English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Join the club! U من هم درشرایطی مشابه هستم !
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to be in the same boat <idiom> U درشرایطی مشابه بودن [اصطلاح مجازی]
emulation U رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
directories U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directory U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
I'm U من هستم
i am pushed for money U هستم
am U هستم
i have not a dry t. on me U سر تا پا خیس هستم
i feel U گرسنه هستم
I'm your age. U من هم سن شما هستم.
i am under obligation to him U من ممنون او هستم
I am sure that ... U من مطمئن هستم که ...
we owe him for his services U خدمات او هستم
I'm thirsty. من تشنه هستم.
I'm hungry. من گرسنه هستم.
iam d. to go U ارزومندرفتن هستم
I am at your disposal. U من دراختیار تان هستم
i feel sleepy U خواب الود هستم
i maintain U قائل هستم به اینکه ...
Next to you I'm slim. U در مقایسه با تو من لاغر هستم.
iam in bad U خیلی در تنگی هستم
i pause for a reply U منتظر پاسخ هستم
i own that house U من صاحب ان خانه هستم
i await you U منتظر شما هستم
i am under obligation to him U زیر بارمنت او هستم
i a with you on that matter U من در ان موضوع با شماموافق هستم
feet dry U روی هدف هستم
own a house U دارای خانهای هستم
i am at your service U در خدمت شما هستم
i am bend on going U مصمم هستم بروم
I am certain of it. U من درباره اش مطمئن هستم.
iam a for his life U برای جانش دل واپس هستم
I come from Iran . I am Iranian. U من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
I feel like a fifth wheel. U من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
That is my line ( field ) . U خودم این کاره هستم
i am impatient for it U ازان بابت بیطاقت هستم
I am on intimate terms with one of the ministers . U با یکی از وزراء نزدیک هستم
I am a strange in this town. U دراین شهر غریب هستم
i owe him & U پنج لیره به او بدهکار هستم
I've been here for five days. U پنج روزه که من اینجا هستم.
i am in a hurry for it U عجله دارم یا در شتاب هستم
i am about that U من در این خصوص دلواپس هستم
I agree with you completely. U من کاملا با نظر شما موافق هستم.
I'm full. U من سیر شدم [هستم] . [اصطلاح روزمره]
I always make a point of being on time . I always try to be punctual . U همیشه مقید هستم که سر وقت بیایم
I have done my homework. I know how to cope . U من درسم را روان هستم (می دانم چه؟ کنم )
i am not made of salt U مگر من نمک هستم که ازباران بترسم
I am your humble servant . I defer to you . U من کوچک شما هستم (اخلاص ارادت )
I know the area more or less . U کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
It seems I am not welcome (wanted) here. U مثل اینکه من اینجا زیادی هستم
I am very orderly and systematic in my work . U درکارهایم خیلی مرتب ومنظم هستم
I look forward to receiving your reply. U من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
I am the bread winner of the family . U نان آور خانه ( خانواده ) هستم
I'm looking forward to seeing you again. U منتظر دیدار دوباره شما هستم.
I'll be happy to help [assist] you. U من با کمال میل در اختیار شما هستم.
i wrote as neatly as he did U من همان اندازه پاکیزه هستم که او نوشت
steadiest U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
I am prepared for any eventuality. U برای هر گونه پیش آمدی آماده هستم
No one sent me, I am here on my own account. U هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
steadies U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
My only problem is money . U تنها گرفتاریم پول است ( محتاج آن هستم )
steadied U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadying U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
iam so tired that i cannot eat U چندان خسته هستم که نمیتوانم چیزی بخورم
I'm really looking forward to the weekend. U من مشتاقانه منتظر تعطیلات آخر هفته هستم.
Apropos of nothing, she then asked me if I was hungry. U سپس او [زن] از من بی دلیل پرسید که آیا من گرسنه هستم.
steady U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
I'm old enough to take care of myself. U من به اندازه کافی بزرگ هستم که مواضب خودم باشم.
I'm dying to know what happened. U خیلی هیجان زده هستم که بشنوم چه اتفاقی افتاده.
I very much look forward to meeting you soon. U من خیلی مشتاقانه منتظر دیدار با شما به زودی هستم.
