Perdic | مهندسی ساختمان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (7 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	civil engineering U	مهندسی ساختمان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	civil engineering U	مهندسی راه و ساختمان
	construction batalion U	گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
	seabee U	گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
Other Matches

	building system U	اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
	to react to something U	واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
	to respond to something U	واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
	civil engineering works U	بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
	outline assembly drawing U	نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
	engineer U	قسمت مهندسی رسته مهندسی
	engineered U	قسمت مهندسی رسته مهندسی
	engineers U	قسمت مهندسی رسته مهندسی
	angle-post U	[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
	building material dealer U	فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
	dependency U	[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
	gigantic building U	ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
	coach-house U	ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
	civil engineering contractor U	مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
	building enterprise U	مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
	enterprise network U	شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
	constructional feature U	ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
	rotonda U	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
	foundation soil U	شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
	rotundas U	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
	double shell constraction U	ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
	rotunda U	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
	block structure U	ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
	overbuild U	زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
	base shear U	نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
	heavy current engineering U	مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
	formulae U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulas U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formula U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	beneficial occupancy U	اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
	slide rule U	خط کش مهندسی
	engineers U	مهندسی
	engineered U	مهندسی
	engineering U	مهندسی
	slide rules U	خط کش مهندسی
	engineer U	مهندسی
	sliding rule U	خط کش مهندسی
	architecht's scale U	خط کش مهندسی
	engineer's scale U	خط کش مهندسی
	mechanical engineering U	مهندسی مکانیک
	to come to a stop U	ایستادن [مهندسی]
	computer engineering U	مهندسی کامپیوتر
	hydrulic engineering U	مهندسی هیدرولیک
	chemical engineering U	مهندسی شیمی
	lighting engineering U	مهندسی روشنایی
	knowledge engineering U	مهندسی معلومات
	knowledge engineer U	مهندسی دانش
	knowledge engineer U	مهندسی اگاهی
	illuminating engineering U	مهندسی روشنایی
	combat engineer U	مهندسی رزمی
	communication engineering U	مهندسی مخابرات
	fuel engineering U	مهندسی سوخت
	sapper U	قسمت مهندسی
	gas engineering U	مهندسی گاز
	metallurgical engineering U	مهندسی متالوژی
	engineering surveys U	مطالعات مهندسی
	engineering steel U	فولاد مهندسی
	engineer battalion U	گردان مهندسی
	engineering office U	دفتر مهندسی
	engineering material U	مصالح مهندسی
	engineering economics U	اقتصاد مهندسی
	social engineering U	مهندسی اجتماعی
	engineer's scale U	خط کش محاسبه مهندسی
	engineer division U	قسمت مهندسی
	electric engineering U	مهندسی برق
	division engineer U	مهندسی لشگر
	abrasive cutting	برش [مهندسی]
	architecht's scale U	خط کش مقیاس مهندسی
	sappers U	قسمت مهندسی
	theodo;ite U	دوربین مهندسی
	radar engineering U	مهندسی رادار
	quality engineering U	مهندسی کیفیت
	sanitary engineering U	مهندسی بهداشت
	system engineering U	مهندسی سیستم
	structural engineering U	مهندسی محاسب
	radio engineering U	مهندسی رادیو
	municipal engineering U	مهندسی شهرسازی
	engineers U	مهندسی کردن
	engineer U	مهندسی کردن
	engineered U	مهندسی کردن
	genetic engineering U	مهندسی ژنتیک
	capacitor U	خازن [فیزیک] [مهندسی]
	cutting wire	سیم برش [مهندسی]
	high frequency engineering U	مهندسی فرکانس بالا
	rectifier U	دیود [فیزیک] [مهندسی]
	theodolites U	زاویه سنج مهندسی
	diode U	دیود [فیزیک] [مهندسی]
	to fold up U	به بالا کج کردن [مهندسی]
	self-aligning <adj.> U	خود تنظیمگر [مهندسی]
	gear cutting	دنده تراشی [مهندسی]
	tunnel diode U	مهندسی دیود تانل
	gas cutting	برشکاری گازی [مهندسی]
	theodolite U	زاویه سنج مهندسی
	genetic engineering U	مهندسی زاد شناختی
	precision engineering U	مهندسی ابزار دقیق
	pioneer unit U	یگان مهندسی رزمی
	superconductor U	ابررسانا [فیزیک] [مهندسی]
	abrasive cutting	اره کاری [مهندسی]
	tin snips U	قیچی اهن بر مهندسی
	division engineer U	یکان مهندسی لشگر
	flame cutting	جوش بری [مهندسی]
	software engineering U	مهندسی نرم افزار
	catch [latch] U	دندانه [چفت] [مهندسی]
	parallax error U	خطای پارالاکس [مهندسی]
	diode U	یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
	light current engineering U	مهندسی جریان ضعیف
	to zeroise [British E] U	صفر کردن [مهندسی]
	to zeroize U	صفر کردن [مهندسی]
	official calibration U	واسنجی رسمی [مهندسی]
	to turn up [collar] U	به بالا کج کردن [مهندسی]
	low voltage engineering U	مهندسی فشار ضعیف
	to come to a stop U	متوقف شدن [مهندسی]
	highway engineering U	مهندسی جاده سازی
	telephone engineering U	تکنیک یا مهندسی تلفن
	to come to a stop U	از کار افتادن [مهندسی]
	human factors engineering U	مهندسی عوامل انسانی
	to tilt up U	به بالا کج کردن [مهندسی]
	to hinge up U	به بالا کج کردن [مهندسی]
