English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
eurytherm U موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
variations of temperature U اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
fdm U انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
frequency U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequencies U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
white heat U درجه حرارت زیادی که ازسرخی گذشته و برنگ سفید دراید
hard wheat U گندم ماکارونی دارای مقدارگلوتن زیادی است
trouty U دارای تعداد زیادی ماهی قزل الا
varisized U دارای اندازههای مختلف
multifarious U دارای انواع مختلف
diversiform U دارای اشکال مختلف
disjunctive U دارای دو شق مختلف فصلی
heterochromatic U دارای رنگهای مختلف
homonymous U دارای دویاچند معنی مختلف
stochastic U دارای تغییردر مواقع مختلف
inequilateral U دارای پهلوهای نابربر مختلف الاضلاع
varriform U دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
interfaith U شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
pleomorphic U چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
stock evaluation U بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stockade U جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
earmarked stock U موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
perpetual inventory U فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stockades U جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
exothermic U حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermal U حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
degress of comparison U درجات سه گانه
degrees of freedom U درجات ازادی
presentation day U روز دادن درجات در دانشکده
federal reserve system U ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
thermal stress U ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
to take orders U منصب روحانیت را گرفتن بیکی از درجات روحانی گماشته شدن
stocked U موجودی موجودی کالا
stock U موجودی موجودی کالا
pyrolysis U تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
non-directional design U طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
charting U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination U قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
fractional U اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis U ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
selectable U مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage U [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis U همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
heterogeneous network U سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
before top center U تعداد درجات گردش میل لنگ قبل از رسیدن پیستون به نقطه مرگ بالا
after bottom center U تعداد درجات گردش میل لنگ بعد از گذشتن پیستون از نقطه مرگ پایین
before bottom center U تعداد درجات گردش میل لنگ قبل از رسیدن پیستون به نقطه مرگ پایین
after top center U تعداد درجات گردش میل لنگ بعد از گذشتن پیستون از نقطه مرگ بالا
he inherited a large fortune U دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
paint program U نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocates U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
functioned U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
busing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
allogamous U مختلف الجنس و مختلف النوع
profiled U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life U درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
highways U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
hunting design U طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
assets U موجودی
store U موجودی
storing U موجودی
holding U موجودی
balance in hand U موجودی
supplies U موجودی
stocked U موجودی
minimum stock level U موجودی
stock U موجودی
repertoire U موجودی
cycle stock U موجودی فعال
stock adjustment U تطبیق موجودی
stock adjustment U تعدیل موجودی
stocked U موجودی انبار
reserve stock U موجودی ذخیره
stock accounting U حسابداری موجودی
stock account U حساب موجودی
stock valuation U ارزیابی موجودی
inventories U موجودی کالا
stock U به موجودی افزودن
instruction repertoire U موجودی دستورالعمل
stock audit U حسابرسی موجودی
valuation of stock U ارزیابی موجودی
active stock U موجودی فعال
surplus stock U موجودی مازاد
stocked U به موجودی افزودن
continuous inventory U موجودی مستمر
surplus stock U موجودی اضافی
consumable stock U موجودی مصرفی
stock taking U رسیدگی به موجودی
stock U موجودی انبار
stock record U سابقه موجودی
stock U موجودی ذخیره
stocked U موجودی ذخیره
stock control U کنترل موجودی
complete inventory U موجودی کامل
danger warning level U حداقل موجودی
inventory U فهرست موجودی
supply U موجودی جایگیرموقتی
funded U موجودی دارائی
buffer stock U موجودی احتیاطی
fund U موجودی سرمایه
stock check U کنترل موجودی
fund U موجودی دارائی
buffer stock U موجودی ذخیره
exhaust bin level U فاقد موجودی
supplied U موجودی لزوم
safety stock U موجودی تضمینی
supplied U موجودی جایگیرموقتی
supply U موجودی لزوم
supplying U موجودی جایگیرموقتی
exhaust bin level U اتمام موجودی
supplying U موجودی لزوم
funded U موجودی سرمایه
excess stock U موجودی مازاد
business inventories U موجودی تجاری
inventory discrepancy U اختلاف موجودی
inventory management U مدیریت موجودی
quick assets U موجودی نقدشو
inventory control U کنترل موجودی
idle stock U موجودی بی مصرف
capital stock U موجودی سرمایه
inventory U موجودی کالا
warehouse stock U موجودی انبار
financial assets U موجودی مالی
out of stock;ex stock U از موجودی یاذخیره
inventory U لیست موجودی
base stock control U کنترل موجودی مبنا
inventory U ذخیره موجودی اماد
liabilities U تعهد موجودی بانکی
inventory U صورت دارایی موجودی
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
stocked U موجودی کالا ذخیره
liability U تعهد موجودی بانکی
stock in trade U موجودی کالای مغازه
continuous stock control U کنترل مستمر موجودی
continuous stock taking U رسیدگی مستمر موجودی
wardrobe U اشکاف موجودی لباس
wardrobes U اشکاف موجودی لباس
spares stock U موجودی لوازم یدکی
portfolio U موجودی اوراق بهادار
safety stock U موجودی ذخیره انبار
portfolios U موجودی اوراق بهادار
raw stock U موجودی مواد خام
raw material stock U موجودی مواد اولیه
maximum stock U حداکثر موجودی انبار
stock control U کنترل موجودی انبار
assets U موجودی شخص ورشکسته
stockage U وسایل موجودی در انبار
cyclical stock check U کنترل موجودی دورهای
stock talking U سیاهه برداری از موجودی
stock handling cost U هزینه جابجایی موجودی
stock U موجودی کالا ذخیره
inventory reconciliation U تطبیق اسناد موجودی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
stockholder U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
fast moving stock U موجودی که به سرعت کاهش می یابد
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
finished goods stock U موجودی کالاهای تمام شده
stockholders U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
inventory reconciliation U تطابق موجودی با دارایی یکان
perpetual stock record U سابقه دائمی موجودی انبار
dead stock U موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
intermediate stock U موجودی کالاهای درحال ساخت
stock control U کنترل وسفارش موجودی انبار
transfer of portfolio U انتقال موجودی اوراق بهادار
supplied U تامین موجودی عرضه نمودن
out of stock <adj.> U غیر موجودی کالا [در انبار]
appreciations U افزایش ارزش دارایی و موجودی
appreciation U افزایش ارزش دارایی و موجودی
supplying U تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplying U تامین موجودی عرضه نمودن
supply U تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply U تامین موجودی عرضه نمودن
supplied U تکمیل کردن موجودی ذخیره
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com