
U
بلند کردن
talll
U
بلند بالا
big-hearted
U
نظر بلند
slab sided
U
بلند ولاغر
slam bang
U
با سر وصدای بلند
yuk
U
خندهی بلند
top-level
U
بلند پایه
to throw up
U
بلند کردن
low-rise
U
نه بسیار بلند
supereminent
U
بسیار بلند
high-rise
U
ساختمان بلند
tallish
U
نسبتا بلند
tor
U
صخره بلند
capote
U
شنل بلند
grandiloquence
U
بلند پروازی
hessian boot
U
چکمه بلند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com