English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
watershed U منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
watersheds U منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hurst U جای کم عمق در رودخانه یا دریا
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
sector scan U کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
halcyon U مرغ افسانهای که دریا راارام میکند
afflux U خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
Multiplication and division . U ضرب وتقسیم (ریاضیات )
fissionable U قابل شکستن وتقسیم
land crab n U خرچنگی که در زمین زندگی میکند ولی در دریا تخم می ریزد
affluent رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
up the river U سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
continental shelf U مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
liman U خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
regional forces U نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
neap tide U کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
isovelocity U نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
mean sea level U سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
regional U منطقهای
zonular U منطقهای
zonary U منطقهای
regionally U منطقهای
territorial U منطقهای
zonal U منطقهای
area monitoring U مراقبت منطقهای
regional development U توسعه منطقهای
area signal center U مرکزمخابرات منطقهای
area study U بررسی منطقهای
area target U هدف منطقهای
regional center U مرکز منطقهای
area target U اماج منطقهای
carpet bombing U بمباران منطقهای
regional economy U اقتصاد منطقهای
area interdiction U ممانعت منطقهای
area fire U اتش منطقهای
area evacuation U اخراجات منطقهای
territorial U محلی منطقهای
regional trade U تجارت منطقهای
regional projects U طرحهای منطقهای
area bombing U بمباران منطقهای
area confinement facility U بازداشتگاه منطقهای
zone defence U دفاع منطقهای
zone purification U تصفیه منطقهای
zone refining U پالایش منطقهای
regional network U شبکه منطقهای
area evacuation U تخلیه منطقهای
regional gap U شکاف منطقهای
area defense U پدافند منطقهای
circuit court U دادگاه منطقهای
zone U دفاع منطقهای
zones U دفاع منطقهای
area control center U مرکز کنترل منطقهای
regional planning U برنامه ریزی منطقهای
demolition belt U کمربند تخریب منطقهای
regionalistic U منطقهای ناحیه گرای
regionalist U منطقهای ناحیه گرای
area sampling U نمونه گیری منطقهای
zonal tournament U تورنمنت منطقهای شطرنج
convalescent center U بیمارستان ثابت منطقهای
redeploys U از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploying U از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
deprossion U منطقهای با فشار بارومتری نسبتا کم
plastic zone U منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
redeployed U از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploy U از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
extended defense U پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
cyclones U منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
cyclone U منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
carpet bombing U توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
intermediate area U منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
river line U خط رودخانه
river gravel U شن رودخانه
rever U رودخانه
river clay U گل رودخانه
rivers U رودخانه
glacier U رودخانه یخ
river U رودخانه
glaciers U رودخانه یخ
head stream U سرچشمه رودخانه
an open river U رودخانه باز
along the river U درامتداد رودخانه
bottom ice U یخ کف دریاچه یا رودخانه
euphrates U رودخانه فرات
river trip U مسافرت رودخانه ای
river trip U گردش رودخانه ای
water system U رودخانه و شعبات ان
potamology U مبحث رودخانه ها
lethe U اب رودخانه بزرخ
the river karoon U رودخانه کارون
bight U پیچ رودخانه
levee U کناره رودخانه
ostiary U دهانه رودخانه
the karoon river U رودخانه کارون
alpheus U رب النوع رودخانه
headwater U بالادست رودخانه
riparian U ساحل رودخانه زی
low water U فروکش اب رودخانه
riverine U سواحل رودخانه
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
river bed U بستر رودخانه
stethe U ساحل رودخانه
river line U خط ساحل رودخانه
streamed U رودخانه ابراهه
stream U رودخانه ابراهه
strand U لایه رودخانه
river profile U نیمرخ رودخانه
river mouth U دهانه رودخانه
river banks U ساحل رودخانه
river beds U بستر رودخانه
river bank U ساحل رودخانه
riverbed U بستر رودخانه
strands U لایه رودخانه
riverward U بطرف رودخانه
by water U از راه رودخانه
streams U رودخانه ابراهه
conferva U علف رودخانه
upstream U بالای رودخانه
bayou U شاخه فرعی رودخانه
basins U حوزه رودخانه ابگیر
white water U ابشارهای کوتاه رودخانه
fluvial U زیست کننده در رودخانه
naiad U حوری موجددریاچه رودخانه
ferryboat U قایق عبور از رودخانه
basin area U حوزه ابریز رودخانه
ferryboats U قایق عبور از رودخانه
riparian U وابسته بکنار رودخانه
spans U پل زدن روی رودخانه
niagara U رودخانه و ابشار نیاگارا
near bank U ساحل نزدیک رودخانه
spanning U پل زدن روی رودخانه
keelboat U قایق پهن رودخانه
keelboatman U کرجی بان رودخانه
fluviatic U پیداشده رودخانه رودخانهای
bank effect U اثر کناره رودخانه
forced crossing U عبور اجباری از رودخانه
basin U حوزه رودخانه ابگیر
spanned U پل زدن روی رودخانه
span U پل زدن روی رودخانه
riverain U ساکن ساحل رودخانه
inland navigation U کشتی رانی در رودخانه ها
river basin U ابگیر یا حوضه رودخانه
levee U دیواره ساحلی رودخانه
styx U رودخانه عالم اسفل
upstream U مخالف جریان رودخانه
upstream U بالادست جریان رودخانه
head water U قسمت بالادست رودخانه
head water U بالای رودخانه بالارود
river bed level U تراز بستر رودخانه
interamnian U واقع در میان دو رودخانه
excavation in river bed U خاکبرداری در بستر رودخانه
deliberate crossing U عبور با فرصت از رودخانه
sluggish stream U رودخانه با جریان کند
hasty crossing U عبور تعجیلی از رودخانه
chute U شیب تند رودخانه
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
chutes U شیب تند رودخانه
eyot U جزیره کوچک در رودخانه
palisades U صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
to fall down the river U باجریان رودخانه حرکت کردن
navigation river U رودخانه قابل کشتی رانی
he put me across the river U مرا بدانسوی رودخانه برد
fluviomarine U درست شده رودخانه ودریا
to clean arives U رودخانه ایی را لاروبی کردن
fluviatile U نهری زندگی کننده در رودخانه
haugh U زمین رسوبی کنار رودخانه
whitewater racing U مسابقه در مسیر اشفته رودخانه
summer bed of a river U بستر تابستانی رودخانه مسیل
palisade U صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
bed building stage of river U تراز سطح متوسط اب رودخانه
strath U بستر پهن مسیر رودخانه
cess U سرازیری کنار رودخانه وغیره
river forcasting U پیش بینی جریان رودخانه
detritus U مواد خردوریز محمولات اب رودخانه
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
holm U زمین مسطح وپست نزدیک رودخانه
fluviometer U الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
staff gauge U اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
rhenish U شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
fluviograph U الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
ice mining U انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
fairway U قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
fairways U قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
page U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
edited U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
controllers U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controller U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
destructive cursor U نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
scsi U بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
faults U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edit U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
critical error U خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
faulted U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
fault U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com