Perdic | مقدس نمایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	sanctified airs U	مقدس نمایی
	sanctimoniousness U	مقدس نمایی
	sanctimony U	مقدس نمایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	halidom U	چیز مقدس جای مقدس
	spectroscopic binary U	دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
	bimodal U	دو نمایی
	exponential U	نمایی
	seediness U	بد نمایی
	male protest U	نر نمایی
	shabbiness U	نخ نمایی
	aberration U	کج نمایی
	squalidity U	بد نمایی
	modals U	نمایی
	modal U	نمایی
	squalidness U	بد نمایی
	unimodal U	یک نمایی
	effeminacy U	زن نمایی
	spectroscopy U	طیف نمایی
	spectroscopy U	بیناب نمایی
	transparecy U	پشت نمایی
	stereoscopics U	برجسته نمایی
	exhibitionism U	عورت نمایی
	boldfacing U	درشت نمایی
	exponential function U	تابع نمایی
	grins U	دندان نمایی
	magnification U	درشت نمایی
	magnification U	بزرگ نمایی
	magnifications U	درشت نمایی
	magnifications U	بزرگ نمایی
	grin U	دندان نمایی
	pleading U	برهان نمایی
	notoriety U	انگشت نمایی
	grinned U	دندان نمایی
	grinning U	دندان نمایی
	likelihood U	درست نمایی
	sightliness U	خوش نمایی
	maculation U	ملوث نمایی
	saber rattling U	قدرت نمایی
	puppyhood U	خود نمایی
	prewetting U	پیش تر نمایی
	holographic image U	نمایی از شی سه بعدی
	pretentiousness U	خود نمایی
	pearliness U	مروارید نمایی
	illusionism U	عمق نمایی
	illusionism U	سه بعد نمایی
	master stroke U	هنر نمایی
	grandiosity U	بزرگ نمایی
	exponential rate U	اهنگ نمایی
	exponential rate U	نرخ نمایی
	showiness U	خود نمایی
	characterization U	منش نمایی
	data display U	داده نمایی
	death feigning U	مرده نمایی
	playing dead U	مرده نمایی
	dichroism U	دو رنگ نمایی
	exponent bias U	پیشقدر نمایی
	exponential curve U	منحنی نمایی
	exponential distribution U	توزیع نمایی
	masculine protest U	نرینه نمایی
	flares U	خود نمایی
	transparencies U	پشت نمایی
	transparence U	پشت نمایی
	foreshortening U	کوته نمایی
	transparency U	پشت نمایی
	puppydom U	خود نمایی
	verisimilitude U	راست نمایی
	ostentation U	خود نمایی
	flare U	خود نمایی
	slow motion U	کند نمایی
	tokenism U	نمونه نمایی
	parading U	خود نمایی کردن
	parades U	خود نمایی کردن
	paraded U	خود نمایی کردن
	likelihood ratio U	بهر درست نمایی
	direction indicator U	دستگاه جهت نمایی
	woolliness U	پشم نمایی پرپشمی
	circular dischroism U	دو رنگ نمایی دورانی
	parade U	خود نمایی کردن
	ebullioscopy constant U	ثابت غلیان نمایی
	characterised U	منش نمایی کردن
	characterises U	منش نمایی کردن
	characterising U	منش نمایی کردن
	maximum liklihood U	درست نمایی بیشینه
	to cut a dash U	خود نمایی کردن
	magnification factor U	عامل درشت نمایی
	lateral magnifying power U	درشت نمایی جانبی
	prink U	خود نمایی کردن
	masterstroke U	هنر نمایی شاهکار
	to prank out oneself U	خود نمایی کردن
	masterstrokes U	هنر نمایی شاهکار
	characterizing U	منش نمایی کردن
	characterizes U	منش نمایی کردن
	characterized U	منش نمایی کردن
	characterize U	منش نمایی کردن
	holy U	مقدس
	holiest U	مقدس
	holier U	مقدس
	prayerful U	مقدس
	numinous U	مقدس
	sanctimonious U	مقدس
	saintly U	مقدس
	inviolable U	مقدس
	heavenly minded U	مقدس
	hallowed U	مقدس
	sacrosanct U	مقدس
	saints U	مقدس
	saint U	مقدس
	venerable U	مقدس
	sacred U	مقدس
	sanctified U	مقدس
	powering U	درشت نمایی قدرت دوربین