I am thinking of baby number two as I am not getting any younger. U من به فکر داشتن کودک شماره دو هستم چون من که جوانترنمی شوم .
salvos U در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
I am a great believer in using natural things for cleaning. U من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
Can you show me on the map where I am? U آیا ممکن است به من روی نقشه نشان بدهید که کجا هستم؟
spitting U در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
popeye U در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
analogous U مشابه
elementary U مشابه
corresponding U مشابه
related <adj.> U مشابه
akin <adj.> U مشابه
alike <adj.> U مشابه
homogeneous U مشابه
similar <adj.> U مشابه
like <adj.> U مشابه
resembling <adj.> U مشابه
allo U مشابه
quasi U مشابه
lossy compression U مشابه 6-23
similar U مشابه
semblable U مشابه
holding U در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
quantize U مشابه 8181
EMI U مشابه 3541
decryption U مشابه 2871
correspound U مشابه بودن
congener U مشابه متجانس
electronic U مشابه 3510
cal U مشابه 1502
assonant U مشابه یا متجانس
SVGA U مشابه 9737
storage U مشابه 9641
users U مشابه 10322
user U مشابه 10322
kips U مشابه 5677
reconfigure U مشابه 8375
window U مشابه 10682
EXNOR U مشابه 3826
multi scan monitor U مشابه 6632
MHS U مشابه 6444
MByte U مشابه 6304
least significant digit U مشابه 5781
IRTF U مشابه 55423
IBM U مشابه 4962
IBM U مشابه 4963
in kind <idiom> U به طریقی مشابه
multifunctional U مشابه 6716
uncommitted logic array U مشابه 10328
product group U کالاهی مشابه
encryption U مشابه 3631
epileptiform U مشابه صرع
epileptoid U مشابه صرع
pim U مشابه 7515
GUI U مشابه 4601
HMA U مشابه 4812
parity price U قیمت مشابه
in the same boat <idiom> U درشراطی مشابه
domain U مشابه 3286
equaling U مشابه بودن
equaled U مشابه بودن
equal U مشابه بودن
equivalents U برابر مشابه
equivalent U برابر مشابه
organizes U مشابه 7186
inductions U مشابه 5128
induction U مشابه 5128
syntax U مشابه 9817
recovery U مشابه 8398
equalled U مشابه بودن
equalling U مشابه بودن
directly U مشابه 3162
domains U مشابه 3286
register U مشابه 8481
rounding U مشابه 8762
scale U مشابه 8865
registering U مشابه 8481
registers U مشابه 8481
peripheral U مشابه 7489
recoveries U مشابه 8398
equals U مشابه بودن
design U مشابه 2979
designs U مشابه 2979
decoding U مشابه 2860
organising U مشابه 7186
organises U مشابه 7186
synthesized U مشابه 9821
synthesizes U مشابه 9821
synthesizing U مشابه 9821
slew U مشابه 9308
bracket U مشابه 1329
breakdowns U مشابه 1352
breakdown U مشابه 1352
bridging U مشابه 1361
organize U مشابه 7186
organizing U مشابه 7186
ultra- U مشابه 10327
synthesised U مشابه 9821
synthesises U مشابه 9821
synthesising U مشابه 9821
synthesize U مشابه 9821
incorrectly U مشابه 5078
prints U مشابه 7861
printed U مشابه 7861
print U مشابه 7861
manipulation U مشابه 6208
carriers U مشابه 1595
roundest U مشابه 8759
Arabic U شکل مشابه ...
gap U مشابه 4490
worded U مشابه 10721
look-alikes U برنامه مشابه
round U مشابه 8759
launch U مشابه 5747
launched U مشابه 5747
carrier U مشابه 1595
fields U مشابه 4036
status U مشابه 9596
interchange U مشابه 5359
launching U مشابه 5747
look alike U برنامه مشابه
look-alike U برنامه مشابه
similarly U بطور مشابه
word U مشابه 10721
identical U دقیقا مشابه
interchanging U مشابه 5359
launches U مشابه 5747
field U مشابه 4036
exclusive U مشابه 3824
interchanges U مشابه 5359
interchanged U مشابه 5359
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com