	rectifier U	یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
	lift [of a pump] U	مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
	engineering drawing U	طراحی و نقشه کشی مهندسی
	convenience outlet [American] U	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
	diode U	دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
	rectifier U	دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
	power point [British] U	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
	receptacle U	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
	point [wall socket] [British]	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
	outlet U	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
	electrical outlet U	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
	socket [wall socket]	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
	cutting press	پرس قطع کننده [مهندسی]
	railroad engineering U	مهندسی یا تکنیک راه اهن
	output [of a circuit or device] U	خروجی [مهندسی برق] [الکترونیک]
	electrical circuit U	مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
	power outlet U	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
	oil level indicator U	نشانگر سطح روغن [مهندسی]
	Parts-per notation U	بخش در یکای سنجش [مهندسی]
	accumulator U	باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
	high tension engineering U	مهندسی فشار قوی الکتریکی
	lift [of a pump] U	مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
	lift [of a pump] U	مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
	capacity [of a pump] U	مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
	capacity [of a pump] U	مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
	capacity [of a pump] U	مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
	delivery [of a pump] U	مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
	IAB U	مهندسی و مدیریت اینترنت است
	power pack U	باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
	mechanical equilibrium U	تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
	adjustable stop U	توقف قابل تنظیم [مهندسی]
	mechanical equilibrium U	تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
	Internet U	مهندسی و مدیریت اینترنت است
	notch U	دستگیره [دندانه] [چفت] [مهندسی]
	static equilibrium U	تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
	delivery [of a pump] U	مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
	delivery [of a pump] U	مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
	discharge rate [of a pump] U	مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
	static equilibrium U	تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
	uprating U	بهبود میزان کارائی [مهندسی]
	discharge rate [of a pump] U	مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
	discharge rate [of a pump] U	مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
	high frequency electrical engineering U	مهندسی برق فرکانس بالا
	Barlow's wheel U	چرخ بارلو [مهندسی برق]
	modular construction U	ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
	solar cell U	سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
	to start up something U	دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
	photovoltaic cell U	سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
	faulty connection U	رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
	to plug U	متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
	to put something into operation U	دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
	cae U	Engineering ComputerAided مهندسی توسط کامپیوتر
	charge carrier U	حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
	automotive engineering U	تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
	globe valve U	شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
	globe valve U	شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
	to tap U	وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
	theodolites U	دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
	upgrading U	به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
	theodolite U	دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
	to tap U	ولتاژ مشخص کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
	dimensionless quantity U	کمیت بدون بعد [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
	deep discharge U	تخلیه الکتریکی عمیق [مهندسی برق یا الکترونیک]
	guarded output U	خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
	default value U	تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
	stressing U	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
	default setting U	تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
	set value U	تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
	default U	تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
	default value U	تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
	default setting U	تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
	fence U	روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
	stress U	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
	ices U	System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
	to tap U	با پایانه در وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
	stresses U	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
	set value U	تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
	default U	تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
	fits units with ... connection U	مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
	fortran U	یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
	stop [Engineering] U	توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
	end stop [Engineering] U	توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]