Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
verthrow
U
موقوف سازی انقراض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
suppression
U
موقوف سازی
overthrows
U
انقراض
overthrew
U
انقراض
overthrown
U
انقراض
overthrowing
U
انقراض
overthrow
U
انقراض
extinction
U
انقراض
biological extinction
U
انقراض زیستی
exterminable
U
قابل انقراض
exterminative
U
مایه انهدام یا انقراض
exterminatory
U
اسباب نابودی مایه انهدام یا انقراض نابودسازنده
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
suppressed
U
موقوف
consecrated
U
موقوف
proscriptive
U
موقوف
sacred to
U
موقوف به
to put a stop to
U
موقوف کردن
beneficiaries
U
موقوف علیه
to break off
U
موقوف کردن
to put an end to
U
موقوف کردن
to fall in to d.
U
موقوف شدن
sacred to god
U
موقوف بخدا
beneficiary
U
موقوف علیه
to do away with
U
موقوف کردن
avoiding
U
موقوف کردن
foundation school
U
اموزشگاه موقوف
to bring to a stop
U
موقوف کردن
avoids
U
موقوف کردن
drop track
U
تعقیب موقوف
suppressor
U
موقوف سازنده
suppressor
U
موقوف کننده
ceasing
U
موقوف شدن
ceases
U
موقوف کردن
break off
U
موقوف کردن
ceasing
U
موقوف کردن
Shut up ! dont inter fere .
U
فضولی موقوف !
ceases
U
موقوف شدن
ceased
U
موقوف کردن
beneficiary of an endowment
U
موقوف علیه
ceased
U
موقوف شدن
cease
U
موقوف کردن
cease
U
موقوف شدن
suppressive
U
موقوف سازنده
avoided
U
موقوف کردن
avoid
U
موقوف کردن
overthrowing
U
موقوف کردن
abolishable
U
موقوف شدنی
desuetude
U
موقوف شدگی
suppressing
U
موقوف کردن
contingent
U
موکول یا موقوف به
overthrows
U
موقوف کردن
cesser
U
موقوف شدن
overthrew
U
موقوف کردن
overthrow
U
موقوف کردن
insuppresible
U
موقوف نشدنی
sacred
U
خاص موقوف
to wipe out
U
موقوف کردن
overthrown
U
موقوف کردن
contingents
U
موکول یا موقوف به
suppressed
U
موقوف شده
suppress
U
موقوف کردن
suppresses
U
موقوف کردن
hands-off
U
دست زدن موقوف
subverted
U
برانداختن موقوف کردن
hands off
U
دست زدن موقوف
subvert
U
برانداختن موقوف کردن
subverting
U
برانداختن موقوف کردن
subverts
U
برانداختن موقوف کردن
to phase out something
U
به تدریج موقوف کردن چیزی
suspends
U
موقوف الاجرا کردن معلق
suspending
U
موقوف الاجرا کردن معلق
suspend
U
موقوف الاجرا کردن معلق
prebendal
U
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
to ring the knell of anything
U
موقوف شدن چیزی را اعلام کردن یاجار زدن
prebend
U
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
skip it
U
در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
fee tail
U
تقسیم تناصفی اراضی از طرف مالک ملک موقوف یا حبس شده
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
neutralize track
U
هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
zero supperssion
U
موقوف کردن صفرها جایگزینی صفرهای ماقبل یک عدد با جای خالی به طوریکه صفرها در موقعیت چاپ عددفاهر نشوند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
insupressive
U
پامال نشدنی موقوف نشدنی
docked
U
جاخالی کردن موقوف کردن
dock
U
جاخالی کردن موقوف کردن
to mend or end
U
اصلاح کردن یا موقوف کردن
to make an end of
U
موقوف کردن تمام کردن
docks
U
جاخالی کردن موقوف کردن
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
discontinue
U
بس کردن موقوف کردن
discontinues
U
بس کردن موقوف کردن
discontinued
U
بس کردن موقوف کردن
discontinuing
U
بس کردن موقوف کردن
truncation
U
بی سر سازی
individuation
U
تک سازی
individualizing
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
local anasthesia
U
سر سازی
flooring
U
کف سازی
individualized
U
تک سازی
padding
U
له سازی
pavement
U
کف سازی
stylization
U
مد سازی
individualised
U
تک سازی
individualises
U
تک سازی
individualising
U
تک سازی
individualize
U
تک سازی
deflexion
U
خم سازی
flection
U
خم سازی
individualization
U
تک سازی
retortion
U
کج سازی
compaction
U
تو پر سازی
bridgework
U
پل سازی
repk lection
U
پر سازی
idolization
U
بت سازی
bridge building
U
پل سازی
retortion
U
خم سازی
pavements
U
کف سازی
discolourment
U
بدرنگ سازی
humanization
U
مردمی سازی
milling
U
ارد سازی
industrialization
U
صنعتی سازی
pacification
U
ارام سازی
nationalization
U
ملی سازی
emulation
U
نمونه سازی
emulsification
U
امولسیون سازی
die shop
U
حدیده سازی
die making
U
حدیده سازی
dilution
U
رقیق سازی
elution
U
پاکیزه سازی
enrichment
U
غنی سازی
dwelling construction
U
اپارتمان سازی
divestiture
U
بی بهره سازی
divestiture
U
برهنه سازی
fading
U
محو سازی
assimilation
U
همگون سازی
divestment
U
بی بهره سازی
enthralment
U
بنده سازی
domestication
U
اهلی سازی
duplexing
U
مضاعف سازی
dwelling construction
U
خانه سازی
assimilation
U
درون سازی
equality gate
U
برابر سازی
exclusion
U
محروم سازی
eversion
U
واژگون سازی
relocation
U
جابجا سازی
immortalization
U
جاوید سازی
impregnation
U
ابستن سازی
forgery
U
صورت سازی
forgery
U
سند سازی
incavation
U
پوک سازی
forgeries
U
صورت سازی
implementation
U
پیاده سازی
roofing
U
سقف سازی
reduction
U
ساده سازی
haematogenesis
U
خون سازی
harmonization
U
هم اهنگ سازی
heterodyne reception
U
زنه سازی
histogenesis
U
بافت سازی
horology
U
ساعت سازی
hymnography
U
سرود سازی
ichnography
U
زمینه سازی
image formation
U
تصویر سازی
reductions
U
ساده سازی
forgeries
U
سند سازی
inceration
U
موم سازی
intensification
U
پر قوت سازی
separating
U
جدا سازی
abbreviations
U
کوته سازی
abbreviation
U
کوته سازی
replacements
U
جانشین سازی
replacement
U
جانشین سازی
extinction
U
خاموش سازی
inurement
U
معتاد سازی
inspissation
U
غلیظ سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com