	perspectives U	عمق نمایی چشم انداز
	perspective U	عمق نمایی چشم انداز
	magnifications U	بزرگ سازی درشت نمایی
	magnification U	بزرگ سازی درشت نمایی
	powered U	درشت نمایی قدرت دوربین
	maximum likelihood method U	روش حداکثر درست نمایی
	panchromatic emulsion U	امولسیون تمام رنگ نمایی
	time constant of an exponential quantity U	ثابت زمانی یک کمیت نمایی
	powers U	درشت نمایی قدرت دوربین
	power U	درشت نمایی قدرت دوربین
	floating point calculation U	محاسبات اعداد نمایی یا علمی
	Holy Week U	هفتهی مقدس
	Holy Weeks U	هفتهی مقدس
	moralistic U	خشکه مقدس
	SS U	مخفف مقدس
	tartuffe U	مقدس ریایی
	tartuffe U	خشکه مقدس
	the holy U	کتاب مقدس
	St U	مخفف مقدس
	Mashhad U	هر مقدس مشهد
	stoup U	قدح اب مقدس
	sacred places U	جاهای مقدس
	sancify U	مقدس شمردن
	Holly Sepulchre U	مقبره مقدس
	tartufe U	مقدس ریایی
	st.michael U	پطرس مقدس
	dedication cross U	صلیب مقدس
	the Holy Trinity U	تثلیت مقدس
	tartufe U	خشکه مقدس
	sacred books U	کتابهای مقدس
	hagiology U	ادبیات مقدس
	fiesta U	روز مقدس
	fiestas U	روز مقدس
	shrine U	جای مقدس
	relics U	اثار مقدس
	holyday U	روز مقدس
	holy legislator U	شارع مقدس
	holily U	بطور مقدس
	scriptures U	کتاب مقدس
	scripture U	کتاب مقدس
	hallow U	مقدس کردن
	halidome U	جای مقدس
	halidome U	چیز مقدس
	sanctimonious U	مقدس نما
	innocent U	مبرا مقدس
	saints U	مقدس شمردن
	relic U	اثار مقدس
	Holy Father U	پدر مقدس
	Holy Writ U	کتاب مقدس
	saint U	مقدس شمردن
	sanctuary U	جایگاه مقدس
	sanctuaries U	جایگاه مقدس
	shrines U	جای مقدس
	resolutions U	قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
	resolution U	قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
	pedantic U	وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی
	sanctum U	قدس جایگاه مقدس
	anointment U	تقدیس با روغن مقدس
	pali U	زبان مقدس بودائیان
	guaiacum U	عودالانبیاء درخت مقدس
	bibliolatry U	پرستش کتاب مقدس
	sacredly U	بطور مقدس یا محترم
	biblical U	وابسته به کتاب مقدس
	mitzvah U	حکم کتاب مقدس
	mitsvot U	حکم کتاب مقدس
	altar-table U	میز مقدس در کلیسا
	biblical U	مطابق کتاب مقدس
	it say in the bible that U	در کتاب مقدس میگوید
	pontify U	خودرا مقدس نمودن
	postil U	تفسیر کتاب مقدس
	hermeneutic U	ایین تفسیرکتاب مقدس
	religiosity U	خشکه مقدس بودن
	bible U	بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
	to U	مادریک کلمه مقدس است
	People of the Book U	پیروان کتاب مقدس [ دین]
	vedic U	وابسته به وداکتاب مقدس هندو
	feretory U	[صندوق آثار مقدس کلیسا]
	bibles U	بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
	hermeneutics U	علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
	altar of credence U	[جایگاه نان و شراب مقدس]
	veda U	کتاب مقدس باستانی هند
	lignum vitae U	درخت مقدس خشب الانبیاء
	scriptural U	مطابق متن کتاب مقدس
	buret U	تنگ مخصوص شراب مقدس
	it is said in the bible that U	در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
	midrash U	تفسیر کتاب مقدس یهود
	martinmas U	جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
	buretto U	تنگ مخصوص شراب مقدس
	apis U	گاو مقدس مصریان قدیم
	sandbar U	جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
	enshrine U	ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
	credence U	[قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]