Perdic | منتشر ساختن رهایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	release U	منتشر ساختن رهایی
	released U	منتشر ساختن رهایی
	releases U	منتشر ساختن رهایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	issuant U	منتشر کننده منتشر شونده
	break up point U	نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
	bombing height U	ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
	angular velocity sight U	زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
	scareup U	فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
	broadcast U	منتشر
	broadcasts U	منتشر
	incident light U	نور منتشر
	broadcast U	منتشر کردن
	inedited U	منتشر نشده
	unissued <adj.> U	منتشر نشده
	diffusing U	منتشر کردن
	spread U	منتشر کردن
	get abroad U	منتشر شدن
	distributed capacity U	فرفیت منتشر
	give forth U	منتشر کردن
	diffusor U	منتشر کننده
	diffuser U	منتشر کننده
	broadcasts U	منتشر کردن
	circulates U	منتشر شدن
	diffuses U	منتشر کردن
	diffuse U	منتشر کردن
	diffuse U	منتشر شده
	diffuses U	منتشر شده
	put forth U	منتشر کردن
	spreads U	منتشر کردن
	spreader U	منتشر کننده
	irradiating U	منتشر کردن
	irradiates U	منتشر کردن
	irradiated U	منتشر کردن
	irradiate U	منتشر کردن
	diffused U	منتشر شده
	diffused U	منتشر کردن
	diffusing U	منتشر شده
	circulated U	منتشر شدن
	circulate U	منتشر شدن
	to make a noise U	منتشر شدن
	rescue U	رهایی
	rescues U	رهایی
	rescuing U	رهایی
	quietus U	رهایی
	deliveries U	رهایی
	rescued U	رهایی
	relief U	رهایی
	goby U	رهایی
	delivery U	رهایی
	escapement U	رهایی
	abandonment U	رهایی
	emancipation U	رهایی
	escaping U	رهایی
	liveries U	رهایی
	livery U	رهایی
	riddance U	رهایی
	salvation U	رهایی
	extrication U	رهایی
	escaped U	رهایی
	emanacipation U	رهایی
	escape U	رهایی
	escapes U	رهایی
	deliverance U	رهایی
	republish U	دوباره منتشر کردن
	unissued shares U	سهام منتشر نشده
	propagated error U	اشتباه منتشر شده
	widespreading U	شایع همه جا منتشر
	spreads U	منتشر کردن یا شدن
	pantropic U	منتشر درنواحی گرمسیری
	pantropical U	منتشر درنواحی گرمسیری
	reported statistics U	امارهای منتشر شده
	diffusively U	بطور منتشر و یا مفصل
	circumfuse U	باطراف منتشر کردن
	spread U	منتشر شدن انتشار
	spread U	منتشر کردن یا شدن
	spreads U	منتشر شدن انتشار
	widespread U	شایع همه جا منتشر
	survivals U	رهایی از انهدام
	rescues U	رهایی دادن
	break up value U	قیمت رهایی
	rescued U	رهایی دادن
	keep one's head above water U	رهایی یافتن
	dishallucination U	رهایی ازشیفتگی
	rescue U	رهایی دادن
	get out U	رهایی یافتن
	to extricate oneself U	رهایی یافتن
	to get off U	رهایی یافتن از
	disillusions U	رهایی از شیفتگی
	rescuing U	رهایی دادن
	break off position U	نقطه رهایی
	acquittance U	رهایی بخشودگی
	emergency relief U	رهایی از بلایا
	break off U	رهایی ازدرگیری
	disenchantment U	رهایی از طلسم
	release point U	نقطه رهایی
	disillusion U	رهایی از شیفتگی
	bomb release line U	خط رهایی بمب
	disillusioning U	رهایی از شیفتگی
	survival U	رهایی از انهدام
	emancipator U	رهایی دهنده
	to get rid of U	رهایی یافتن از
	posthumous U	منتشر شده پس از مرگ نویسنده
	the volume that preceded U	جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
	blowy U	بسهولت باطراف منتشر شونده
	epizootic U	منتشر شونده درمیان جانوران
	emitter U	منتشر کننده پس دهنده امواج
	lead us not into temtation U	ماراازوسوسه شیطان رهایی ده
	to escape [with something] U	رهایی یافتن [با چیزی]
	dropping angle U	زاویه رهایی بمب
	bomb release point U	نقطه رهایی بمب
	to escape with life and limb U	سختی رهایی جستن
	bailment U	رهایی به قید ضمانت
	to save one's neck U	از دار رهایی یافتن
	disengagement U	رهایی از قید یا تعهد
	impasse U	حالتی که از ان رهایی نباشد
	on one's feet <idiom> U	رهایی ازبیماری یا مشکلات
	diffusing U	نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
	diffuse U	نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
	diffuses U	نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
	get about U	ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
	diffused U	نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
	spread U	[منتشر کردن مایع روی سطح]
	get off U	رهایی یافتن پیاده شدن از
	release point U	نقطه رهایی ستون راهپیمایی
	angular velocity U	سرعت زاویهای رهایی بمب
	disencumbrance U	رهایی ازقیدیاگرفتاری رهاسازی ازقید
	sectors U	تقسیم دیسک به شیار رهایی
	sector U	تقسیم دیسک به شیار رهایی
	redeemer U	رهایی بخش نجات دهنده
	save U	رهایی بخشیدن نگاه داشتن
	saves U	رهایی بخشیدن نگاه داشتن
	redeemers U	رهایی بخش نجات دهنده
	releases U	ازاد سازی رهایی واگذاری
	released U	ازاد سازی رهایی واگذاری
	release U	ازاد سازی رهایی واگذاری
	emergency relief U	رهایی ازمصایب غیر مترقبه
	saved U	رهایی بخشیدن نگاه داشتن
	helicopter breakup point U	نقطه رهایی هلیکوپترها ازستون
	to p anyone through danger U	کسی را از خطر رهایی دادن
	redeem U	از گرو در اوردن رهایی دادن
	redeemed U	از گرو در اوردن رهایی دادن
	redeeming U	از گرو در اوردن رهایی دادن
	redeems U	از گرو در اوردن رهایی دادن
	the disease threatens to sprea U	این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
	Green Book U	مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
	discharges U	اخراج کردن ازخدمت رهایی از خدمت
	discharge U	اخراج کردن ازخدمت رهایی از خدمت
	apotheosis	رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
	angular velocity bombsight U	دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
	apotheoses U	رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
	This dictionary is published(printed) in three volumes. U	این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
	periodicals U	مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
	four freedoms U	دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
	inextricably U	چنانکه نتوان از ان بیرون امد یا رهایی یافت
	light U	دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
	lighted U	دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
	lightest U	دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
	led U	دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
	moonlight fliting U	گریز از خانهای هنگام شب برای رهایی از پرداخت اجاره
	break up value U	قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
	precedent U	نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
	precedents U	نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
	ecl U	طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
	hematogenous U	از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
	thermionic tube U	لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
	bugs U	تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
	bugging U	تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
	bug U	تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
	propagating U	منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
	propagates U	منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
	propagate U	منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
	propagated U	منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
	paint oneself into a corner <idiom> U	گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
	Yellow Book U	مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
	blue book U	کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
	lasers U	وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
	laser U	وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
	publish U	طبع ونشر کردن منتشر کردن
	published U	طبع ونشر کردن منتشر کردن
	publishes U	طبع ونشر کردن منتشر کردن
	succour U	کمک برای رهایی از پریشانی موجب کمک
	succor U	کمک برای رهایی از پریشانی موجب کمک
	shedding U	خون جاری ساختن جاری ساختن
	shed U	خون جاری ساختن جاری ساختن
	sheds U	خون جاری ساختن جاری ساختن
	stacks U	ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
	stack U	ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
	stacked U	ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
	broadens U	وسیع کردن منتشر کردن
	broadening U	وسیع کردن منتشر کردن
	broaden U	وسیع کردن منتشر کردن
	broadened U	وسیع کردن منتشر کردن
	to put forth U	منتشر کردن چاپ کردن
	circulates U	دایر کردن منتشر کردن
	circulated U	دایر کردن منتشر کردن
	circulate U	دایر کردن منتشر کردن
	twelve tables U	الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
	quarterly journal of economics U	مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
	bilable U	قابل رهایی قابل ضمانت
	escape U	رهایی جستن خلاصی جستن
	escaped U	رهایی جستن خلاصی جستن
	escaping U	رهایی جستن خلاصی جستن
	escapes U	رهایی جستن خلاصی جستن